نهضت حسینی؛ طرّاحی الهی
آرشیو
چکیده
متن
1. داستان کربلا، داستان عجیبی است. ماجرایی که آغاز و انجام آن از مدینه تا مدینه است. از ابتدای حرکت (28 رجب سال 60 ه . ق) تا هنگام شهادت (10 محرم سال 61 ه . ق) تنها پنج ماه و دوازده روز به طول میانجامد. دوران اسارت نیز با همه فراز و فرود آن، چندان به درازا نمیکشد. در ماجرای کربلا زن و مرد، پیر و جوان، سفید و سیاه در صحنه نبرد حاضرند؛ از کودک شش ماهه تا پیرمرد هفتاد و چند ساله، همه سربازان سپاه حسینبن علی (علیه السلام) هستند و هر یک نقش خویش را به عالیترین شکل ممکن ایفا کردهاند. داستان کربلا یک قهرمان ندارد، همه قهرماناند.
2. ماجرای کربلا پیامهیی دارد که بر همه ارزشهای متعالی انسانی سایه افکنده است. آزادی و آزادگی، حق طلبی، عزّتمندی، دینمداری، فداکاری، ظلم ستیزی، شهادت طلبی، صبر و بردباری و رسیدن به مقام رضای الهی در حماسه حسینی موج میزند. مفهوم عمیق و دقیق حماسه حسینی را در لابه لای این پیامها باید جست و جو نمود و آنها را بارها و بارها بازخوانی کرد و از هر ابزاری برای به تصویر کشیدن این حماسه بهره گرفت. پیامهای کربلا، پیامهای جهانی و جاودانی است.
3. پیامدهی کربلا انحصاری و اختصاصی است؛ که در مقایسه با سایر قیامها و نهضتها آشکارتر میگردد. در تفسیر این سخن رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم که فرمود: حسینٌ مِنّی وَ أنا مِنْ حسین چه خوب گفتهاند که اسلام محمّدی الحدوث و حسینیّ البقء است؛ به راستی کدام قیام و انقلاب را میتوان به بالندگی، پویایی، ماندگاری، الهام بخشی، تأثیرگذاری، روشنگری، قدرت و صلابت نهضت حسینی سراغ گرفت.
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز نهضتت مایهی الهام جهان است هنوز
کربلای تو پیامآور خون است و خروش مکتبت راهنمای دگران است هنوز
همه ماه است محرم، همه جا کرب و بلا است در جهان موج جهاد تو روان است هنوز
جاودان بینمت استاده به پیکار، دلیر لا أری الموت تو را وِرد زبان است هنوز
تربت پاک تو کازادگی آموزد و عشق سرمهی دیدهی صاحب نظران است هنوز
4. راز ماندگاری حماسه حسینی در چیست؟ بیتردید نقش آفرینی یکایک قهرمانان داستان کربلا و در رأس آنان، نقش بیهمتای سیدالشهدا و زینب کبری و امام سجاد: را نمیتوان نادیده گرفت. شکّی نیست که کسی چون حسینبن علی، وقتی همه هستی خویش و یاران باوفایش را به میدان میآورد با درایت و شایستگی و در پرتو مقام عصمتی که دارد، بحران پیش آمده را به گونهای مدیریّت خواهد نمود که ثمربخشترین باشد. محاسبه هزینه و فایده که در چنین مواقعی، از سوی افراد عادی مورد توجه قرار میگیرد؛ از نظر امام مسلمین مخفی نبوده است. پیشوای آزادگان جهان که جان عالمی به فدای او باد همواره غبطه و مصلحت مسلمین را مد نظر قرار میدهد و با پیشبینی و برنامه ریزی دقیق به مدیریت و فرماندهی جنگ میپردازد.
تامّل در جای جای این حماسه و ماجرای عبرتانگیز کربلا نشان میدهد که این داستان پشت صحنهای هم داشته است. کیست که دست غیب الهی را در تاریخ خونبار کربلا مشاهده نکند؟! خدایی که سررشتهی همه امور به دست اوست، عناصر این نهضت را چه از نظر زمانی، چه از نظر مکانی، چه به لحاظ نیروی انسانی و ترکیب جمعیتی در دو جبهه حسینی و یزیدی، به گونهای چینش نموده و در کنار یکدیگر قرار داده است که آنچه پس از این واقعه و فاجعه بر جای میماند؛ تا قیام قیامت برای عالم و آدم، روحبخش، شورانگیز و حماسه آفرین باشد. سازماندهی داستان کربلا و تصمیمگیریهای اباعبدالله در همه مراحل، که در بسیاری از موارد با عقل محاسبهگر بشری، چندان سازگاری ندارد بر همین حقیقت گواهی میدهد. دستگاه الهی، سازماندهی خاص خود را دارد. کدام عقل محاسبهگری میپذیرد که به مادری این گونه الهام گردد که فرزند خود را شیرده و چون بر او ترسیدی او را به دریا انداز!! مادر موسی چگونه فرزند دلبند خود را تسلیم امواج سهمگین رود نیل میکند؟! آنگاه که به این بشارت الهی ایمان دارد: (... إنّا رَآدُّوهُ إلَیْکَ وَ جَاعِلوُهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ).([1])
برابر گزارشهای معتبر تاریخی امام حسین علیه السلام از مکان و زمان شهادت خود و یارانش و نیز اسارت خانواده و فرزندانش با خبر بود. آشکارا اعلام فرمود: که خدا میخواهد مرا شهید و آنان را اسیر در راه خویش ببیند. امام به خوبی میداند که در این آزمون سخت و خونین حساب و کتابی در کار است و این گونه است که هرچه به زمان شهادت نزدیکتر میگردد؛ چهره مبارکش برافروختهتر و عزم او جزمتر میشود و خواهرش که کوهی از مصیبتها بر دوش او سنگینی میکند، وقتی با چشم دل به همه این صحنهها مینگرد و از ظواهر خیانتها، اسارتها و زخم زبانها فراتر میرود، همه چیز را زیبا میبیند؛ چرا که در باور او کارگردان این صحنهها، خدای قادر متعال است.
در تحلیل حادثه عاشورا بسیار گفتهاند و بسیار نیز خواهند گفت. اگر از این منظر پرونده کربلا بازخوانی گردد، راز ماندگاری این حماسه کشف خواهد گردید. رازماندگاری حماسه حسینی؛ طرّاحی الهی است.
[1]. القصص (28) : 7.
2. ماجرای کربلا پیامهیی دارد که بر همه ارزشهای متعالی انسانی سایه افکنده است. آزادی و آزادگی، حق طلبی، عزّتمندی، دینمداری، فداکاری، ظلم ستیزی، شهادت طلبی، صبر و بردباری و رسیدن به مقام رضای الهی در حماسه حسینی موج میزند. مفهوم عمیق و دقیق حماسه حسینی را در لابه لای این پیامها باید جست و جو نمود و آنها را بارها و بارها بازخوانی کرد و از هر ابزاری برای به تصویر کشیدن این حماسه بهره گرفت. پیامهای کربلا، پیامهای جهانی و جاودانی است.
3. پیامدهی کربلا انحصاری و اختصاصی است؛ که در مقایسه با سایر قیامها و نهضتها آشکارتر میگردد. در تفسیر این سخن رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم که فرمود: حسینٌ مِنّی وَ أنا مِنْ حسین چه خوب گفتهاند که اسلام محمّدی الحدوث و حسینیّ البقء است؛ به راستی کدام قیام و انقلاب را میتوان به بالندگی، پویایی، ماندگاری، الهام بخشی، تأثیرگذاری، روشنگری، قدرت و صلابت نهضت حسینی سراغ گرفت.
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز نهضتت مایهی الهام جهان است هنوز
کربلای تو پیامآور خون است و خروش مکتبت راهنمای دگران است هنوز
همه ماه است محرم، همه جا کرب و بلا است در جهان موج جهاد تو روان است هنوز
جاودان بینمت استاده به پیکار، دلیر لا أری الموت تو را وِرد زبان است هنوز
تربت پاک تو کازادگی آموزد و عشق سرمهی دیدهی صاحب نظران است هنوز
4. راز ماندگاری حماسه حسینی در چیست؟ بیتردید نقش آفرینی یکایک قهرمانان داستان کربلا و در رأس آنان، نقش بیهمتای سیدالشهدا و زینب کبری و امام سجاد: را نمیتوان نادیده گرفت. شکّی نیست که کسی چون حسینبن علی، وقتی همه هستی خویش و یاران باوفایش را به میدان میآورد با درایت و شایستگی و در پرتو مقام عصمتی که دارد، بحران پیش آمده را به گونهای مدیریّت خواهد نمود که ثمربخشترین باشد. محاسبه هزینه و فایده که در چنین مواقعی، از سوی افراد عادی مورد توجه قرار میگیرد؛ از نظر امام مسلمین مخفی نبوده است. پیشوای آزادگان جهان که جان عالمی به فدای او باد همواره غبطه و مصلحت مسلمین را مد نظر قرار میدهد و با پیشبینی و برنامه ریزی دقیق به مدیریت و فرماندهی جنگ میپردازد.
تامّل در جای جای این حماسه و ماجرای عبرتانگیز کربلا نشان میدهد که این داستان پشت صحنهای هم داشته است. کیست که دست غیب الهی را در تاریخ خونبار کربلا مشاهده نکند؟! خدایی که سررشتهی همه امور به دست اوست، عناصر این نهضت را چه از نظر زمانی، چه از نظر مکانی، چه به لحاظ نیروی انسانی و ترکیب جمعیتی در دو جبهه حسینی و یزیدی، به گونهای چینش نموده و در کنار یکدیگر قرار داده است که آنچه پس از این واقعه و فاجعه بر جای میماند؛ تا قیام قیامت برای عالم و آدم، روحبخش، شورانگیز و حماسه آفرین باشد. سازماندهی داستان کربلا و تصمیمگیریهای اباعبدالله در همه مراحل، که در بسیاری از موارد با عقل محاسبهگر بشری، چندان سازگاری ندارد بر همین حقیقت گواهی میدهد. دستگاه الهی، سازماندهی خاص خود را دارد. کدام عقل محاسبهگری میپذیرد که به مادری این گونه الهام گردد که فرزند خود را شیرده و چون بر او ترسیدی او را به دریا انداز!! مادر موسی چگونه فرزند دلبند خود را تسلیم امواج سهمگین رود نیل میکند؟! آنگاه که به این بشارت الهی ایمان دارد: (... إنّا رَآدُّوهُ إلَیْکَ وَ جَاعِلوُهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ).([1])
برابر گزارشهای معتبر تاریخی امام حسین علیه السلام از مکان و زمان شهادت خود و یارانش و نیز اسارت خانواده و فرزندانش با خبر بود. آشکارا اعلام فرمود: که خدا میخواهد مرا شهید و آنان را اسیر در راه خویش ببیند. امام به خوبی میداند که در این آزمون سخت و خونین حساب و کتابی در کار است و این گونه است که هرچه به زمان شهادت نزدیکتر میگردد؛ چهره مبارکش برافروختهتر و عزم او جزمتر میشود و خواهرش که کوهی از مصیبتها بر دوش او سنگینی میکند، وقتی با چشم دل به همه این صحنهها مینگرد و از ظواهر خیانتها، اسارتها و زخم زبانها فراتر میرود، همه چیز را زیبا میبیند؛ چرا که در باور او کارگردان این صحنهها، خدای قادر متعال است.
در تحلیل حادثه عاشورا بسیار گفتهاند و بسیار نیز خواهند گفت. اگر از این منظر پرونده کربلا بازخوانی گردد، راز ماندگاری این حماسه کشف خواهد گردید. رازماندگاری حماسه حسینی؛ طرّاحی الهی است.
[1]. القصص (28) : 7.