نسیم صبح/امام مهدی دوازدهمین جانشین رسول خدا(ص)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
اعتقاد به وجود دوازده جانشین برای پیامبر اکرم(ص) از سخنان صریح و بیپرده خود آن بزرگوار پدیده آمده است و لذا این عقیده، عقیدهای اسلامی است و نه مذهبى. در مقالهای که فصلنامه انتظار موعود در شماره 25 و 26 خود منتشر کرده است و ما آن را ضمن تشکر از ناشر محترم و نویسنده گرانقدرجناب آقای غلامحسین زینلی که به کند و کاوی پژوهشگرانه در این مقوله پرداخته است در چند شماره تقدیم حضور خوانندگان ارجمند مینماییم:
بخش یکم
صاحبان صحاح اهل سنت در منابع خود، از رسول خدا(ص) حدیثی نقل کردهاند که آن حضرت جانشینان خود را دوازده تن نامیده و برای آنها، اوصافی برشمرده است. نمونههای آن عبارت است از:
1. بخارى: حافظ بزرگ اهل سنت؛ محمدبن اسماعیل بخارى در کتاب صحیح خود از طریق جابربن سمرة؛ صحابی رسول خدا(ص) از آن حضرت نقل کرده که فرمود: پس از من، دوازده امیر خواهند بود؛ سپس سخنی فرمود که آن را نشنیدم. پدرم گفت: رسول خدا فرمود: همه آنان، از قریش هستند.([1])
بخارى، در اثر دیگر خود التاریخ الکبیر نیز، حدیث مورد نظر را با سند دیگر چنین آورده است: همواره امر خلافت استوار و پابرجاست، تا آن که دوازده امیر وجود داشته باشند.([2])
بخارى در تاریخ خود، حدیث فوق را از طریق ابوجحیفه؛ صحابی دیگر پیامبر اعظم(ص) چنین نقل کرده است: همواره امر خلافت و امامت، میان امتم به نحو شایستهای ادامه دارد، تا آنکه دوران خلافت دوازده خلیفه سپری شود که همه آنان، از قریشاند.([3])
2. مسلم: مسلمبن حجاج قشیری نیشابوری نیز حدیث مورد نظر را هشت بار با سندهای گوناگون در کتاب صحیح خود آورده است. در یکی از نقلهای مسلم، به نقل از جابربن سمرة آمده است که رسول خدا(ص) فرمود: همواره دین خدا استوا و پا برجاست، تا آنکه قیامت به پا شود، یا دوازده خلیفه برای شما وجود داشته باشد که همگی آنان از قریشاند.([4])
3. ترمذى: وی نیز حدیث جابربن سمرة را در سنن خود از دو طریق نقل کرده است. در یکی از نقلها آمده است: پس از من، دوازده امیر وجود خواهد داشت که همه آنان، از قریشاند.([5])
4. ابوداوود سجستانى: وى، حدیث یاد شده را از سه طریق نقل کرده است. وى از جابربن سمرة نقل میکند که گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: همواره دین خدا استوار و پابرجاست تا آن که دوازده نفر خلیفه برای شما وجود داشته باشد که همگی آنان از قریشاند.([6])
5 . احمدبن حنبل: وى نیز حدیث یاد شده را سی و دو بار در مسند خود با الفاظ و تعابیر مختلف نقل کرده است. در یکی از این نقلها آمده است: برای این امت، دوازده خلیفه وجود خواهد داشت که همه آنان از قریشاند.([7])
به جز افراد یاد شده، بسیاری دیگر از دانشمندان اهل سنت حدیث فوق را با سند صحیح در آثار خود ثبت کردهاند. از آن جمله؛ حاکم نیشابورى، جلال الدین سیوطى، خطیب بغدادى، ابونعیم اصفهانى، بیهقى، ابوالقاسم سلیمانبن احمد طبرانى، ابن حجر عسقلانی و ناصرالدین البانى.([8])
سند حدیث
حدیث یاد شده، مورد اتفاق فریقین است. در بررسیهای انجام شده، به موردی بر نخوردیم که کسی به هر دلیل، در تضعیف حدیث سخنی گفته، یا مطلبی نوشته باشد، بلکه همهی محدثان و دیگر دانشمندان اهل سنت، حدیث یاد شده را در آثار خود نقل نموده و بر صحت آن تأکید کردهاند.
بررسیهای صورت گرفته، نشان میدهد که رجال سند حدیث، همگی از محدثان و فقهای طراز اول عصر خویش به شمار میروند؛ برای نمونه ترمذى در صحیح پس از نقل حدیث میگوید: حدیث نیکو و صحیحی است([9]) و ناصر الدین البانی مینویسد: سند حدیث، سند نیکویی است و رجال آن، مورد اعتمادند.([10])
پیشینه حدیث
حدیث مورد نظر، سالیانی دراز، پیش از آن که غیبت صغرا در سال 260 ه . ق آغاز شود، بین مردم رایج بود و در کتب حدیث اهل سنت ثبت گردید.
قبل از شهادت امام جعفر صادق(ع)، محدث مصریمتوفای 175 ه ق؛ لیثبن سعد، این حدیث را در کتاب امالی خود ثبت کرده است. ([11])
پیش از پایان قرن دوم و آن هنگام که شمار امامان طاهر: از هشت تن نگذشته بود که ابوداوود و طیالسیمتوفای 204 ه . ق آن را در مسند خود و سپس نعیمبن حمّاد متوفای 228 ه . ق در کتاب فتن، و دیگران در آثار خود ثبت کردند.
بنابر اجمال، در آثار دانشمندان شیعه که تا اواخر قرن سوم هجری به رشته تحریر درآمده است، اثری از این حدیث دیده نمیشود؛ اگرچه سایر احادیث امامان أثناعشر را نقل میکردهاند؛ به همین دلیل، کسی نمیتواند ادعا کند که شیعیان، این حدیث را در تأیید نظر خود درباره شمار امامان، جعل کردهاند.
نکته دیگری که اهمیت و قطعی بودن این حدیث را اثبات میکند، تأکید مکرّر رسول خدا(ص) بر مسأله خلفای أثنا عشر است؛ چنانکه آن حضرت، در مواضع متعدد این بشارت را بیان فرمود و به سمع و نظر مردم رساند؛ به وىژه آن که رسول اعظم(ص) این موضوع را در اجتماع بزرگ حجة الوداع با حضور صحابه در عرفات و منا و مدینه به مردم ابلاغ فرمود. ([12]) اصرار و پافشاری آن حضرت9 نشانگر آن است، که این مسأله، نه یک سخن معمولى، بلکه بشارت مهم الهی است. ادامه دارد...
پینوشت:
[1]. یکون أثنا عشر أمیر فقال کلمة لم أسمعها فقال أبی أنّه قال: کلّهم من قریش؛ بخارى، صحیح، کتاب احکام، باب 51 و ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج 1، ص 153، و احمدبن حنبل، مسند، ج 5 ، ص 95 90 و بیهقى، دلایل النبوة، ج 6 ، ص 569 و طبرانى، معجم کبیر، ج 2، ص 277.
[2]. لایزال الأمر قائماً حتّی یکون أثنا عشر امیر؛ التاریخ الکبیر، ج 3، ص 185 و ج 8 ، ص 411.
[3]. لا یزال أمر أمّتی صالحاً حتی یمضی أثنا عشر خلیفةً کلّهم من قریش؛ همان.
[4]. شامگاه روز جمعهای که اَسلَمی در آن روز رجم شد، از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: لایزال الدین قائماً حتی تقوم الساعة، أو یکون علیکم أثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش؛ مسلم، صحیح، کتاب أماره، باب 1، ح 10.
[5]. یکون من بعدی أثنا عشر أمیراً، کلّهم من قریش؛ ترمذى، سنن، کتاب الفتن، باب 46، ح 2223 و طبرانى، معجم کبیر، ج 2، ص 214 و احمدبن حنبل، مسند، ج 5 ، ص 99.
[6] . لا یزال هذا الدّین قائماً حتّی یکون علیکم أثنا عشر خلیفة ... کلّهم من قریش؛ ابوداوود، سنن، کتاب المهدى، ح 1 و سیوطى، تاریخ الخلفا، ص 18.
[7]. یکون لِهذهِ الامّة أثنا عشر خلیفة .... کلّهم من قریش»؛ احمدبن حنبل، مسند، ج 5 ، ص 106 و متقی هندى، کنزالعمال، ج 12، ص 33.
[8] . حاکم نیشابورى، مستدرک، ج 3، ص 618 و جلالالدین سیوطى، تاریخ الخلفا، ص 10 و خطیب بغدادى، تاریخ بغداد، ج 14، ص 353 و ج 6 ، ص 263 و ابونعیم اصفهانى، حلیة الاولیاء، ج 4، ص 333 و بیهقى، دلایل النبوة، ج 6 ، ص 520 و ابوالقاسم سلیمانبن احمد طبرانى، معجم کبیر، ج 2 ، ص 195 و ابن حجر عسقلانى، فتح البارى، ج 13، ص 211 و ناصرالدین البانى، سلسلة الصحیحة، ج 3، ص 63 ، ح 1075.
[9]. ترمذى، سنن، کتاب الفتن، باب 46.
[10]. ناصرالدین البانى، سلسلة الصحیحة، ج 3 ، ص 63 ، ح 1075.
[11]. ابن شهرآشوب، متشابة القرآن، ج 2، ص 56 .
[12]. احمدبن حنبل، مسند، ج 5 ، ص 99 90 و طبرانى، معجم کبیر، ج 2، ص 196 و 197.
بخش یکم
صاحبان صحاح اهل سنت در منابع خود، از رسول خدا(ص) حدیثی نقل کردهاند که آن حضرت جانشینان خود را دوازده تن نامیده و برای آنها، اوصافی برشمرده است. نمونههای آن عبارت است از:
1. بخارى: حافظ بزرگ اهل سنت؛ محمدبن اسماعیل بخارى در کتاب صحیح خود از طریق جابربن سمرة؛ صحابی رسول خدا(ص) از آن حضرت نقل کرده که فرمود: پس از من، دوازده امیر خواهند بود؛ سپس سخنی فرمود که آن را نشنیدم. پدرم گفت: رسول خدا فرمود: همه آنان، از قریش هستند.([1])
بخارى، در اثر دیگر خود التاریخ الکبیر نیز، حدیث مورد نظر را با سند دیگر چنین آورده است: همواره امر خلافت استوار و پابرجاست، تا آن که دوازده امیر وجود داشته باشند.([2])
بخارى در تاریخ خود، حدیث فوق را از طریق ابوجحیفه؛ صحابی دیگر پیامبر اعظم(ص) چنین نقل کرده است: همواره امر خلافت و امامت، میان امتم به نحو شایستهای ادامه دارد، تا آنکه دوران خلافت دوازده خلیفه سپری شود که همه آنان، از قریشاند.([3])
2. مسلم: مسلمبن حجاج قشیری نیشابوری نیز حدیث مورد نظر را هشت بار با سندهای گوناگون در کتاب صحیح خود آورده است. در یکی از نقلهای مسلم، به نقل از جابربن سمرة آمده است که رسول خدا(ص) فرمود: همواره دین خدا استوا و پا برجاست، تا آنکه قیامت به پا شود، یا دوازده خلیفه برای شما وجود داشته باشد که همگی آنان از قریشاند.([4])
3. ترمذى: وی نیز حدیث جابربن سمرة را در سنن خود از دو طریق نقل کرده است. در یکی از نقلها آمده است: پس از من، دوازده امیر وجود خواهد داشت که همه آنان، از قریشاند.([5])
4. ابوداوود سجستانى: وى، حدیث یاد شده را از سه طریق نقل کرده است. وى از جابربن سمرة نقل میکند که گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: همواره دین خدا استوار و پابرجاست تا آن که دوازده نفر خلیفه برای شما وجود داشته باشد که همگی آنان از قریشاند.([6])
5 . احمدبن حنبل: وى نیز حدیث یاد شده را سی و دو بار در مسند خود با الفاظ و تعابیر مختلف نقل کرده است. در یکی از این نقلها آمده است: برای این امت، دوازده خلیفه وجود خواهد داشت که همه آنان از قریشاند.([7])
به جز افراد یاد شده، بسیاری دیگر از دانشمندان اهل سنت حدیث فوق را با سند صحیح در آثار خود ثبت کردهاند. از آن جمله؛ حاکم نیشابورى، جلال الدین سیوطى، خطیب بغدادى، ابونعیم اصفهانى، بیهقى، ابوالقاسم سلیمانبن احمد طبرانى، ابن حجر عسقلانی و ناصرالدین البانى.([8])
سند حدیث
حدیث یاد شده، مورد اتفاق فریقین است. در بررسیهای انجام شده، به موردی بر نخوردیم که کسی به هر دلیل، در تضعیف حدیث سخنی گفته، یا مطلبی نوشته باشد، بلکه همهی محدثان و دیگر دانشمندان اهل سنت، حدیث یاد شده را در آثار خود نقل نموده و بر صحت آن تأکید کردهاند.
بررسیهای صورت گرفته، نشان میدهد که رجال سند حدیث، همگی از محدثان و فقهای طراز اول عصر خویش به شمار میروند؛ برای نمونه ترمذى در صحیح پس از نقل حدیث میگوید: حدیث نیکو و صحیحی است([9]) و ناصر الدین البانی مینویسد: سند حدیث، سند نیکویی است و رجال آن، مورد اعتمادند.([10])
پیشینه حدیث
حدیث مورد نظر، سالیانی دراز، پیش از آن که غیبت صغرا در سال 260 ه . ق آغاز شود، بین مردم رایج بود و در کتب حدیث اهل سنت ثبت گردید.
قبل از شهادت امام جعفر صادق(ع)، محدث مصریمتوفای 175 ه ق؛ لیثبن سعد، این حدیث را در کتاب امالی خود ثبت کرده است. ([11])
پیش از پایان قرن دوم و آن هنگام که شمار امامان طاهر: از هشت تن نگذشته بود که ابوداوود و طیالسیمتوفای 204 ه . ق آن را در مسند خود و سپس نعیمبن حمّاد متوفای 228 ه . ق در کتاب فتن، و دیگران در آثار خود ثبت کردند.
بنابر اجمال، در آثار دانشمندان شیعه که تا اواخر قرن سوم هجری به رشته تحریر درآمده است، اثری از این حدیث دیده نمیشود؛ اگرچه سایر احادیث امامان أثناعشر را نقل میکردهاند؛ به همین دلیل، کسی نمیتواند ادعا کند که شیعیان، این حدیث را در تأیید نظر خود درباره شمار امامان، جعل کردهاند.
نکته دیگری که اهمیت و قطعی بودن این حدیث را اثبات میکند، تأکید مکرّر رسول خدا(ص) بر مسأله خلفای أثنا عشر است؛ چنانکه آن حضرت، در مواضع متعدد این بشارت را بیان فرمود و به سمع و نظر مردم رساند؛ به وىژه آن که رسول اعظم(ص) این موضوع را در اجتماع بزرگ حجة الوداع با حضور صحابه در عرفات و منا و مدینه به مردم ابلاغ فرمود. ([12]) اصرار و پافشاری آن حضرت9 نشانگر آن است، که این مسأله، نه یک سخن معمولى، بلکه بشارت مهم الهی است. ادامه دارد...
پینوشت:
[1]. یکون أثنا عشر أمیر فقال کلمة لم أسمعها فقال أبی أنّه قال: کلّهم من قریش؛ بخارى، صحیح، کتاب احکام، باب 51 و ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج 1، ص 153، و احمدبن حنبل، مسند، ج 5 ، ص 95 90 و بیهقى، دلایل النبوة، ج 6 ، ص 569 و طبرانى، معجم کبیر، ج 2، ص 277.
[2]. لایزال الأمر قائماً حتّی یکون أثنا عشر امیر؛ التاریخ الکبیر، ج 3، ص 185 و ج 8 ، ص 411.
[3]. لا یزال أمر أمّتی صالحاً حتی یمضی أثنا عشر خلیفةً کلّهم من قریش؛ همان.
[4]. شامگاه روز جمعهای که اَسلَمی در آن روز رجم شد، از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: لایزال الدین قائماً حتی تقوم الساعة، أو یکون علیکم أثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش؛ مسلم، صحیح، کتاب أماره، باب 1، ح 10.
[5]. یکون من بعدی أثنا عشر أمیراً، کلّهم من قریش؛ ترمذى، سنن، کتاب الفتن، باب 46، ح 2223 و طبرانى، معجم کبیر، ج 2، ص 214 و احمدبن حنبل، مسند، ج 5 ، ص 99.
[6] . لا یزال هذا الدّین قائماً حتّی یکون علیکم أثنا عشر خلیفة ... کلّهم من قریش؛ ابوداوود، سنن، کتاب المهدى، ح 1 و سیوطى، تاریخ الخلفا، ص 18.
[7]. یکون لِهذهِ الامّة أثنا عشر خلیفة .... کلّهم من قریش»؛ احمدبن حنبل، مسند، ج 5 ، ص 106 و متقی هندى، کنزالعمال، ج 12، ص 33.
[8] . حاکم نیشابورى، مستدرک، ج 3، ص 618 و جلالالدین سیوطى، تاریخ الخلفا، ص 10 و خطیب بغدادى، تاریخ بغداد، ج 14، ص 353 و ج 6 ، ص 263 و ابونعیم اصفهانى، حلیة الاولیاء، ج 4، ص 333 و بیهقى، دلایل النبوة، ج 6 ، ص 520 و ابوالقاسم سلیمانبن احمد طبرانى، معجم کبیر، ج 2 ، ص 195 و ابن حجر عسقلانى، فتح البارى، ج 13، ص 211 و ناصرالدین البانى، سلسلة الصحیحة، ج 3، ص 63 ، ح 1075.
[9]. ترمذى، سنن، کتاب الفتن، باب 46.
[10]. ناصرالدین البانى، سلسلة الصحیحة، ج 3 ، ص 63 ، ح 1075.
[11]. ابن شهرآشوب، متشابة القرآن، ج 2، ص 56 .
[12]. احمدبن حنبل، مسند، ج 5 ، ص 99 90 و طبرانى، معجم کبیر، ج 2، ص 196 و 197.