پیامبر و منشور بزرگ حقوقی، تربیتی/وظایف بانوان درنگاه نبوی(صلی الله علیه و آله)
آرشیو
چکیده
متن
در منشور تربیتی، حقوقی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) بایدها و نبایدهای فراوانی وجود دارد و حقوق و وظایف بسیاری تبیین شده است.
به شکل کلّی میتوان این پیام را حاوی سه بخش مهم دانست:
1. حقوق و وظایف مشترک زن و مرد.
2. حقوق و وظایف مردان.
3. حقوق و وظایف بانوان.
انسان، صرف نظر از ویژگیهای جنسیّتی، حقوق و وظایفی دارد که به روح و روان او مربوط است و به تعبیر حضرت آیةالله جوادی آملی، روح انسان نه مذکّر است و نه مؤنّث؛ اگرچه برخی بایدها و نبایده ویژهی مردان بوده و در مورد بانوان جایگاه ندارد. بخشی از آن نیز تکالیف و حقوق ویژهی بانوان است.
حدود بیست بند از این منشور نورانی در زمینه رفتار بانوان و یا رفتار دیگران مربوط به آنان است. توجه به این بخش از رهنمودهای آن بزرگوار خواهران گرامی را در فعالیتهای فردی و اجتماعی هدایت و حمایت میکند.
1. زن و حضور در تشییع جنازه؛ پیامبر اعظم از اینکه بانوان در تشییع جنازه شرکت کنند، منع فرموده است.
وَ نَهی عن إتّباع النّساء الجنائز؛ دلیل این نهی ممکن است، عواطف نیرومند آنان، یا تأثیرگذاری بر مردان و کاهش فضای تفکّر و عبرت گیری و یا بیصبریها و جزع و فریادهای بانوان در فراق عزیزان باشد. در هر صورت براساس فتوای غالب فقهای عصر ما شرکت زنان در تشییع جنازه ـ گرچه متوفا زن باشد ـ مکروه است.([1])
2. زن و خروج از منزل؛ پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) از اینکه زن بیاجازهی شوهر از خانه بیرون رود، نهی فرموده است: وَ نَهی أن تخرج المرأة من بیتها بغیر إذن زوجها فإن خرجت لعَنها کلُّ ملکٍ فِی السَّماء وَ کُلُّ شیءٍ تَمُرُّ علیه من الجنّ و الإنس حَتّی ترجع إلی بیتها؛ اگر زن بدون اجازه از خانه خارج شود، تمام فرشتگان آسمان و هرچه بر آن بگذرد از جنّیان و آدمیان او را لعن میکنند، تا آنکه به خانهاش بازگردد. برخی از فقهای بزرگ اسلام هم طبق همین حدیث شریف فتوا دادهاند.([2])
3. آرایش بانوان؛ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از اینکه زن برای غیر همسرش آرایش کند، نهی فرموده است که اگر چنین کند شایسته است خداوند عزّوجلّ او را با آتش جهنّم بسوزاند: وَ نَهی أن تتزیّن لغیر زوجها فإن فعلت کان حقّاً علی الله عزّوجل أن یحرقها بالنّار.
4. گفت و گو با نامحرم؛ آن بزرگوار از اینکه زن در غیاب شوهر و محارم خود با بیگانه بیش از پنج کلمه که چارهای از آن نیست سخن بگوید، منع کرده است.
تنها شدن زن و مرد نامحرم یکی از لغزشگاههای خطرناک اخلاقی است همچنان که رسول گرامی اسلام فرمود: هیچ زن و مردی نامحرم در جایگاه خلوت قرار نمیگیرند، مگر اینکه شیطان سوّمی ایشان است.([3])
به جهت جاذبهی ویژهای که صدا و سیمای بانوان جوان دارد لازم است که برای تأمین سلامت اخلاقی و سعادت جاودانهی خود و نیز مصونیت و تحریک نشدن مردان نامحرم به حدّاقل نگاه و گفت و گو اکتفا شود. تعبیر منشور گرامی نبوی(صلی الله علیه و آله) این است: وَ نَهی أن تتکلّم المرأة عند غیر زوجها، أو غیر ذی محرمٍ مِنها أکثر من خمس کلمات ممّا لابدّ لها منه.
5. جامهی ابریشم؛ پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) از اینکه مردان جامه حریر و دیبا و قزّ بپوشند، نهی کرده است ولی این نوع پوشاک برای زنان اشکال ندارد و در برخی روایات نبوی(صلی الله علیه و آله) طلا و ابریشم برای زنان امت حضرت حلال و برای مردان حرام شده است.([4]) در حدیث شریف مناهی آمده است: وَ نَهی عَن لُبسِ الحریر والدّیباج والقزّ للرّجال فأمّا للنّساء فلا بأسَ.
6. نگاه به خانه همسایه؛ رسول گرامی(صلی الله علیه و آله) از اینکه مردی به خانه همسایه سرک بکشد، نهی فرموده است: وَ نَهی أن یطلع الرّجل فی بیت جاره.
7. نگاه به نامحرم؛ و هرکس دو چشم خویش را از نگاه حرام پر کند، و به جایی که حرام است خیره شود، خداوند، روز قیامت دیدگانش را از آتش پر سازد. مگر اینکه توبه کند و برگردد.
و من ملأ عینیه من حرام، ملأ الله عینیه یوم القیامة من النّار، إلاّ أن یتوب و یرجع.
8 . دست دادن با نامحرم؛ و فرموده است: و من صافح إمرأة تحرم علیه فقد باءبسخط من الله عزوجل؛ هر کس با زنی که بر او حرام است، مصافحه کند و دست بدهد، آتش جهنم را برای خویش به ارمغان آورده است.
9. بدزبانی در شوهرداری؛ هر زنی که شوهرش را با زبان بیازارد خداوند عزوجل از او بازگشت و کفارهای نپذیرد. و کار نیکش را قبول نکند تا آنکه او را راضی کند، گرچه روز را روزه بدارد و شب را بپاخیزد. و بردگان را آزاد کند و بار آذوقه با اسبهای نیکو در راه خدا انفاق کند و چنین زنی از پیشگامان جهنم خواهد بود. و قال(صلّی الله علیه و آله): أیّما إمرأة آذت زوجها بلسانها لم یقبل الله عزّوجل منها صرفاً و لاعدلاً ولاحسنة من عملها، حتی ترضیه، و إن صامت نهارها و قامت لیلها و أعتقت الرّقاب و حملت علی جیاد الخیل فی سبیلالله و کانت فی أوّل من یرد النّار.
10. صبوری بر اخلاق همسر؛ آن بزرگوار فرموده است: هان بدانید، هر کس بر اخلاق بد همسر خویش صبر کند و از خدا پاداش بخواهد، خداوند برای او پاداش شاکران میدهد. گویی این مشکل برای او تبدیل به نعمت میشود که به جای پاداش صبر، خداوندبه او پاداش شکرگزاران را عنایت میکند.
ألا وَمَنْ صبر علی خُلق إمرأة سیئة الخلق واحتسب فی ذلک الأجر أعطاه الله ثواب الشاکرین.
11. توقعات بیجا؛ آگاه باشید، هر زنی که با شوهر مدارا نکند و او را بر آنچه نمیتواند، وادارد؛ خداوند از او کار نیک و حسنهای نپذیرد. و هنگام ملاقات خدای عزّوجلّ بر او خشمناک خواهد بود:
ألا وَأیما إمرأة لم ترفق بزوجها، و حملته علی ما لا یقدر علیه و ما لایطیق لم یقبل الله منها حسنة، و تلقی الله عزّوجلَّ و هو علیها غضبان.([5])
از آنجا که در منشور حقوقی، تربیتی، نبایده و مناهی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، تکالیف اثباتی بانوان را باید در دیگر آیات و احادیث وارده از معصومین(علیه السلام) جست و جو کرد. تفاوتهای فقهی، اخلاقی فراوانی در حقوق زن و مرد و وظایف آنان وجود دارد، که محور پژوهش برخی عالمان بوده و جا دارد در شرایط امروز بیشتر مورد تحقیق قرار گیرد.
پینوشت:
[1]. العروه الوثقی، ج 1، ص 419.
[2]. تحریر الوسیله، ج 2، ص 299.
[3]. نهج الفصاحه، ترجمه دکتر علی شیروانی، ص 78، ح 478.
[4]. شیروانی، نهج الفصاحه، ص 28، ح 104.
[5]. من لایحضره الفقیه، ج 4، ح 4968.
به شکل کلّی میتوان این پیام را حاوی سه بخش مهم دانست:
1. حقوق و وظایف مشترک زن و مرد.
2. حقوق و وظایف مردان.
3. حقوق و وظایف بانوان.
انسان، صرف نظر از ویژگیهای جنسیّتی، حقوق و وظایفی دارد که به روح و روان او مربوط است و به تعبیر حضرت آیةالله جوادی آملی، روح انسان نه مذکّر است و نه مؤنّث؛ اگرچه برخی بایدها و نبایده ویژهی مردان بوده و در مورد بانوان جایگاه ندارد. بخشی از آن نیز تکالیف و حقوق ویژهی بانوان است.
حدود بیست بند از این منشور نورانی در زمینه رفتار بانوان و یا رفتار دیگران مربوط به آنان است. توجه به این بخش از رهنمودهای آن بزرگوار خواهران گرامی را در فعالیتهای فردی و اجتماعی هدایت و حمایت میکند.
1. زن و حضور در تشییع جنازه؛ پیامبر اعظم از اینکه بانوان در تشییع جنازه شرکت کنند، منع فرموده است.
وَ نَهی عن إتّباع النّساء الجنائز؛ دلیل این نهی ممکن است، عواطف نیرومند آنان، یا تأثیرگذاری بر مردان و کاهش فضای تفکّر و عبرت گیری و یا بیصبریها و جزع و فریادهای بانوان در فراق عزیزان باشد. در هر صورت براساس فتوای غالب فقهای عصر ما شرکت زنان در تشییع جنازه ـ گرچه متوفا زن باشد ـ مکروه است.([1])
2. زن و خروج از منزل؛ پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) از اینکه زن بیاجازهی شوهر از خانه بیرون رود، نهی فرموده است: وَ نَهی أن تخرج المرأة من بیتها بغیر إذن زوجها فإن خرجت لعَنها کلُّ ملکٍ فِی السَّماء وَ کُلُّ شیءٍ تَمُرُّ علیه من الجنّ و الإنس حَتّی ترجع إلی بیتها؛ اگر زن بدون اجازه از خانه خارج شود، تمام فرشتگان آسمان و هرچه بر آن بگذرد از جنّیان و آدمیان او را لعن میکنند، تا آنکه به خانهاش بازگردد. برخی از فقهای بزرگ اسلام هم طبق همین حدیث شریف فتوا دادهاند.([2])
3. آرایش بانوان؛ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از اینکه زن برای غیر همسرش آرایش کند، نهی فرموده است که اگر چنین کند شایسته است خداوند عزّوجلّ او را با آتش جهنّم بسوزاند: وَ نَهی أن تتزیّن لغیر زوجها فإن فعلت کان حقّاً علی الله عزّوجل أن یحرقها بالنّار.
4. گفت و گو با نامحرم؛ آن بزرگوار از اینکه زن در غیاب شوهر و محارم خود با بیگانه بیش از پنج کلمه که چارهای از آن نیست سخن بگوید، منع کرده است.
تنها شدن زن و مرد نامحرم یکی از لغزشگاههای خطرناک اخلاقی است همچنان که رسول گرامی اسلام فرمود: هیچ زن و مردی نامحرم در جایگاه خلوت قرار نمیگیرند، مگر اینکه شیطان سوّمی ایشان است.([3])
به جهت جاذبهی ویژهای که صدا و سیمای بانوان جوان دارد لازم است که برای تأمین سلامت اخلاقی و سعادت جاودانهی خود و نیز مصونیت و تحریک نشدن مردان نامحرم به حدّاقل نگاه و گفت و گو اکتفا شود. تعبیر منشور گرامی نبوی(صلی الله علیه و آله) این است: وَ نَهی أن تتکلّم المرأة عند غیر زوجها، أو غیر ذی محرمٍ مِنها أکثر من خمس کلمات ممّا لابدّ لها منه.
5. جامهی ابریشم؛ پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) از اینکه مردان جامه حریر و دیبا و قزّ بپوشند، نهی کرده است ولی این نوع پوشاک برای زنان اشکال ندارد و در برخی روایات نبوی(صلی الله علیه و آله) طلا و ابریشم برای زنان امت حضرت حلال و برای مردان حرام شده است.([4]) در حدیث شریف مناهی آمده است: وَ نَهی عَن لُبسِ الحریر والدّیباج والقزّ للرّجال فأمّا للنّساء فلا بأسَ.
6. نگاه به خانه همسایه؛ رسول گرامی(صلی الله علیه و آله) از اینکه مردی به خانه همسایه سرک بکشد، نهی فرموده است: وَ نَهی أن یطلع الرّجل فی بیت جاره.
7. نگاه به نامحرم؛ و هرکس دو چشم خویش را از نگاه حرام پر کند، و به جایی که حرام است خیره شود، خداوند، روز قیامت دیدگانش را از آتش پر سازد. مگر اینکه توبه کند و برگردد.
و من ملأ عینیه من حرام، ملأ الله عینیه یوم القیامة من النّار، إلاّ أن یتوب و یرجع.
8 . دست دادن با نامحرم؛ و فرموده است: و من صافح إمرأة تحرم علیه فقد باءبسخط من الله عزوجل؛ هر کس با زنی که بر او حرام است، مصافحه کند و دست بدهد، آتش جهنم را برای خویش به ارمغان آورده است.
9. بدزبانی در شوهرداری؛ هر زنی که شوهرش را با زبان بیازارد خداوند عزوجل از او بازگشت و کفارهای نپذیرد. و کار نیکش را قبول نکند تا آنکه او را راضی کند، گرچه روز را روزه بدارد و شب را بپاخیزد. و بردگان را آزاد کند و بار آذوقه با اسبهای نیکو در راه خدا انفاق کند و چنین زنی از پیشگامان جهنم خواهد بود. و قال(صلّی الله علیه و آله): أیّما إمرأة آذت زوجها بلسانها لم یقبل الله عزّوجل منها صرفاً و لاعدلاً ولاحسنة من عملها، حتی ترضیه، و إن صامت نهارها و قامت لیلها و أعتقت الرّقاب و حملت علی جیاد الخیل فی سبیلالله و کانت فی أوّل من یرد النّار.
10. صبوری بر اخلاق همسر؛ آن بزرگوار فرموده است: هان بدانید، هر کس بر اخلاق بد همسر خویش صبر کند و از خدا پاداش بخواهد، خداوند برای او پاداش شاکران میدهد. گویی این مشکل برای او تبدیل به نعمت میشود که به جای پاداش صبر، خداوندبه او پاداش شکرگزاران را عنایت میکند.
ألا وَمَنْ صبر علی خُلق إمرأة سیئة الخلق واحتسب فی ذلک الأجر أعطاه الله ثواب الشاکرین.
11. توقعات بیجا؛ آگاه باشید، هر زنی که با شوهر مدارا نکند و او را بر آنچه نمیتواند، وادارد؛ خداوند از او کار نیک و حسنهای نپذیرد. و هنگام ملاقات خدای عزّوجلّ بر او خشمناک خواهد بود:
ألا وَأیما إمرأة لم ترفق بزوجها، و حملته علی ما لا یقدر علیه و ما لایطیق لم یقبل الله منها حسنة، و تلقی الله عزّوجلَّ و هو علیها غضبان.([5])
از آنجا که در منشور حقوقی، تربیتی، نبایده و مناهی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، تکالیف اثباتی بانوان را باید در دیگر آیات و احادیث وارده از معصومین(علیه السلام) جست و جو کرد. تفاوتهای فقهی، اخلاقی فراوانی در حقوق زن و مرد و وظایف آنان وجود دارد، که محور پژوهش برخی عالمان بوده و جا دارد در شرایط امروز بیشتر مورد تحقیق قرار گیرد.
پینوشت:
[1]. العروه الوثقی، ج 1، ص 419.
[2]. تحریر الوسیله، ج 2، ص 299.
[3]. نهج الفصاحه، ترجمه دکتر علی شیروانی، ص 78، ح 478.
[4]. شیروانی، نهج الفصاحه، ص 28، ح 104.
[5]. من لایحضره الفقیه، ج 4، ح 4968.