قلم؛ سمبل تفکر و آگاهى
آرشیو
چکیده
متن
قلم از منظر قرآن، سمبل تفکر و آگاهى بشر است و تقدیسش آن گاه کامل می گردد که خداوند بدان قسم یاد می نماید. جنگ جویان با افتخار به شمشیر خویش قسم می خورند، و نویسندگان و اهل قلم به سلاحی که خداوند آن را عزیز شمرده است. در این نوشتار برآنیم تا جایگاه «قلم» را به عنوان سمبل تفکر و آگاهى، در آموزه های اسلامی بنگاریم.
نقش قلم در زندگی انسان
یکی از ابزارهای مهم و ارزنده در بین ملت های گوناگون علاقه مند به حفظ حیات و بقا و تکامل، قلم نویسنده است، و چون قلم، منبع تغذیه و خاستگاه بسیاری از هنرها محسوب می شود، نقش به سزایی در رشد و تعالی فرد و جامعه دارد. تئاتر، سینما و بسیاری از هنرهای دیگر دارای متن و سناریو، به قلم نویسندگان تنظیم می شود.
یکی از مهم ترین رویدادهای زندگی بشر، آشنایی با قلم و خط است تا مطالب و خواسته های خود را بر جریده روزگار ثبت نماید تا برای آیندگان به یادگار بماند.
قلم؛ وسیله ی حفظ و تداوم تمدن های بشری و پیشرفت و تکامل علوم، و ابزار بیداری اندیشه ها و افکار، وشکل گیری و ترویج مذاهب، و منشأ هدایت و آگاهی بشر است. با پیدایش قلم، برهه های زندگی بشر به دوره ی «تاریخ» و «ماقبل تاریخ» تقسیم می شود. مبدأ تاریخ زندگی انسان از زمان اختراع خط آغاز شد؛ همان زمانی که قلم انسان توانست زندگی او را به تصویر کشد.
قلم؛ حافظ علوم و معارف، پاسدار افکار اندیشمندان، حلقه اتصال فکری علما، و پل ارتباط گذشته با حال و آینده است.
قلم؛ پیونده دهنده ی انسان های دور از یکدیگر ـ از نظر زمان و مکان ـ است. تشکیل مجمع بزرگ متفکران اعصار گوناگون در اقصی نقاط صفحه زمین از عهده ی قلم بر می آید؛ چرا که قادر است آنان را در کتابخانه ای عظیم گرد هم آورد.
قلم؛ حامل و ناقل افکار و اندیشه هاست. گلوله کلمات هنگامی که از نوک قلم نشانه گیری می شود، می تواند سینه سیاهی را بشکافد و حجاب و تاریکی و سیاهی جهل و ناآگاهی را به صبح امید و پیروزی تحویل دهد.
اگر قلم و هنر نویسنده نبود و بشر نمی توانست با نشانه ها و راز و رمزها آنچه را که می داند بر رخسار کاغذ نقش بندد؛ چگونه آیندگان از اندیشه های گذشتگان و به ویژه گفتارهای ارزنده و سازنده ی انبیا و اولیای دین بهره می جستند؟!
شأن و جایگاه قلم در آموزه های اسلامی آنچنان است که خداوند متعال در قرآن شریف بدان سوگند می خورد و آن را می ستاید و انسان را به ارزش آن توجه می دهد.
قلم در آینه ی قرآن
قرآن کریم کتاب پایانی وحى؛ اصلی ترین و حیاتی ترین پیام های خداوند متعال را در بردارد. واژه «قلم» در این صحیفه آسمانی دو بار به صورت مفرد و دو بار به صورت جمع به کار رفته است.
در نخستین آیاتی که در «جبل النور» و «غار حر» بر قلب مطهر پیامبر اکرم(ص) نازل شد، به مقام والای قلم اشاره شد: (إقْرَأ بـِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خـَلَقَ ?خـَلَقَ الإنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ? اقْرَأ وَرَبـُّکَ الأکْرَمُ ? الَّذِی عَلَّمَ بـِالـْْقـَلـَمِ ? عَلَّمَ الإنسَانَ مَالَمْ یَعْلَمْ)؛ «بخوان به نام پروردگارت که آفرید ? انسان را از عَلَق آفرید ? بخوان، و پروردگار تو کریم ترین [کریمان] است ? همان کس که به وسیله ی قلم آموخت ? آنچه را که انسان نمی دانست [به تدریج به او] آموخت».
اختصاص سوره در شأن قلم و سوگند خداوند به آن و آثار و نقش بی شماری که از خود بر صفحه و لوح بر جای می گذارد، شگفت زا است، البته تجلیل از یک قطعه نى، یا هر چیزی شبیه به آن، و کمی ماده سیاه رنگ، و نیز سطرهایی که بر صفحه ای ناچیز رقم می خورد، منظور نیست.
سوره ی مبارکه علق به روشنی جایگاه قلم را در وادی تعلیم و تعلم بیان می فرماید:
* قلم وسیله ی زدودن جهل بشر و ابزار تعلیم اوست: (... وَرَبـُّکَ الأکْرَمُ ? الـَّذِی عَلَّمَ بـِالْقَلَم).
* همان خدایی که به وسیله «قلم» انسان ها را تعلیم داد و به او، آنچه نمی دانست آموخت: (عَلَّمَ الإنسَانَ مَالَمْ یَعْلَمْ).
* از عبارت: (الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ) می توان دریافت که خداوند، نوشتن را به انسان آموخت و توانایی این کار بزرگ را که مبدأ تاریخ بشر، و سرچشمه علوم و فنون تمدن هاست، در او ایجاد کرد؛ از این رو نقش قلم در «تعلیم کتابت» و «آموزش علوم» آشکار می گردد.
* عظمت سوگند به قلم هنگامی آشکار می گردد که به زمان نزول این آیه شریفه توجه شود. آن زمان قلم ارزش چندانی نداشت، و آنچه در نزد مردم مقدس می نمود، شمشیر و اسب بود، و نه نوشته و ابزار آن. ابن خلدون در مقدمه ی کتاب تاریخ می نویسد: «این قوم بر حسب طبیعت، وحشی و یغماگر بود و موجبات وحشی گری چنان در میان آن ها استوار، که همچون خوی و سرشت آنان شده بود و از این خوی لذت می برد؛ زیرا در پرتو آن از قیود فرمان بری حکام و قوانین سر باز می زد و نسبت به سیاست و کشوردارى، نافرمانی می کرد. پیداست که چنین خوی و سرشتى، با عمران و تمدن منافات دارد... خوی آن ها غارتگری بود. هرچه را در دست دیگران می یافت، می ربود و تاراج می کرد...».
در سراسر سرزمین «مکه» ـ مرکز عبادی و سیاسی و اقتصادی حجاز ـ خواندن و نوشتن به فراموشی سپرده شده بود. در چنان محیطى، نزول این آیات بیانگر اهمیت ویژه «علم و قلم» در نزد خداوند است.
شاعر عرب نیز با استناد به آیات سروده است:
إذا أقسم الأبطال یوماً بسیفهم و عدّوه مما یجلب المجد والکرم
کفی قلم الکتاب فخراً و رفعةً مدی الدهر أن الله أقسم بالقلم!
آن روز که جنگ جویان به شمشیر سوگند یاد می کردند، و از آن به بزرگی یاد می نمودند، قلم نویسندگان افتخار سوگند الهی را کسب نمود، و پیامبر اعظم(ص) جامعه ای را بنا نهاد که «قلم» بر «شمشیر» رجحان یافت، و نظام اجتماعی بر آزادی بیان و قلم و تراوش فکر و اندیشه استوار گردید.
قلم در آینه کلام معصوم(ع)
پیشوایان معصوم(ع)که مفسران واقعی کلام وحی اند؛ درباره قلم، سخنان گران سنگ به یادگار گذاشته اند.
رسول اعظم(ص) فرمود: «ثَلاثَةٌ تَخـْرُقُ عَلَی الحُجبُ وتَنـْتَهـِی إلی ما بَیْنَ یَدَی الله: صریرُ الأقلامِ العُلماء و وَطّیءُ أقدام المُجَاهِدین و صَوْتُ مَغازِلِ المُحْصَنَات؛ سه صدا و صوت حجاب ها را پاره می کند و به پیشگاه با عظمت خدا می رسد؛ صدای گردش قلم دانشمندان هنگام نوشتن، طنین گام مجاهدان در میدان جهاد و آوای چرخ نخریسی زنان پاک دامن».
نیز فرمود: «إنّ أول ما خـَلَقَ اللهُ القلمُ، فقالَ لَه أکتُب فَجَری بـِمَا هُو کائنٌ إلی الأبد؛ به درستی نخستین چیزی که خداوند آفرید، قلم بود؛ پس به او فرمان داد بنویس! و او آنچه را بود و تا روز قیامت خواهد بود، نوشت».
هرچند منظور از قلم در این روایت، قلم تقدیر و قضا و قدر است، اما هرچه هست، بیان نقش قلم در سرنوشت بشر و مقدرات او است.
هلال بن یسار می گوید: «پیامبر اکرم(ص) برای اصحاب خود علم و حکمت بیان می فرمود. به حضرت عرض نمودم: ای رسول خدا! برای من آنچه را که به یاران خود فرمودى، تکرار کن. پیامبر(ص) فرمود: «هل معک مِحْبَره؟آیا قلم و دوات همراه دارى؟ عرض کردم: نه، فرمود: قلم و دوات را از خود جدا مکن، که خیر و برکت تا روز قیامت در مرکب و قلم و نویسندگان آن است».
در روایتی دیگر فرمود: «قیدوا العلم، قیل: و ما تقییده؟ قال(ص): کتابته؛ علم و دانش را مهار کنید، گفته شد: مهار علم چه گونه است؟ فرمود: به نوشتن آن».
امام حسن مجتبی(ع) فرزندان خود و فرزندان برادر را فراخواند و فرمود: «اگرچه شما اکنون خردسال هستید، ولی نزدیک است که خود، بزرگان مردم دیگر شوید؛ پس دانش را فراگیرید. و هر کس که نتواند آن را نقل یا حفظ کند، باید آن را بنویسد و در خانه ی خود بگذارد».
مفضل بن عمر از امام صادق(ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود: «اُکْتُب و بُثَّ عِلْمِکَ فِی إخوانک؛ علم خویش را بنویس و میان برادرانت منتشر کن».
همچنین آن حضرت فرمود: «عَلی کُلِّ جزء مِن أجزائِک زَکاةٌ واجـِبةٌ لله عزّوجل ... و زکاةُ الیَدِ البَذْلُ والعَطَاء والسّخاءُ بـِمَا أنـْعَمَ اللهُ عَلَیْکِ بـِه وَتـَحْریکُها بـِکِتَابَةِ العِلْمِ؛ برای خداوند بر هر جزیی از اجزای تو زکاتی واجب است... زکات دست بخشش و بذل و سخاوت است از آنچه خداوند به تو ارزانی داشته، و حرکت دادن دست در نگارش علوم».
بزرگ ترین نمودار ارزش «قلم» در اسلام، آن است که پیامبر اسلام(ص) در آن هنگام که بسیج توده ها را مهم می دانست و بیش از همه به «مجاهد» و «مبارز» نیاز داشت، اعلام فرمود: «مِداد العلماء أفضل من دماء الشّهداء؛ مرکّب قلم دانشمندان از خون شهیدان برتر است».
و نیز فرمود: «یُوزَنُ یَومَ القیامَةِ مِدادُ العلماءِ و دماءِ الشّهداء فیَرجَحُ مِدادُ العُلَماءِ عَلی دِماءِ الشّهداء در رستاخیز که مرکب «قلم» دانشمندان و خون شهیدان را با هم می سنجند، مرکب و تراوش قلم دانشمندان و نویسندگان بر خون شهیدان برتری می یابد».
اصحاب قلم، سنگرنشینان فکر و اندیشه اند تا در عرصه های فرهنگی با مسلسل قلم به جنگ با جهل بشتابند و پیشرفت و سعادت را در جامعه و فرهنگ اجتماع حاکم گردانند. آنان قلم دارانی هستند که مرکب قلمشان انسان ساز و «شهید پرور» است. پیشرفت علوم و تمدن مرهون تلاش بی دریغ نویسندگان است.
حفظ، گسترش، تعالی و رشد فرهنگ انسان ها وابسته به اثرات «قلم» است. ماندگاری بیان و گفتار و تعمیق و گسترش اندیشه ها بر عهده ی قلم است تا از نسلی به نسل دیگر و از یک برهه به دوره ه ی متوالی منتقل شود. سنگ نبشته های دل کوه ها، یا بر روی گورها و دیوارهای معابد و مساجد با آیندگان بسیار دور نیز سخن خواهد گفت. پوست ها و کاغذهای زرد و سفید و الوان که از گذشته های دور بر جای مانده و در محفظه های نسوز کتابخانه های مهم جهان نگه داری می شود، با اثر نوک قلم ارزش گرفته است. از زمان ابداع خط تصویری در مصر قدیم و خط های باستانی دیگر در چین و هند و خط اوستایی در ایران باستان مطالب مذهبی و اندیشه های دینی و تاریخی ثبت گردید تا بشر آینده را بهره مند سازد. کاتبان آخرین و کامل ترین کتاب وحى، میلیون ها انسان را با آیات الهی آشنا ساختند و راه هدایت را به سوی آنان گشودند؛ همچنان که سخنان انبیای عظام الهی و ائمه معصومین(ع) با قلم به ما رسیده است.
آنچه گفته شد، درباره قلم های پاس دار عدالت و فضایل انسانی است که با ریاکاری و ظلم و ستم و زشتی مبارزه می کند؛ زیرا همان گونه که اصلاحات جوامع بشری از قلم نویسندگان مؤمن و متعهد بر می خیزد، قلم های مسموم و فاسد منشأ فساد و تباهی است.
رسول اعظم(ص) درباره مسؤولیت سنگین صاحبان قلم فرمود: «یُؤتی بصاحِبِ القَلَمِ یَومَ القِیامَةِ فِی تابوتٍ مِن نارٍ یُقفَلُ عَلَیهِ بِأقفالٍ مِن نارٍ فَیُنظَرُ قَلَمُهُ فیما أجراهُ؛ فإن کانَ أجراهُ فِی طاعَةِ اللهِ وَ رِضوانِهِ فُکَّ عَنْهُ التّابوتُ؛ و إن کانَ أجراهُ فِی مَعصیَةِاللهِ هَوَی التّابوتُ سَبعینَ خَریفاً؛ روز قیامت صاحب قلم (نویسنده) را در تابوتی از آتش که با قفل های آتشین بسته شده است، می آورند؛ آن گاه نوشته های او ارزیابی می شود، اگر آن را در راه هدایت مردم به سوی خدا و خواست او به کار گرفته باشد، وی را از جایگاه آتشین آزاد نمایند، و اگر قلم را در راه معصیت و فساد و ترویج افکار انحرافی استخدام نموده باشد، تابوت در پرت گاه جهنم، هفتاد سال سیر می کند تا به قعر آن برسد».
رهبر کبیر انقلاب اسلامى، حضرت امام خمینی(ره) نیز درباره اهمیت و مسؤولیت اهل قلم فرمود: «آن قدری که بشر از قلم های صحیح نفع برده است، از چیز دیگر نبرده است، و آن قدر که ضرر کشیده است، از چیزهای دیگر نبرده است. قلم ها و بیان ها با مغزهای مردم رابطه دارند. اگر قلم ها و بیان ها و علم ها و تعلیم ها و آموزش ها برای خدا باشد، مغزها را الهی تربیت می کنند».
و نیز فرمود: «کسی که قلم به دست می گیرد، بداند که مورد سؤال قرار می گیرد که این که نوشتی چه بود؟ ... این قلم ها، بسیاری شان با اسم اسلام است و نه برای اسلام. این عهد بزرگی است به دوش شما و مسؤولیتی بزرگ است. و بدانید که یک روز از باب این مسؤولیت سؤال خواهد شد».
قلم های نویسندگان حقیقت گرا و فضیلت خواه و واقع بین، عامل بقای قدرت سالم در حکومت است و هرگز حکومت سالم به جنگ اهل قلم نمی رود و در حکومت سالم شمشیر و سرنیزه در مقابل «قلم» قرار نمی گیرد. اگر قلم ها شکسته شود و زبان مردان حق گو و حق شناس در کام بماند، به جای غلبه شرف و فضیلت، باطل و رذیلت رشد می کند؛ حق، خرید و فروش می شود و انصاف و مردانگی در کف تملّق و بی مروتی قرار می گیرد. دلایل و شواهد تاریخی نیز گواه آن است که اگر چنین جوامعی را کوه های زر و طلای بی غش حمایت کنند، در قِبال آتشفشان توفنده حق خواهی یارای مقاومت ندارند و چون دود به هوا بر می خیزند.
جمع بندی سخن:
در پایان به برخی ویژگی های قلم می پردازیم:
الف. جاودانگی آثار قلم؛ با آن که برخی دانشمندان بزرگ عرصه های مختلف علمی نسبت به دیگران برجسته بودند، اما چون اهل قلم نبودند، امروز اثری از زحمات علمی آن ها در دسترس نیست و با مرگ خود تلاش علمی سالیان متوالی و تجربه های نافع خود را نیز به خاک سپردند، که جبران این خسارت بزرگ برای جوامع بشری ناممکن است.
ب. «دقیق بودن»؛ امام علی(ع) فرمود: «کتاب الرّجل أبلَغُ مِنْ نُطْقِهِ؛ نوشتار انسان رساتر از گفتار او است».
ج. عمیق بودن؛ نوشته ها عمیق تر از گفتارها و بیان ها است. نویسندگان گاهی ساعت ها فکر می کنند تا یک سطر بنویسند. می توان گفت، که «اعتبار»، «بق»، «دقت و ظرافت» و «عمیق بودن» از مهم ترین امتیازات قلم (نوشته) است.
نقش قلم در زندگی انسان
یکی از ابزارهای مهم و ارزنده در بین ملت های گوناگون علاقه مند به حفظ حیات و بقا و تکامل، قلم نویسنده است، و چون قلم، منبع تغذیه و خاستگاه بسیاری از هنرها محسوب می شود، نقش به سزایی در رشد و تعالی فرد و جامعه دارد. تئاتر، سینما و بسیاری از هنرهای دیگر دارای متن و سناریو، به قلم نویسندگان تنظیم می شود.
یکی از مهم ترین رویدادهای زندگی بشر، آشنایی با قلم و خط است تا مطالب و خواسته های خود را بر جریده روزگار ثبت نماید تا برای آیندگان به یادگار بماند.
قلم؛ وسیله ی حفظ و تداوم تمدن های بشری و پیشرفت و تکامل علوم، و ابزار بیداری اندیشه ها و افکار، وشکل گیری و ترویج مذاهب، و منشأ هدایت و آگاهی بشر است. با پیدایش قلم، برهه های زندگی بشر به دوره ی «تاریخ» و «ماقبل تاریخ» تقسیم می شود. مبدأ تاریخ زندگی انسان از زمان اختراع خط آغاز شد؛ همان زمانی که قلم انسان توانست زندگی او را به تصویر کشد.
قلم؛ حافظ علوم و معارف، پاسدار افکار اندیشمندان، حلقه اتصال فکری علما، و پل ارتباط گذشته با حال و آینده است.
قلم؛ پیونده دهنده ی انسان های دور از یکدیگر ـ از نظر زمان و مکان ـ است. تشکیل مجمع بزرگ متفکران اعصار گوناگون در اقصی نقاط صفحه زمین از عهده ی قلم بر می آید؛ چرا که قادر است آنان را در کتابخانه ای عظیم گرد هم آورد.
قلم؛ حامل و ناقل افکار و اندیشه هاست. گلوله کلمات هنگامی که از نوک قلم نشانه گیری می شود، می تواند سینه سیاهی را بشکافد و حجاب و تاریکی و سیاهی جهل و ناآگاهی را به صبح امید و پیروزی تحویل دهد.
اگر قلم و هنر نویسنده نبود و بشر نمی توانست با نشانه ها و راز و رمزها آنچه را که می داند بر رخسار کاغذ نقش بندد؛ چگونه آیندگان از اندیشه های گذشتگان و به ویژه گفتارهای ارزنده و سازنده ی انبیا و اولیای دین بهره می جستند؟!
شأن و جایگاه قلم در آموزه های اسلامی آنچنان است که خداوند متعال در قرآن شریف بدان سوگند می خورد و آن را می ستاید و انسان را به ارزش آن توجه می دهد.
قلم در آینه ی قرآن
قرآن کریم کتاب پایانی وحى؛ اصلی ترین و حیاتی ترین پیام های خداوند متعال را در بردارد. واژه «قلم» در این صحیفه آسمانی دو بار به صورت مفرد و دو بار به صورت جمع به کار رفته است.
در نخستین آیاتی که در «جبل النور» و «غار حر» بر قلب مطهر پیامبر اکرم(ص) نازل شد، به مقام والای قلم اشاره شد: (إقْرَأ بـِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خـَلَقَ ?خـَلَقَ الإنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ? اقْرَأ وَرَبـُّکَ الأکْرَمُ ? الَّذِی عَلَّمَ بـِالـْْقـَلـَمِ ? عَلَّمَ الإنسَانَ مَالَمْ یَعْلَمْ)؛ «بخوان به نام پروردگارت که آفرید ? انسان را از عَلَق آفرید ? بخوان، و پروردگار تو کریم ترین [کریمان] است ? همان کس که به وسیله ی قلم آموخت ? آنچه را که انسان نمی دانست [به تدریج به او] آموخت».
اختصاص سوره در شأن قلم و سوگند خداوند به آن و آثار و نقش بی شماری که از خود بر صفحه و لوح بر جای می گذارد، شگفت زا است، البته تجلیل از یک قطعه نى، یا هر چیزی شبیه به آن، و کمی ماده سیاه رنگ، و نیز سطرهایی که بر صفحه ای ناچیز رقم می خورد، منظور نیست.
سوره ی مبارکه علق به روشنی جایگاه قلم را در وادی تعلیم و تعلم بیان می فرماید:
* قلم وسیله ی زدودن جهل بشر و ابزار تعلیم اوست: (... وَرَبـُّکَ الأکْرَمُ ? الـَّذِی عَلَّمَ بـِالْقَلَم).
* همان خدایی که به وسیله «قلم» انسان ها را تعلیم داد و به او، آنچه نمی دانست آموخت: (عَلَّمَ الإنسَانَ مَالَمْ یَعْلَمْ).
* از عبارت: (الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ) می توان دریافت که خداوند، نوشتن را به انسان آموخت و توانایی این کار بزرگ را که مبدأ تاریخ بشر، و سرچشمه علوم و فنون تمدن هاست، در او ایجاد کرد؛ از این رو نقش قلم در «تعلیم کتابت» و «آموزش علوم» آشکار می گردد.
* عظمت سوگند به قلم هنگامی آشکار می گردد که به زمان نزول این آیه شریفه توجه شود. آن زمان قلم ارزش چندانی نداشت، و آنچه در نزد مردم مقدس می نمود، شمشیر و اسب بود، و نه نوشته و ابزار آن. ابن خلدون در مقدمه ی کتاب تاریخ می نویسد: «این قوم بر حسب طبیعت، وحشی و یغماگر بود و موجبات وحشی گری چنان در میان آن ها استوار، که همچون خوی و سرشت آنان شده بود و از این خوی لذت می برد؛ زیرا در پرتو آن از قیود فرمان بری حکام و قوانین سر باز می زد و نسبت به سیاست و کشوردارى، نافرمانی می کرد. پیداست که چنین خوی و سرشتى، با عمران و تمدن منافات دارد... خوی آن ها غارتگری بود. هرچه را در دست دیگران می یافت، می ربود و تاراج می کرد...».
در سراسر سرزمین «مکه» ـ مرکز عبادی و سیاسی و اقتصادی حجاز ـ خواندن و نوشتن به فراموشی سپرده شده بود. در چنان محیطى، نزول این آیات بیانگر اهمیت ویژه «علم و قلم» در نزد خداوند است.
شاعر عرب نیز با استناد به آیات سروده است:
إذا أقسم الأبطال یوماً بسیفهم و عدّوه مما یجلب المجد والکرم
کفی قلم الکتاب فخراً و رفعةً مدی الدهر أن الله أقسم بالقلم!
آن روز که جنگ جویان به شمشیر سوگند یاد می کردند، و از آن به بزرگی یاد می نمودند، قلم نویسندگان افتخار سوگند الهی را کسب نمود، و پیامبر اعظم(ص) جامعه ای را بنا نهاد که «قلم» بر «شمشیر» رجحان یافت، و نظام اجتماعی بر آزادی بیان و قلم و تراوش فکر و اندیشه استوار گردید.
قلم در آینه کلام معصوم(ع)
پیشوایان معصوم(ع)که مفسران واقعی کلام وحی اند؛ درباره قلم، سخنان گران سنگ به یادگار گذاشته اند.
رسول اعظم(ص) فرمود: «ثَلاثَةٌ تَخـْرُقُ عَلَی الحُجبُ وتَنـْتَهـِی إلی ما بَیْنَ یَدَی الله: صریرُ الأقلامِ العُلماء و وَطّیءُ أقدام المُجَاهِدین و صَوْتُ مَغازِلِ المُحْصَنَات؛ سه صدا و صوت حجاب ها را پاره می کند و به پیشگاه با عظمت خدا می رسد؛ صدای گردش قلم دانشمندان هنگام نوشتن، طنین گام مجاهدان در میدان جهاد و آوای چرخ نخریسی زنان پاک دامن».
نیز فرمود: «إنّ أول ما خـَلَقَ اللهُ القلمُ، فقالَ لَه أکتُب فَجَری بـِمَا هُو کائنٌ إلی الأبد؛ به درستی نخستین چیزی که خداوند آفرید، قلم بود؛ پس به او فرمان داد بنویس! و او آنچه را بود و تا روز قیامت خواهد بود، نوشت».
هرچند منظور از قلم در این روایت، قلم تقدیر و قضا و قدر است، اما هرچه هست، بیان نقش قلم در سرنوشت بشر و مقدرات او است.
هلال بن یسار می گوید: «پیامبر اکرم(ص) برای اصحاب خود علم و حکمت بیان می فرمود. به حضرت عرض نمودم: ای رسول خدا! برای من آنچه را که به یاران خود فرمودى، تکرار کن. پیامبر(ص) فرمود: «هل معک مِحْبَره؟آیا قلم و دوات همراه دارى؟ عرض کردم: نه، فرمود: قلم و دوات را از خود جدا مکن، که خیر و برکت تا روز قیامت در مرکب و قلم و نویسندگان آن است».
در روایتی دیگر فرمود: «قیدوا العلم، قیل: و ما تقییده؟ قال(ص): کتابته؛ علم و دانش را مهار کنید، گفته شد: مهار علم چه گونه است؟ فرمود: به نوشتن آن».
امام حسن مجتبی(ع) فرزندان خود و فرزندان برادر را فراخواند و فرمود: «اگرچه شما اکنون خردسال هستید، ولی نزدیک است که خود، بزرگان مردم دیگر شوید؛ پس دانش را فراگیرید. و هر کس که نتواند آن را نقل یا حفظ کند، باید آن را بنویسد و در خانه ی خود بگذارد».
مفضل بن عمر از امام صادق(ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود: «اُکْتُب و بُثَّ عِلْمِکَ فِی إخوانک؛ علم خویش را بنویس و میان برادرانت منتشر کن».
همچنین آن حضرت فرمود: «عَلی کُلِّ جزء مِن أجزائِک زَکاةٌ واجـِبةٌ لله عزّوجل ... و زکاةُ الیَدِ البَذْلُ والعَطَاء والسّخاءُ بـِمَا أنـْعَمَ اللهُ عَلَیْکِ بـِه وَتـَحْریکُها بـِکِتَابَةِ العِلْمِ؛ برای خداوند بر هر جزیی از اجزای تو زکاتی واجب است... زکات دست بخشش و بذل و سخاوت است از آنچه خداوند به تو ارزانی داشته، و حرکت دادن دست در نگارش علوم».
بزرگ ترین نمودار ارزش «قلم» در اسلام، آن است که پیامبر اسلام(ص) در آن هنگام که بسیج توده ها را مهم می دانست و بیش از همه به «مجاهد» و «مبارز» نیاز داشت، اعلام فرمود: «مِداد العلماء أفضل من دماء الشّهداء؛ مرکّب قلم دانشمندان از خون شهیدان برتر است».
و نیز فرمود: «یُوزَنُ یَومَ القیامَةِ مِدادُ العلماءِ و دماءِ الشّهداء فیَرجَحُ مِدادُ العُلَماءِ عَلی دِماءِ الشّهداء در رستاخیز که مرکب «قلم» دانشمندان و خون شهیدان را با هم می سنجند، مرکب و تراوش قلم دانشمندان و نویسندگان بر خون شهیدان برتری می یابد».
اصحاب قلم، سنگرنشینان فکر و اندیشه اند تا در عرصه های فرهنگی با مسلسل قلم به جنگ با جهل بشتابند و پیشرفت و سعادت را در جامعه و فرهنگ اجتماع حاکم گردانند. آنان قلم دارانی هستند که مرکب قلمشان انسان ساز و «شهید پرور» است. پیشرفت علوم و تمدن مرهون تلاش بی دریغ نویسندگان است.
حفظ، گسترش، تعالی و رشد فرهنگ انسان ها وابسته به اثرات «قلم» است. ماندگاری بیان و گفتار و تعمیق و گسترش اندیشه ها بر عهده ی قلم است تا از نسلی به نسل دیگر و از یک برهه به دوره ه ی متوالی منتقل شود. سنگ نبشته های دل کوه ها، یا بر روی گورها و دیوارهای معابد و مساجد با آیندگان بسیار دور نیز سخن خواهد گفت. پوست ها و کاغذهای زرد و سفید و الوان که از گذشته های دور بر جای مانده و در محفظه های نسوز کتابخانه های مهم جهان نگه داری می شود، با اثر نوک قلم ارزش گرفته است. از زمان ابداع خط تصویری در مصر قدیم و خط های باستانی دیگر در چین و هند و خط اوستایی در ایران باستان مطالب مذهبی و اندیشه های دینی و تاریخی ثبت گردید تا بشر آینده را بهره مند سازد. کاتبان آخرین و کامل ترین کتاب وحى، میلیون ها انسان را با آیات الهی آشنا ساختند و راه هدایت را به سوی آنان گشودند؛ همچنان که سخنان انبیای عظام الهی و ائمه معصومین(ع) با قلم به ما رسیده است.
آنچه گفته شد، درباره قلم های پاس دار عدالت و فضایل انسانی است که با ریاکاری و ظلم و ستم و زشتی مبارزه می کند؛ زیرا همان گونه که اصلاحات جوامع بشری از قلم نویسندگان مؤمن و متعهد بر می خیزد، قلم های مسموم و فاسد منشأ فساد و تباهی است.
رسول اعظم(ص) درباره مسؤولیت سنگین صاحبان قلم فرمود: «یُؤتی بصاحِبِ القَلَمِ یَومَ القِیامَةِ فِی تابوتٍ مِن نارٍ یُقفَلُ عَلَیهِ بِأقفالٍ مِن نارٍ فَیُنظَرُ قَلَمُهُ فیما أجراهُ؛ فإن کانَ أجراهُ فِی طاعَةِ اللهِ وَ رِضوانِهِ فُکَّ عَنْهُ التّابوتُ؛ و إن کانَ أجراهُ فِی مَعصیَةِاللهِ هَوَی التّابوتُ سَبعینَ خَریفاً؛ روز قیامت صاحب قلم (نویسنده) را در تابوتی از آتش که با قفل های آتشین بسته شده است، می آورند؛ آن گاه نوشته های او ارزیابی می شود، اگر آن را در راه هدایت مردم به سوی خدا و خواست او به کار گرفته باشد، وی را از جایگاه آتشین آزاد نمایند، و اگر قلم را در راه معصیت و فساد و ترویج افکار انحرافی استخدام نموده باشد، تابوت در پرت گاه جهنم، هفتاد سال سیر می کند تا به قعر آن برسد».
رهبر کبیر انقلاب اسلامى، حضرت امام خمینی(ره) نیز درباره اهمیت و مسؤولیت اهل قلم فرمود: «آن قدری که بشر از قلم های صحیح نفع برده است، از چیز دیگر نبرده است، و آن قدر که ضرر کشیده است، از چیزهای دیگر نبرده است. قلم ها و بیان ها با مغزهای مردم رابطه دارند. اگر قلم ها و بیان ها و علم ها و تعلیم ها و آموزش ها برای خدا باشد، مغزها را الهی تربیت می کنند».
و نیز فرمود: «کسی که قلم به دست می گیرد، بداند که مورد سؤال قرار می گیرد که این که نوشتی چه بود؟ ... این قلم ها، بسیاری شان با اسم اسلام است و نه برای اسلام. این عهد بزرگی است به دوش شما و مسؤولیتی بزرگ است. و بدانید که یک روز از باب این مسؤولیت سؤال خواهد شد».
قلم های نویسندگان حقیقت گرا و فضیلت خواه و واقع بین، عامل بقای قدرت سالم در حکومت است و هرگز حکومت سالم به جنگ اهل قلم نمی رود و در حکومت سالم شمشیر و سرنیزه در مقابل «قلم» قرار نمی گیرد. اگر قلم ها شکسته شود و زبان مردان حق گو و حق شناس در کام بماند، به جای غلبه شرف و فضیلت، باطل و رذیلت رشد می کند؛ حق، خرید و فروش می شود و انصاف و مردانگی در کف تملّق و بی مروتی قرار می گیرد. دلایل و شواهد تاریخی نیز گواه آن است که اگر چنین جوامعی را کوه های زر و طلای بی غش حمایت کنند، در قِبال آتشفشان توفنده حق خواهی یارای مقاومت ندارند و چون دود به هوا بر می خیزند.
جمع بندی سخن:
در پایان به برخی ویژگی های قلم می پردازیم:
الف. جاودانگی آثار قلم؛ با آن که برخی دانشمندان بزرگ عرصه های مختلف علمی نسبت به دیگران برجسته بودند، اما چون اهل قلم نبودند، امروز اثری از زحمات علمی آن ها در دسترس نیست و با مرگ خود تلاش علمی سالیان متوالی و تجربه های نافع خود را نیز به خاک سپردند، که جبران این خسارت بزرگ برای جوامع بشری ناممکن است.
ب. «دقیق بودن»؛ امام علی(ع) فرمود: «کتاب الرّجل أبلَغُ مِنْ نُطْقِهِ؛ نوشتار انسان رساتر از گفتار او است».
ج. عمیق بودن؛ نوشته ها عمیق تر از گفتارها و بیان ها است. نویسندگان گاهی ساعت ها فکر می کنند تا یک سطر بنویسند. می توان گفت، که «اعتبار»، «بق»، «دقت و ظرافت» و «عمیق بودن» از مهم ترین امتیازات قلم (نوشته) است.