"سیری در پیام تاریخی امام صادق7 بخش دوازدهم"
آرشیو
چکیده
متن
ی نورانی امام که بخش پایانی آن محسوب میشود، با عبارت و ایّاکم و ممّاظّة اهل الباطل ... آغاز میشود و با جملهی زیبا و عمیق والحمدلله رب العالمین پایان مییابد.
سرفصلهای مورد توجه در این فراز از نامهی گرانقدر حضرت بدین شرح است:
1. هشدار نسبت به نزاع و گفتگوهای بیثمر با طرفداران عقاید و افکار انحرافی.
2. تأکید بر الگوگیری از روش صالحان، وقار آنان، آرامش آنان، بردباری ایشان، فروتنی و پارسایی آنان نسبت به محارم الهی، پیروی از مسیر صداقت، وفا، تلاش در عمل به طاعت الهی، که صالحان طی میکردند.
3. یادآوری اینکه بدون اقتدا به صالحان به مقام و منزلت آنان نمیتوان دست یافت.
4. تذکر این نکته که هدایت انسانها بدون توفیق الهی امکانپذیر نیست.
5 . اعلام اینکه وقتی خداوند خیر کسی را بخواهد، او را آماده پذیرش اسلام میکند و حق را بر زبانش جاری میسازد و دلش را با حق گره میزند. طبق عقاید حقه عمل میکند و مسلمان کامل میشود و دراین حال اگر بمیرد از مسلمانهای راستین است.
6 . تذکر این که اگر خداوند ﴿به خاطر رفتار خود انسان﴾ خیر کسی را نخواهد، او را به خویش وا مینهد، سینهاش نسبت به اسلام تنگ و در فشار قرار میگیرد. اگر سخن حقی بر زبانش جاری شود، دلش با آن پیوند ندارد... و خداوند توفیق عمل به او نمیدهد، با این وضع اگر بمیرد، نزد خدا از منافقان محسوب میگردد و گفتار حق او بدون عقیده و عمل فقط حجّتی علیه او خواهد بود.
7. تأکید بر تقوا.
8 . درخواست شرح صدر در برابر اسلام و دین الهی.
9. درخواست توفیق در اقرار زبانی به حق تا لحظهی مرگ.
10. درخواست عاقبت بخیری و عاقبت صالحان از خداوند.
11. توجه به اینکه هیچ نیرویی در عالم جز به کمک الهی نیست.
12. تذکر اینکه حمد و ستایش فقط شایسته "رب العالمین" است.
در فراز پایانی این بخش حضرت بر اهمیت امامت و قبول ولایت و رهبری اهل بیت: و آثار دوری از مکتب و راه و روش ایشان تأکید فرموده است.
ترجمهی این بخش از این نامهی زندگیساز بدین شرح است:
از درگیری و کشمکش لفظی با اهل باطل دوری کنید و راه و روش صالحان را در پیش گیرید.
وقار و آرامش صالحان، بردباری آنها، خشوع ورزی ایشان، پارسایی آنها در برابر محارم الهی، راستگویی ایشان، وفای آنها، تلاشهای ایشان را در عمل طبق اوامر الهی مورد توجه قرار دهید. اگر چنین نکنید، در نزد خداوند، در جایگاه صالحان پیشین قرار نمیگیرید و بدانید به راستی خداوند متعال وقتی نسبت به بندهای ارادهی خیر کند، دلش را نسبت به اسلام میگشاد و به او توفیق مسلمانی میبخشد.
حق را بر زبانش جاری میسازد. دلش را بر عقاید اسلامی پیوند میزند و طبق آن رفتار میکند. وقتی این توفیق را یافت، اسلامش کامل میشود و اگر در این حال بمیرد از مسلمانهای راستین است و اگر خداوند ﴿به دلیل رفتار نادرست کسی﴾ خیر او را نخواهد، او را به خود واگذار میکند و سینهاش نسبت به قبول اسلام و مسلمانی، تنگ و در سختی قرار میگیرد، اگر کلمه حقی ـ شهادتین ـ هم بر زبانش جاری شود، قلبش با آن پیوند نمیخورد و خدا توفیق عمل بر اساس آن را به او نمیدهد، که اگر در این حالت بمیرد، در شمار منافقان مرده است و گفتار حق بدون عقیده و عمل فقط حجت ﴿و سند محکومیت او﴾ خواهد بود.
پس تقوای الهی پیشه کنید و از او شرح صدر نسبت به اسلام بخواهید و از او درخواست کنید که زبانتان به سخن حق تا لحظه مرگ گویا باشد و سرانجام شما را همچون عاقبت صالحان قبلی قرار دهد. ولاقوة إلاّ بالله، والحمدلله رب العالمین.
هر کس خوش دارد که بداند خدای عزوجل او را دوست دارد، طبق دستور الهی رفتار کند و از ما پیروی نماید. آیا سخن خدا به پیامبرش9 را نشنیده است؛ که فرمود:
)قل إن کنتم تحبّون الله فاتّبعونی یحببکم الله ویغفرلکم ذنوبکم(([1])؛ بگو: اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید.
سوگند به خدا هیچ بندهای خداوند را اطاعت نمیکند، مگر اینکه پیروی از ما بخشی از طاعت الهی است و سوگند به خدا و هیچ بندهای هرگز از ما پیروی نمیکند مگر اینکه مورد مهر و محبت الهی قرار میگیرد و هیچ کس پیروی از ما را رها نمیکند، مگر اینکه گرفتار دشمنی با ما میشود به خدا سوگند هیچ کس با ما دشمنی نمیکند؛ مگر اینکه خدا را عصیان کرده است و هر کس در حال معصیت الهی بمیرد، گرفتار خزی و رسوایی الهی میشود و خدا او را به رو در آتش میافکند و الحمدلله رب العالمین.
در پایان شایسته تذکر است که این نامهی ارزشمند، اولین حدیث در کتاب روضه کافی است که محمدبن یعقوب کلینی از علیبن ابراهیم، از پدرش از ابنفضّال از حفص مؤذّن از امام صادق7 نقل کرده است:
همچنین کلینی همین حدیث را با سند دیگر از پدرش، از ابن فضال از محمدبن اسماعیلبن بزیع از محمدبن سنان از اسماعیلبن جابر از امام صادق7 آورده است، که آن بزرگوار این پیام را برای اصحاب خویش نوشته و دستور دادهاند. آن را مورد دقت قرار دهند و آن را مرور کنند و مکرّر به آن توجه کنند و طبق آن عمل نمایند و شیعیان این نامه را در نمازخانههای خویش در منازل خود نگهداری میکردند و پس از نماز آن را مطالعه مینمودند.
تفاوتهایی اندک بین متن نقل شده در کتاب روضه کافی و متن موجود در کتاب الوافی وجود دارد که سبب شده است مرحوم علی اکبر غفاری; مصحح کتاب در پایان روضه کافی متن برگزیده وافی را هم به عنوان الحاق آورده است.
در ضمن بخشی از این نامه تاریخی در کتاب تحف العقول، تألیف ابن شعبه حرّانی از علمای قرن چهارم هجری آمده است.
خداوند همهی راویان و محدثان بزرگوار را مورد رحمت و لطف خویش قرار دهد و به ما را نیز توفیق فهم و عمل به سخنان پیامبر اکرم9 و اهل بیت: عنایت فرماید.
پایان
1 . آل عمران ﴿3﴾ : 31.
سرفصلهای مورد توجه در این فراز از نامهی گرانقدر حضرت بدین شرح است:
1. هشدار نسبت به نزاع و گفتگوهای بیثمر با طرفداران عقاید و افکار انحرافی.
2. تأکید بر الگوگیری از روش صالحان، وقار آنان، آرامش آنان، بردباری ایشان، فروتنی و پارسایی آنان نسبت به محارم الهی، پیروی از مسیر صداقت، وفا، تلاش در عمل به طاعت الهی، که صالحان طی میکردند.
3. یادآوری اینکه بدون اقتدا به صالحان به مقام و منزلت آنان نمیتوان دست یافت.
4. تذکر این نکته که هدایت انسانها بدون توفیق الهی امکانپذیر نیست.
5 . اعلام اینکه وقتی خداوند خیر کسی را بخواهد، او را آماده پذیرش اسلام میکند و حق را بر زبانش جاری میسازد و دلش را با حق گره میزند. طبق عقاید حقه عمل میکند و مسلمان کامل میشود و دراین حال اگر بمیرد از مسلمانهای راستین است.
6 . تذکر این که اگر خداوند ﴿به خاطر رفتار خود انسان﴾ خیر کسی را نخواهد، او را به خویش وا مینهد، سینهاش نسبت به اسلام تنگ و در فشار قرار میگیرد. اگر سخن حقی بر زبانش جاری شود، دلش با آن پیوند ندارد... و خداوند توفیق عمل به او نمیدهد، با این وضع اگر بمیرد، نزد خدا از منافقان محسوب میگردد و گفتار حق او بدون عقیده و عمل فقط حجّتی علیه او خواهد بود.
7. تأکید بر تقوا.
8 . درخواست شرح صدر در برابر اسلام و دین الهی.
9. درخواست توفیق در اقرار زبانی به حق تا لحظهی مرگ.
10. درخواست عاقبت بخیری و عاقبت صالحان از خداوند.
11. توجه به اینکه هیچ نیرویی در عالم جز به کمک الهی نیست.
12. تذکر اینکه حمد و ستایش فقط شایسته "رب العالمین" است.
در فراز پایانی این بخش حضرت بر اهمیت امامت و قبول ولایت و رهبری اهل بیت: و آثار دوری از مکتب و راه و روش ایشان تأکید فرموده است.
ترجمهی این بخش از این نامهی زندگیساز بدین شرح است:
از درگیری و کشمکش لفظی با اهل باطل دوری کنید و راه و روش صالحان را در پیش گیرید.
وقار و آرامش صالحان، بردباری آنها، خشوع ورزی ایشان، پارسایی آنها در برابر محارم الهی، راستگویی ایشان، وفای آنها، تلاشهای ایشان را در عمل طبق اوامر الهی مورد توجه قرار دهید. اگر چنین نکنید، در نزد خداوند، در جایگاه صالحان پیشین قرار نمیگیرید و بدانید به راستی خداوند متعال وقتی نسبت به بندهای ارادهی خیر کند، دلش را نسبت به اسلام میگشاد و به او توفیق مسلمانی میبخشد.
حق را بر زبانش جاری میسازد. دلش را بر عقاید اسلامی پیوند میزند و طبق آن رفتار میکند. وقتی این توفیق را یافت، اسلامش کامل میشود و اگر در این حال بمیرد از مسلمانهای راستین است و اگر خداوند ﴿به دلیل رفتار نادرست کسی﴾ خیر او را نخواهد، او را به خود واگذار میکند و سینهاش نسبت به قبول اسلام و مسلمانی، تنگ و در سختی قرار میگیرد، اگر کلمه حقی ـ شهادتین ـ هم بر زبانش جاری شود، قلبش با آن پیوند نمیخورد و خدا توفیق عمل بر اساس آن را به او نمیدهد، که اگر در این حالت بمیرد، در شمار منافقان مرده است و گفتار حق بدون عقیده و عمل فقط حجت ﴿و سند محکومیت او﴾ خواهد بود.
پس تقوای الهی پیشه کنید و از او شرح صدر نسبت به اسلام بخواهید و از او درخواست کنید که زبانتان به سخن حق تا لحظه مرگ گویا باشد و سرانجام شما را همچون عاقبت صالحان قبلی قرار دهد. ولاقوة إلاّ بالله، والحمدلله رب العالمین.
هر کس خوش دارد که بداند خدای عزوجل او را دوست دارد، طبق دستور الهی رفتار کند و از ما پیروی نماید. آیا سخن خدا به پیامبرش9 را نشنیده است؛ که فرمود:
)قل إن کنتم تحبّون الله فاتّبعونی یحببکم الله ویغفرلکم ذنوبکم(([1])؛ بگو: اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید.
سوگند به خدا هیچ بندهای خداوند را اطاعت نمیکند، مگر اینکه پیروی از ما بخشی از طاعت الهی است و سوگند به خدا و هیچ بندهای هرگز از ما پیروی نمیکند مگر اینکه مورد مهر و محبت الهی قرار میگیرد و هیچ کس پیروی از ما را رها نمیکند، مگر اینکه گرفتار دشمنی با ما میشود به خدا سوگند هیچ کس با ما دشمنی نمیکند؛ مگر اینکه خدا را عصیان کرده است و هر کس در حال معصیت الهی بمیرد، گرفتار خزی و رسوایی الهی میشود و خدا او را به رو در آتش میافکند و الحمدلله رب العالمین.
در پایان شایسته تذکر است که این نامهی ارزشمند، اولین حدیث در کتاب روضه کافی است که محمدبن یعقوب کلینی از علیبن ابراهیم، از پدرش از ابنفضّال از حفص مؤذّن از امام صادق7 نقل کرده است:
همچنین کلینی همین حدیث را با سند دیگر از پدرش، از ابن فضال از محمدبن اسماعیلبن بزیع از محمدبن سنان از اسماعیلبن جابر از امام صادق7 آورده است، که آن بزرگوار این پیام را برای اصحاب خویش نوشته و دستور دادهاند. آن را مورد دقت قرار دهند و آن را مرور کنند و مکرّر به آن توجه کنند و طبق آن عمل نمایند و شیعیان این نامه را در نمازخانههای خویش در منازل خود نگهداری میکردند و پس از نماز آن را مطالعه مینمودند.
تفاوتهایی اندک بین متن نقل شده در کتاب روضه کافی و متن موجود در کتاب الوافی وجود دارد که سبب شده است مرحوم علی اکبر غفاری; مصحح کتاب در پایان روضه کافی متن برگزیده وافی را هم به عنوان الحاق آورده است.
در ضمن بخشی از این نامه تاریخی در کتاب تحف العقول، تألیف ابن شعبه حرّانی از علمای قرن چهارم هجری آمده است.
خداوند همهی راویان و محدثان بزرگوار را مورد رحمت و لطف خویش قرار دهد و به ما را نیز توفیق فهم و عمل به سخنان پیامبر اکرم9 و اهل بیت: عنایت فرماید.
پایان
1 . آل عمران ﴿3﴾ : 31.