آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

جوانان از سرمایه‌های عظیم هر ملت‌اند که می‌توانند نقش مهمی در پیشرفت یا انحطاط جامعه‌ی خویش ایفا نمایند و این امر بستگی به نوع هدایت و تربیت آنان دارد. تربیت صحیح آنان نیز خود در سایه‌ی شناخت دقیق و همه جانبه‌ی ابعاد وجودیشان میسّر خواهد بود. نوشتار حاضر سعی دارد به بیان برخی از ویژگی‌های این دوران پرداخته و در ضمن آن راهکارهای مناسب تربیتی را ارایه نماید.
جوانی یکی از مهم‌ترین ادوار زندگی انسان است که در هر علمی تعریف مخصوص به خود دارد. از دیدگاه روان‌شناسی رشد، افرادی را که در سنین بین 18 تا 25 سال قرار دارند، جوان می‌نامند. البته در تعیین محدوده‌ی سن جوانی بین روان‌شناسان، اختلاف نظر وجود دارد. برخی سنین بین 25 13 و عده‌ای نیز 40 ‌20 سالگی و یا 25 18 را سن جوانی می‌دانند. ([1]) در هر حال، در این نوشتار، همان محدوده‌ی سنی بین 25 18 سال مورد نظر است.
تربیت عبارت است از هر عمل یا فعالیتی که اثر سازنده بر روی جسم و روح و شخصیت و شایستگی مادی و معنوی فرد داشته باشد. ([2]) به عبارت روشن‌تر، واقعیت تربیت پس از شناخت شایستگی‌ها، فراهم ساختن زمینه برای تکامل و پیشرفت همه جانبه‌ی موجودی است که قابلیت رشد و نمو را دارد، تا هر نوع کمالی که به طور قوه‌ی نامریی در آن هست، به مرحله‌ی بروز برسد. ([3])
دوران جوانی از مهم‌ترین و در عین حال پچیده‌ترین مراحل حیات است به گونه‌ای که هنوز هیچ یک از متخصصان امر تعلیم و تربیت، ادعای دستیابی به همه‌ی مسایل و اسرار این مرحله را ندارد. تنوع احوال، دگرگونی‌های دم به دم رفتار، خواسته‌ها، موضع‌گیری‌ها، حساسیت‌ها و عاطفی بودن‌ها و ... موجب گردیده که روان‌شناسان ناگزیر این مرحله از حیات را مرحله‌ی بحرانی معرفی کنند. از طرفی این دوران با توجه به قدرت و نیروی جوان، فرصتی بزرگ و طلایی و بلکه از بزرگ‌ترین فرصت‌ها و نعمت‌های خداوندی است که در سایه‌ی تربیت صحیح می‌تواند خیر و سعادت جوان و جامعه را تأمین کند. ([4])
روان‌شناسان ویژگی های متعددی را برای این دوران بر شمرده‌اند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
1. رشد جسمانى
در این مرحله از حیات، رشد بدن سریع و بیش از دیگر سنین است. به همراه رشد بدن، وزن و نیروی جسمانی زیاد شده و در اثر تمرین، چابکی پدید می‌آید. بدن در این دوران پیوسته به سوی کمال، قدرت و نیرومندی به پیش می‌رود.([5]) با توجه به این ویژگى، حضرت امام(ره) بارها قدرت جوانی را یادآور شده و این دوران را فرصت خوبی برای تهذیب نفس دانسته‌اند. همچنین سفارش می‌کنند که این نیروی خدادادی را در راه رضای خداوند صرف نموده و به کمک آن اسلام و میهن خود را به اوج عظمت و سرافرازی برسانید. و البته این زمانی میسّر است که به تعبیر ایشان، قدرت جسمانی با قوّت روحانی جمع گردد و آن‌گاه است که انسان به تمام معنا انسان شده و ارزش می‌یابد. ([6])
ویژگی دیگر این دوران، بیداری غرائز مخصوصاً غریزه‌ی جنسی است. این غریزه، قدرت بزرگی است که در این دوران بر جسم و جان جوان حکومت می‌کند و اندیشه‌اش را به خود معطوف می‌دارد. غریزه جنسی اگر درست جهت‌دهی نشود می‌تواند آینده‌ی جوان و جامعه را با خطر جدّی مواجه سازد و به تعبیر حضرت امام(ره) استعمارگران از همین زاویه ضربه‌های فراوانی به کشورهای تحت سلطه، وارد ساخته‌اند. آنان با کشاندن جوان به مراکز فحشاء و فساد، وی را از تفکر باز داشته و نسبت به جامعه‌ی خویش بی‌تفاوت ساخته‌اند. لذا ایشان کراراً این مطلب را گوشزد کرده، به جوان توصیه می‌کنند از قدرت جوانی استفاده کرده و چاره‌ای برای اطفای آتش شهوت بیندیشند. ([7])
2. تغییرات فکرى
تحولات فکری در جوانان بسیار پر دامنه است. هوش و استعداد آنان به اوج تکامل خود می‌رسد و ابعاد ذهن توسعه می‌یابد. در جنبه‌ی خرد و ادراک، عقل او در حال رشد، پرورش و کمال است. او دائما سرگرم تجربه و ‌آزمایش است و می‌خواهد از حقایق امور سر درآورد. ([8]) و شاید با توجه به همین خصیصه‌ی جوانی است که حضرت امام(ره) می‌فرمایند: چشم امیدم به جوانان... مسلمان بوده و انتظار دارم که با تهذیب نفس و اخلاص، مطالعات و تحقیقات وسیع و دامنه‌داری را در زمینه‌ی شناخت احکام اسلام و مبانی نورانی قرآن آغاز نمایید، اسلام واقعی را بشناسید و بشناسانید.([9])
3. تحولات روانى
کنجکاوى، مسئولیت‌پذیرى، داشتن روحیه‌ای حساس و انتقادی و ... از جمله تحولات روانى این دوران است. کنجکاوى شدید در این دوران، منشأ بسیاری از کشف‌ها گشته و در سایه‌ی همین کنجکاوى است که برای او توجهی به فلسفه‌ی زندگی و آینده پدید می‌آید و می‌خواهد از اسرار آن و نیز وظایف خود در قبال آن، سر درآورد و تا حد امکان زمینه‌ی اصلاح و سازندگی را در خویش فراهم نماید. حضرت امام(ره) با آگاهی از این آمادگی جوان، مکرر اصلاح او را در زمینه‌های مختلف گوشزد می‌کنند. این دوران مرحله‌ی شکل‌گیری اراده در جوانان است که بر این اساس باید آنان را وارد صحنه‌ی عمل کرد. همچنین در این دوران، آنان وارد مرحله‌ی مسئولیت‌پذیرى شده و خود را افراد مسئول و متعهدی می‌دانند و از پذیرش مسئولیت در حد توان خویش خوشحال‌اند، لذا کار و مسئولیت را به تدریج باید به آنان سپرد و با راهنمایی و حمایت از آنان خواست که آن را به احسن وجه انجام دهند.([10]) بنگرید که حضرت امام(ره) چه مسئولیتی را به عهده‌ی جوان می‌نهد: من در این‌جا به جوانان عزیز کشورمان، به این سرمایه‌ها و ذخیره‌های عظیم‌ الهی و به این گل‌‌های معطّر و نو شکفته‌ی جهان اسلام سفارش می‌کنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگی خود را بدانید و خودتان را برای یک مبارزه‌ی علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده کنید ... مبارزه‌ی علمی برای جوانان، زنده کردن روح جستجو و کشف واقعیت‌ها و حقیقت‌هاست و اما مبارزه‌ی عملی آنان در بهترین صحنه‌های زندگی و جهاد و شهادت شکل گرفته است.([11])
حضرت امام(ره) با توجه به روحیه‌ی حساس و انتقادی جوان در برابر نابسامانی‌ها و محرومیت‌ها، از او می‌خواهد که شجاعانه در مقابل انحرافات قیام کند تا استقلال و آزادی خود و کشورش را بیمه نماید.
از خصایص دیگر این دوران، غرور و خودپرستى، شهوت و بی‌خبری و آرزوهای بسیار است که به موقع باید برای آن چاره‌ای اندیشید. سفارش آن مربّی آگاه، آن است که باید با مجاهده، حجاب خودپرستی را از قلب زدود تا جمال جمیل خداوند را مشاهده کرد. با برداشتن حجاب خودیّت، هر مشکلى، آسان و هر رنج و زحمتى، گوارا می‌شود؛ ولی با غرور و خودخواهی همه چیز فرو می‌ریزد. غرور به تعبیر حضرت امام(ره) مبدأ شکست انسان است و انسان باید به خداوند تکیه نموده و برای خدا خدمت کند.
نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر هرآن‌چه ناصح مشفق بگویدت بپذیر([12])
4. تغییرات رفتارى
رفتار جوان، از جهات گوناگونی قابل تأمل است. از جمله تغییرات این دوران، رفتار گروهی است. در این دوران افق‌های زندگی اجتماعی او افزایش یافته و سعی دارد به عضویت گروه‌ها درآید. وی به دنبال معیارهای گروهی بوده و کاملاً از آن تبعیت می‌کند. در همین دوران است که خطر جذب او به سمت گروه‌ها و مکاتب انحرافی فراوان است، لذا در سخنان حضرت امام(ره) مکرر این خطرات یادآوری می‌شوند: عوامل و ایادی استعمار می‌کوشند با سم‌پاشی اذهان و افکار جوانان از جلوه‌گر شدن چهره‌ی تابناک اسلام جلوگیری نمایند و با عناوین فریبنده و مکتب‌های رنگارنگ جوانان ما را منحرف سازند.([13])
به همین جهت می‌فرمایند: دانشمندان و متفکران روشن‌ضمیر وظیفه دارند که مزایای مکتب نجات‌بخش اسلام را ... که راهنمای زندگی انسان است برای عموم بیان کنند. همچنین مسئولین موظفند مصالح و مفاسد روز را به مردم گوشزد کرده و برای جوانان، مجامع دینی و مراکزی جهت هدایت آنان در نظر بگیرند.([14])
5 . تغییرات عاطفى
شور عواطف از سرمایه‌های ارزنده‌ی حیات جوانان است، به شرطی که جهتی اندیشیده پیدا کند و در مسیر کمال و تکامل انسان باشد. در سایه‌ی آن محبّت، وفادارى، احترام، حمایت از افتادگان پدید می‌آید که همه‌ی این‌ها نشانه‌ی رشد و کمال آدمی است. احساسات تند و آتشین جوان، تمام وجودش را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و به همین سبب نیاز به مراقبت ویژه دارد. حضرت علی(ع) خطاب به فرزند دلبندش می‌فرماید: إنّما قَلبُ الحَدَثِ کالأرضِ الخالِیَةِ ما أُلقِیَ فیِها مِن شَیءٍ قَبِلَتْهُ فَبادَرْتُکَ بِالأدَبِ قَبلَ أن یَقْسُوَ قَلبُک و یَشتَغِلَ لُبُّک([15])؛ قلب جوان مانند زمین خالی است هر آن‌چه در آن، افکنده شود را می‌پذیرد. پس قبل از آن که قلبت گرفتار قساوت و اندیشه‌ات مشغولیت یابد‌، خود را مؤدب ساز.
6 . بیداری مذهبى
سنین نوجوانی و جوانی را دوران بیداری مذهبى می‌دانند. در این دوران، تمایلات ایمانی و مذهبی در جوان زنده شده و علاقه‌مند می‌شود که از علل و مفاهیم آن با خبر شود، آفریننده‌ی جهان را بشناسد و از مسایل مربوط به عبادت، مرگ و حیات و بالاخره فلسفه‌ی آفرینش سردرآورد. در مواردی نیز تردیدهایی درباره‌ی مسایل مذهبی در او پدید می‌آید که نیازمند راهنمایی است. ([16]) لذا حضرت امام(ره) از تمامی دانشمندان و متفکران روشن ضمیر می‌خواهند که مزایای مکتب اسلام را برای آنان بیان کنند. مجامع دینی و مذهبی برای جوانان ایجاد کرده، نگذارند که آنان به مراکز فساد کشیده شوند. ([17])
در این دوران باید شور مذهبی جوان را در مسیر خیر، تعاون، آزادی خواهى، مبارزه با استثمار و استضعاف قرار داد و موجبات اوج‌گیری او را فراهم آورد، کاری را که حضرت امام(ره) نسبت به جوانان آن دوران انجام داد و حرکتی را آغاز نمود که تا عصر حاضر نیز اثرات آن باقی است.
7. تغییرات اخلاقى
وجدان اخلاقی بر اثر تحولات بلوغ در نوجوان و جوان بیدار شده و ارزش‌های الهی و ایده‌آل‌های اخلاقی در این سن رشد می‌کند. جوان به پاکی و انصاف و پاکدامنی تمایل داشته و این تمایل به قدری نیرومند است که در برابر ستم می‌ایستد و انتقاد می‌کند.
آن‌چه در این میان از اهمیت فراوانی برخوردار است حفظ این کمالات است که از دید آن بزرگ مربّی نسل جوان به دور نمانده است؛ چنان‌که فرموده: ممکن است یک جوان خیلی مهذب و خوب باشد لیکن به تدریج ظالم شود.([18])
بنابراین حفظ کمالات عهد جوانی بسیار مهم است که آن هم تنها در سایه‌ی دستگیری مربّیان آگاه میسور است. امام(ره) همواره گوشزد می‌نمود که جوان باید از قوای جوانی و نشاط آن، برای قیام در مقابل مفاسد اخلاقی استفاده کند و نگذارد که این نعمت خدادادی از دست برود. در موارد بسیاری به جوانان سفارش می‌کنند که دوستان خود را از اشخاص وارسته و متعهد و متوجه به معنویات و دارای اخلاق پسندیده برگزینند. و این به دلیل همان خصیصه‌ی تأثیرپذیری در جوانان است.
بررسی شیوه‌ی تربیتی حضرت امام(ره) می‌تواند راه را بر دست‌اندرکاران امر تربیت جوانان هموار سازد و البته این امر مستلزم بررسی بیشتر و دقیق‌تر در این زمینه است که باید توسط متخصصان این فن انجام پذیرد. در پایان تنها به دو نکته‌ی برگرفته از شیوه‌ی تربیتی آن بزرگوار اشاره می‌کنیم:
1. هدایت و تربیت جوانان با توجه به ویژگی‌های روحی آنان باید در کمال مهربانی و عطوفت صورت گیرد.
2. گام اساسی و مهم در تربیت جوانان، جهت‌دهی آنان به سمت تهذیب نفس و خودسازی است که خیر دنیا و آخرت را در پی دارد.
پی­نوشت:
[1]. علی قائمى، شناخت، هدایت و تربیت نوجوانان و جوانان، ص 11.
[2]. محمود نیکزاد، اصول نظریه‌های تربیتى، ص 12.
[3]. جعفر سبحانى، مربی نمونه، ص 16.
[4]. علی قائمى، همان، ص 5 و 6 و 15.
[5]. همان، ص 43.
[6]. صحیفه نور، ج 1، ص 204.
[7]. چهل حدیث، ص 24 25.
[8]. قائمى، همان، ص 49.
[9]. صحیفه‌ی نور، ج 1، ص 195.
[10]. قائمى، همان، ص 57 53.
[11]. صحیفه‌ی نور، ج 20، ص 241 و 242.
[12]. حافظ.
[13]. صحیفه‌ی نور، ج 1، ص 185.
[14]. همان.
[15]. نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه 31، ص 903.
[16]. احمد احمدى، روان‌شناسی نوجوان و جوانان، ص 59 .
[17]. صحیفه‌ی نور، ج 1، ص 99.
[18]. صحیفه نور، ج 18، ص 157.

تبلیغات