مثل های قرآنی
آرشیو
چکیده
متن
حق، مثلها را زند هرجا، به جاش مــــیکند معقول را محسوس وفاش
تا کـه دریـابد، مــردم از مــثل آنچـه مــقصود است، بینقص و خلل
قرآن کریم به عنوان کلام الهی و معجزه جاوید پیامبر اسلام9 کتابی است که هدایت و راهنمایی مسلمانان را در خود دارد این کتاب آسمانی مشتمل بر ظرایف و دقایق فراوانی است که بسیاری از آنان تا کنون ناشناخته مانده است.
رسول خدا9 در وصف قرآن میفرمایند: له ظهرٌ و بطنٌ فظاهره حکم و باطنه علمٌ، ظاهره أنیق و باطنه عمیق، له نجوم و علی نجومه نجومٌ، لاتحصی عجائبه ولاتبلی غرائبه، فیه مصابیح الهدی و منارالحکمة؛ قرآن دارای ظاهر و باطنی است. ظاهر آن حکم است و باطن آن علم. ظاهر آن جلوه و زیبایی دارد و باطنش ژرف و عمیق است. ستارگانی دارد و ستارگانش هم ستارگانی دارد. عجایب و شگفتیهایش به شمار در نیاید و غرایبش کهنه نگردد. در آن چراغهای هدایت و جایگاه نور حکمت است.([1])
ارایه مثال در مباحث تعلیم و تربیت در حقیقت نوعی تعلیم عملی و نشان دادن عمل است. قرآن نیز یک کتاب عالی تربیت است که در فصول و بخشهای خود بر تاریخ تکیه کرده و امثال فراوانی را در زمینههای مختلف ذکر میکند. چنانکه خدای تعالی نیز میفرماید: ﴿ولقد ضربنا للناس فی هذا القرءان من کلّ مثل...﴾([2])؛ و به تحقیق در این قرآن برای مردم از هر گونه مثلی آوردیم... مثلهای قرآنی با بیان سرگذشت افراد در تاریخ مردمان را به تعقل و تفکر دعوت مینماید ﴿و تلک الأمثال نضربها للنّاس وما یعقلها إلاّ العالمون﴾([3])؛ و این مثلها را برای مردم میزنیم و[لی] جز دانشوران آنها را درنیابند.
قرآن از مثل و داستان در خدمت هدف و رشد دادن به عقول و افکار و جهت دادن به زندگی بشر استفاده میکند.
مثل به معنای نیر، داستان ﴿واقعی یا افسانهای﴾ که میان مردم شهرت یافته و آن را برای روشن شدن مطلب و مقصود خود به نثر یا نظم حکایت میکنند. فی المثل میگویند:
به مثل پای گر نهد بر سنگ سنگ گردد به پیش پایش زر([4])
قرآن با هدف خروج از دایره تاریخ و ورود به شعاع آیات مقدس این کتاب جاوید با بیان زندگی انسانها و سرگذشت پیامبران پیامهای ارزندهای را به گوش میرساند که هر یک در خور مطالعه و تأمل است. چنانکه مولوی میگوید:
چون تو در قرآن حق بگریختی بـــا روان انـــبیا آمــــیختی
هــست قـرآن حالهای انبیا مـــاهیان بـــحر پاک کبری
ور نـخوانی و نـئی قرآن پذیـر انبیــا و اولیــا را دیــده گــیر
ور پذیرایی چو برخوانی قصص مرغ جانت تنگ آید در قفس
مثلهای قرآنی در واقع بیان عبرتهای تاریخی است که انسانهای وارسته و خدا جو را به تعقل و تفکر دعوت میکند.
قرآن کتاب تعقل و تفکر است. برآنیم تا زین پس در این ستون مثلهای قرآنی را همراه با احادیث، حکایات و اندرزهای فارسی و عربی بیاوریم تا بدین وسیله هم تلخی و خشکی پند و اندرز را کم کنیم و هم خاطر را لذت و وجود را نشاط بخشیم.
پینوشت:
[1]. اصول کافی، ج 4، ص 399.
[2]. روم ﴿30﴾ : 58 .
[3]. عنکبوت ﴿29﴾ : 43.
[4]. فرهنگ فارسی، معین، ج 3، ص 3857.
تا کـه دریـابد، مــردم از مــثل آنچـه مــقصود است، بینقص و خلل
قرآن کریم به عنوان کلام الهی و معجزه جاوید پیامبر اسلام9 کتابی است که هدایت و راهنمایی مسلمانان را در خود دارد این کتاب آسمانی مشتمل بر ظرایف و دقایق فراوانی است که بسیاری از آنان تا کنون ناشناخته مانده است.
رسول خدا9 در وصف قرآن میفرمایند: له ظهرٌ و بطنٌ فظاهره حکم و باطنه علمٌ، ظاهره أنیق و باطنه عمیق، له نجوم و علی نجومه نجومٌ، لاتحصی عجائبه ولاتبلی غرائبه، فیه مصابیح الهدی و منارالحکمة؛ قرآن دارای ظاهر و باطنی است. ظاهر آن حکم است و باطن آن علم. ظاهر آن جلوه و زیبایی دارد و باطنش ژرف و عمیق است. ستارگانی دارد و ستارگانش هم ستارگانی دارد. عجایب و شگفتیهایش به شمار در نیاید و غرایبش کهنه نگردد. در آن چراغهای هدایت و جایگاه نور حکمت است.([1])
ارایه مثال در مباحث تعلیم و تربیت در حقیقت نوعی تعلیم عملی و نشان دادن عمل است. قرآن نیز یک کتاب عالی تربیت است که در فصول و بخشهای خود بر تاریخ تکیه کرده و امثال فراوانی را در زمینههای مختلف ذکر میکند. چنانکه خدای تعالی نیز میفرماید: ﴿ولقد ضربنا للناس فی هذا القرءان من کلّ مثل...﴾([2])؛ و به تحقیق در این قرآن برای مردم از هر گونه مثلی آوردیم... مثلهای قرآنی با بیان سرگذشت افراد در تاریخ مردمان را به تعقل و تفکر دعوت مینماید ﴿و تلک الأمثال نضربها للنّاس وما یعقلها إلاّ العالمون﴾([3])؛ و این مثلها را برای مردم میزنیم و[لی] جز دانشوران آنها را درنیابند.
قرآن از مثل و داستان در خدمت هدف و رشد دادن به عقول و افکار و جهت دادن به زندگی بشر استفاده میکند.
مثل به معنای نیر، داستان ﴿واقعی یا افسانهای﴾ که میان مردم شهرت یافته و آن را برای روشن شدن مطلب و مقصود خود به نثر یا نظم حکایت میکنند. فی المثل میگویند:
به مثل پای گر نهد بر سنگ سنگ گردد به پیش پایش زر([4])
قرآن با هدف خروج از دایره تاریخ و ورود به شعاع آیات مقدس این کتاب جاوید با بیان زندگی انسانها و سرگذشت پیامبران پیامهای ارزندهای را به گوش میرساند که هر یک در خور مطالعه و تأمل است. چنانکه مولوی میگوید:
چون تو در قرآن حق بگریختی بـــا روان انـــبیا آمــــیختی
هــست قـرآن حالهای انبیا مـــاهیان بـــحر پاک کبری
ور نـخوانی و نـئی قرآن پذیـر انبیــا و اولیــا را دیــده گــیر
ور پذیرایی چو برخوانی قصص مرغ جانت تنگ آید در قفس
مثلهای قرآنی در واقع بیان عبرتهای تاریخی است که انسانهای وارسته و خدا جو را به تعقل و تفکر دعوت میکند.
قرآن کتاب تعقل و تفکر است. برآنیم تا زین پس در این ستون مثلهای قرآنی را همراه با احادیث، حکایات و اندرزهای فارسی و عربی بیاوریم تا بدین وسیله هم تلخی و خشکی پند و اندرز را کم کنیم و هم خاطر را لذت و وجود را نشاط بخشیم.
پینوشت:
[1]. اصول کافی، ج 4، ص 399.
[2]. روم ﴿30﴾ : 58 .
[3]. عنکبوت ﴿29﴾ : 43.
[4]. فرهنگ فارسی، معین، ج 3، ص 3857.