آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

نظام آموزشی رسمی، الگوبرداری از کشورهای غربی چون فرانسه، استرالیا، ژاپن و کانادا([1]) و مأموریت آن تنها آموزش علومی بود که مجوز علمیت آن­ها را فرهنگ تمدنی غرب صادر کرده بود. و در آن فرهنگ، دین و اخلاق و فضایل انسانی را یا اصیل نمی­دانند و یا وظیفه­ی کلیسا می­شمرند. و هدف از تحصیل این نظام و تشویق ایرانیان به رها نمودن نظام آموزش خودی و روی آوردن به نظام وارداتی، ایجاد گسست بین نسل­ها و تربیت نسلی متجدد، مدرن و بریده از دین به جای نسل دانشمندِ متدینِ متعهد بود. این سیاست در برخی کشورها نتیجه داد اما در ایران به چالشی دراز مدت از آغاز تأسیس مدارس جدید تا پیروزی انقلاب اسلامی ـ و تا به امروز ـ شده است. با پیروزی انقلاب اسلامی شخصیت­هایی چون شهید رجایی و باهنر تلاش نمودند تا با افزودن معاونت پرورشی با ساز و کار ویژه­ی خود و گسیل داشتن مربیان تربیتی به مدارس رسمی نقیصه­ی بارز نظام آموزش و پرورش را ترمیم و جبران نمایند.
دوران دفاع مقدس و نقش آفرینی دانش آموزان در جبهه­ها و بازتاب آن در امور پرورشی مدارس اندیشه­های ناهمگون با نگاه شهیدان ـ رجایی و باهنر ـ را از هرگونه دست اندازی به بنای نوپای امور تربیتی باز می­داشت و تا سال­ها پس از پایان دفاع مقدس نیز این حریم مبارک به استحکام پیشین خود باقی بود.
در سال 72 معاون پرورشی آموزش و پرورش برای پاسخ­گویی به تردیدهای پشت پرده نقش سازنده­ی امور تربیتی را بر چهار پایه­ی اساسی و محوری قرآن و احادیث اسلامی و قانون اساسی و مصوبات مجلس شورای اسلامی گوشزد نموده از قرآن کریم به سوره­ی مبارکه­ی شمس استدلال می­کند که یازده سوگند برای تزکیه و پرورش انسانی می­آورد و سپس به حدیث وارد شده از حضرت امیرالمؤمنین7 استناد می­کند که فرموده است: ما نحل والد ولداً نحلاً افضل من ادب حسن ـ هیچ پدری بهتر از ادب نیک برای فرزندش به ارث ننهاده است. ـ و در اصل سوم منشور انقلاب اسلامی، نخستین هدف را: ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی شمرده است. و در اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش مصوب 25/11/66 مجلس شورای اسلامی در ماده چهار فصل سوم گفته است: براساس تقدم رتبی تزکیه بر تعلیم، تربیت اسلامی در نظام آموزش و پرورش جایگاه ویژه­ای دارد. علاوه بر انتخاب معلمانی که خود باید متصف به صفات کریمه باشند، جهت تقویت بنیه تربیتی نظام واحد امور تربیتی در سطح معاونت وزارت تشکیل می­شود.
معاونت پرورشی وقت در پایان سخنش از رها کردن این پایه­های چهارگانه و به این سو و آن سو رفتن و تزلزل و بی­تفاوتی و نهایتاً پشت کردن به آفتاب و روی آوردن به ... گلایه می­کند.([2])
سه سال بعد معاونت پرورشی دیگری مجبور می­شود بر اهداف اساسی در ضرورت تأسیس معاونت تأکید ورزیده می­گوید: نهاد امور تربیتی که به وسیله شهیدان گرانقدر رجایی و باهنر به عنوان معماران و بنیانگذاران نظام تعلیم و تربیت اسلامی در هشتم اسفندماه 1357 تأسیس شد، سه هدف اساسی راتعقیب می­کرد: 1. طاغوت زدایی از مدارس کشور، 2. مقابله با گروهک­های ملحد، محارب و منحرف که مدارس کشور را مورد تهاجم قرار داده بودند، 3. پیام رسانی انقلاب اسلامی برای دانش آموزان سطح کشور. و سپس با گلایه از این­که هنوز این اهداف به تحقق کامل و جامع نرسیده و بی­تفاوتی­ها و سهل­انگاری­ها زمینه­ی نفوذ ضد ارزش­ها و ابتذال و برخی باندهای منحرف شده، در مقابل توطئه­ها و دسیسه­ها بر پیام رسانی انقلاب تأکید نمی­شود، علاوه بر این محورها با طرح چهار محور دیگر پیشنهادی بر ضرورت و نقش سازنده مربیان تربیتی تأکید می­نماید: 1. تحقق رسالت تربیت در بعد رفتار فردی 2. شناسایی و پرورش استعدادهای گوناگون ـ یعنی دقیق­ترین تعریف تربیت ـ 3. تأمین و غنی­سازی اوقات فراغت 4. مقابله با تهاجم فرهنگی که از راه ایجاد تزلزل در اعتقادات و بیگانه نمودن مردم با ارزش­ها و آرمان­ها و ... روی آورده­اند.([3])
محورهای پیشنهادی ایشان در این زمینه است.
نوبت به دولت اصلاحات و یا به تعبیر واقعی دولت خود اپوزسیون انگار و یا خود بیگانه پندار! می­رسد. وزیر وقت در توجیه سیاست دولتش معتقد است: جدا کردن امور تربیتی از بخش­های دیگر و مختصر نمودن تربیت به مربی تربیتی یکی از اشکالات بسیار بزرگ است: باید در دوران جدید برنامه ریزی شود که تمام بدنه مرکز آموزشی در راستای کار پرورشی و تربیتی حرکت کند. او روش ایجابی را بر روش سلبی ترجیح داده و در روش سلبی نیز شیوه­ی غیر مستقیم را پیشنهاد می­کند! و سپس معاون پرورشی وزیر تصریح می­کند که: وضعیت فعلی حوزه­ی پرورشی نیاز به بازنگری دارد، زیرا در آموزش و پرورش فعلی این بخش جایگاه روشن و مشخصی ندارد. و جالب این است که امور پرورشی به تدریج از تمرکز در اهداف اعلام شده­ی پیشین خارج و در سه بخش امور تربیتی، تربیت بدنی و بهداشت و تندرستی گسترش می­یابد و از یک درصد بودجه آموزش و پرورش که به معاونت پرورشی اختصاص می­یابد، 460 تومان برای امور تربیتی و 200 تومان ورزش و 667 تومان به تندرستی و بهداشت تعلق می­گیرد، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!! ([4])
همین معاون در سال 79 در توجیه بستن درِ امور تربیتی! معتقد است: چون اصلاحات به معنای عدم رضایت از وضع موجود است پس نوک تیز اصلاح باید شامل امور تربیتی نیز شود و سپس ضرورت­های شش­گانه اصلاحات را این­گونه می­شمارد: 1. ضرورت تربیت جامع 2. ضرورت تغییر نگرش 3. ضرورت بازنگری به روش­ها و برنامه­ها 4. ضرورت کشف رویکردهای جدید به باورداشت نسل جوان 5 . ضرورت به رسمیت شناختن حقوق جوانان و به صحنه آوردن آنان 6 . ضرورت بازخوانی نگرش­ها و رفتارها با جوانان.([5])
و نهایتاً در سال 1380 معاونت پژوهشی شهیدان رجایی و باهنر در چارت سازمانی وزارت آموزش و پرورشِ دولت و مجلس اصلاحات به نام تربیت بدنی و تندرستی تغییر نام یافت و اصلاح! شد. ﴿لقد خلقنا الإنسان فی أحسن تقویم0 ثمّ رددناه أسفل سافلین﴾!!
[1]. ر.ک؛ مجله تربیت ، ماهنامه پرورشی وزارت آموزش و پرورش، سال چهاردهم، اسفند 77، ص 8 .
[2]. ر.ک؛ همان، سال هشتم، اردیبهشت 72، ص 57 .
[3]. ر.ک؛ همان، سال دوازدهم، اسفند 75، ص 60 .
[4]. ر.ک؛ همان، سال سیزدهم، دی­ماه 76، ص 10 ـ 6 .
[5]. ر.ک؛ همان، سال شانزدهم، اسفند 79، ص 15.

تبلیغات