اسلام ناب محمدی
آرشیو
چکیده
متن
ثقة الاسلام «کلینی» درجلد دوم کتاب گرانسنگ «کافی» از میان ابواب کتاب « الایمان والکفر» بابی را به نام «باب دعائم الاسلام» نامگذاری کرده که مشتمل بر پانزده روایت است. گذری هر چند کوتاه بر روایات این باب، روشناییبخش دل و دیدهی مؤمنان خواهد بود، چرا که گویایی، زیبایی و ژرفایی این روایات به غایت شگفتانگیز میباشد. از آنجا که «غدیر» جلوهگاه ولایت و امامت و استمرار نبوت است؛ ضرورت آشنایی با جایگاه «ولایت» نیازی به توضیح ندارد. احادیث باب «دعائم الاسلام» نوعاً گویای این حقیقتاند که اسلام بر پنج پایه بنا گردیده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و در میان این ارکان پنجگانه، هیچ رکنی همانند ولایت مورد توجه و اهتمام شارع مقدس قرار نگرفته است. سومین حدیث از این مجموعه، حدیثی است که تنها عامل فرق گذارنده میان عامه و خاصه (شیعیان) را، همین رکن ولایت برمیشمارد. فضیل بن یسار از امام باقر7 نقل میکند که فرمود: اسلام بر پنج ستون پایهگذاری شده است: نماز، زکات، روزه حج و ولایت، هیچ یک همانند ولایت مورد عنایت قرار نگرفته است، اما مردم (عامه) چهار رکن نماز، زکات، روزه و حج را گرفتند و رکن رکین ولایت را رها نمودند.
در هشتمین حدیث نیز فضیل از امام باقر7 اینگونه گزارش میکند: اسلام بر پنج ستون پایهگذاری شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت. هیچ یک از اهمیتی همسنگ با پیام ولایتی که در روز غدیر اعلام گردید بر خوردار نمیباشد.([1])
ششمین حدیث که مبسوطترین و در عین حال مهمترین حدیث با سندی در نهایت اتقان و استحکام میباشد، روایت صحیحهی زراره از امام پنجم7 است که فرمود: اسلام بر پنج چیز بنا گردیده است، نماز، زکات، حج، روزه و ولایت. پرسیدم: کدامیک رکن برتر است؟ فرمود: ولایت برتر است. زیرا ولایت کلید ورود به ارکان دیگر است و این «والی» است که منحصراً صلاحیت راهنمایی به نماز، زکات، حج و روزه را دارا میباشد.([2] ) آنگاه حضرت در پاسخ به سؤال زراره به ترتیب اهمیت از نماز، زکات، حج و روزه نام میبرد. در بخش پایانی سخنان حضرت این جملات نورانی است:
«بالاترین مرتبهی دین، کلید دین، مدخل همه چیز و خرسندی خداوند در شناخت امام و اطاعت از اوست. آگاه باشید اگر فردی شب زندهداری و روزهداری نماید، همهی ثروت خویش را انفاق کند، همهی عمر به خانهی خدا رود ولی معرفت به ولایت ولیّ خدا نداشته باشد تا از او پیروی نماید و اعمال خویش را با راهنمایی او انجام دهد، هیچ حقی از ثواب الهی ندارد و اساساً در شمار مؤمنان قرار نمیگیرد.([3]) بدین ترتیب معلوم میگردد که نماز بی ولایت بینمازی است. اسلام واقعی را باید در اسلامی جست و جو نمود که نبوت را با امامت و ولایت گره زده است. این است که اسلام ناب محمدی، اسلامی که گوهر شب چراغ آن، روح آن ولایتی است که در نماز، زکات، روزه و حج معنا میبخشد. نماز، با ولایت است که جان میگیرد. حج، با ولایت است که عالیترین مظاهر عبودیت را به تصویر میکشد. سمت و سوی اسلام را «ولایت» تعیین میکند.
«غدیر» گرچه تجلیگاه ولایت بود اما پیروان اسلام راستین میدانند که ولایت همزاد نبوت است.
محمد تا نبوت را برانگیخت ولایت را به کام شیعیان ریخت
نکتهی بسیار مهمی که از صحیحهی زراره، میتوان استفاده نمود، معنای ولایت است. ولایت گرچه در لغت به معنای قرب و نزدیکی بوده و به تدریج با توجه به همین معنا در قرب معنوی به معنای محبت و دوستی نیز به کار رفته است و گرچه با همین معنا و مفهوم؛ «تولی و تبری» از فروع دین به شمار میروند، اما مطمئناً آنچه در روایت امام باقر7 مورد توجه قرار گرفته است، ولایت به معنای محبت نمیباشد، زیرا در کنار تعبیر به ولایت، تعبیر به «والی» شده است. «والی» کسی است که زمام امور به دست اوست. امام تصریح میکند که تمامی ارکان چهارگانه که همه از فروع دیناند باید در سایهی راهنمایی ولیّ خدا انجام پذیرند و این ولایت است که بر همهی فروع دین سایه میافکند و راه را از بیراهه مینمایاند. این ولایت چیزی جز امامت و پیشوایی دینی نمیباشد که نه فرعی از فروع دین، بلکه از اصول دین است. اینک دلیل جایگاه ممتاز و بی بدیل آن نیز در مقایسه با ارکان چهارگانهی دیگر روشن میگردد. بیجهت نیست که در نهمین حدیث از احادیث دعائم الاسلام، امام صادق7 در پاسخ به سؤال یکی از اصحاب خویش در مورد پایههای اسلام میفرماید: شهادت بر وحدانیت خداوند و رسالت پیامبرش، اعتراف به آنچه پیامبر از سوی خدا آورده است، حقی که از زکات در اموال مردمان است و ولایت آل محمد که خداوند بدان فرمان داده است. به راستی پیامبر فرمود: هر کس که بمیرد و امام خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.([4]) خداوند فرموده است: )اطیعوا الله واطیعوا الرسول واولی الامر منکم ...( زمین جز با وجود امام به صلاح نمیرسد.
سلام بر غدیر که هویتبخش ماست و سپاس خدای بزرگ را که در چنین روزی دین خویش را کامل و نعمتش را بر ما تمام نمود. الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین والائمة:.
در یک جمعبندی به طور خلاصه میتوان از آنچه گفته آمد؛ موارد زیر را فهرست نمود:
1. ارکان اسلام عبارتند از نماز، زکات، حج، روزه و ولایت.
2. چهار رکن اول از فروع دین، ولی «ولایت» از اصول دین است.
3. ولایت از آن جهت که اصلی از اصول دین است، بر فراز ارکان دیگر ایستاده است.
4. اسلام بی ولایت همچون جسم بیجان و کالبد بیروح است، اسلام ناب محمدی، اسلام با ولایت است.
5. غدیر ظرف اعلام و تحقق ولایت است.
پس سلام بر غدیر و سلام بر ولایت .
پینوشت:
[1] . بُنی الاسلام علی خمس: الصلوة والزکاة والصوم والحج والولایة ولم یُناد بشیﺀ کما نُودیَ بالولایة یوم الغدیر.
[2] . قلت و ایّ شیء من ذلک افضل؟ فقال: الولایة افضل، لأنها مفتاحهنّ والوالی هو الدلیل علیهنّ.
[3] . ذُروة الامر وسنامه و مفتاحه و باب الاشیاء و رضا الرحمن، الطاعة للامام بعد معرفته امّا لو انّ رجلا قام لیله و صام نهاره و تصدق بجمیع ماله و حجّ جمیع دهره ولم یعرف ولایة ولی الله فیوالیه ویکون جمیع اعماله بدلالته الیه ما کان له علی الله جلَّ و عزّ حقّ ٌ فی ثوابه و لاکان من اهل الایمان.
[4] . من مات و لایعرف امامه مات میتةً جاهلیةً.
در هشتمین حدیث نیز فضیل از امام باقر7 اینگونه گزارش میکند: اسلام بر پنج ستون پایهگذاری شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت. هیچ یک از اهمیتی همسنگ با پیام ولایتی که در روز غدیر اعلام گردید بر خوردار نمیباشد.([1])
ششمین حدیث که مبسوطترین و در عین حال مهمترین حدیث با سندی در نهایت اتقان و استحکام میباشد، روایت صحیحهی زراره از امام پنجم7 است که فرمود: اسلام بر پنج چیز بنا گردیده است، نماز، زکات، حج، روزه و ولایت. پرسیدم: کدامیک رکن برتر است؟ فرمود: ولایت برتر است. زیرا ولایت کلید ورود به ارکان دیگر است و این «والی» است که منحصراً صلاحیت راهنمایی به نماز، زکات، حج و روزه را دارا میباشد.([2] ) آنگاه حضرت در پاسخ به سؤال زراره به ترتیب اهمیت از نماز، زکات، حج و روزه نام میبرد. در بخش پایانی سخنان حضرت این جملات نورانی است:
«بالاترین مرتبهی دین، کلید دین، مدخل همه چیز و خرسندی خداوند در شناخت امام و اطاعت از اوست. آگاه باشید اگر فردی شب زندهداری و روزهداری نماید، همهی ثروت خویش را انفاق کند، همهی عمر به خانهی خدا رود ولی معرفت به ولایت ولیّ خدا نداشته باشد تا از او پیروی نماید و اعمال خویش را با راهنمایی او انجام دهد، هیچ حقی از ثواب الهی ندارد و اساساً در شمار مؤمنان قرار نمیگیرد.([3]) بدین ترتیب معلوم میگردد که نماز بی ولایت بینمازی است. اسلام واقعی را باید در اسلامی جست و جو نمود که نبوت را با امامت و ولایت گره زده است. این است که اسلام ناب محمدی، اسلامی که گوهر شب چراغ آن، روح آن ولایتی است که در نماز، زکات، روزه و حج معنا میبخشد. نماز، با ولایت است که جان میگیرد. حج، با ولایت است که عالیترین مظاهر عبودیت را به تصویر میکشد. سمت و سوی اسلام را «ولایت» تعیین میکند.
«غدیر» گرچه تجلیگاه ولایت بود اما پیروان اسلام راستین میدانند که ولایت همزاد نبوت است.
محمد تا نبوت را برانگیخت ولایت را به کام شیعیان ریخت
نکتهی بسیار مهمی که از صحیحهی زراره، میتوان استفاده نمود، معنای ولایت است. ولایت گرچه در لغت به معنای قرب و نزدیکی بوده و به تدریج با توجه به همین معنا در قرب معنوی به معنای محبت و دوستی نیز به کار رفته است و گرچه با همین معنا و مفهوم؛ «تولی و تبری» از فروع دین به شمار میروند، اما مطمئناً آنچه در روایت امام باقر7 مورد توجه قرار گرفته است، ولایت به معنای محبت نمیباشد، زیرا در کنار تعبیر به ولایت، تعبیر به «والی» شده است. «والی» کسی است که زمام امور به دست اوست. امام تصریح میکند که تمامی ارکان چهارگانه که همه از فروع دیناند باید در سایهی راهنمایی ولیّ خدا انجام پذیرند و این ولایت است که بر همهی فروع دین سایه میافکند و راه را از بیراهه مینمایاند. این ولایت چیزی جز امامت و پیشوایی دینی نمیباشد که نه فرعی از فروع دین، بلکه از اصول دین است. اینک دلیل جایگاه ممتاز و بی بدیل آن نیز در مقایسه با ارکان چهارگانهی دیگر روشن میگردد. بیجهت نیست که در نهمین حدیث از احادیث دعائم الاسلام، امام صادق7 در پاسخ به سؤال یکی از اصحاب خویش در مورد پایههای اسلام میفرماید: شهادت بر وحدانیت خداوند و رسالت پیامبرش، اعتراف به آنچه پیامبر از سوی خدا آورده است، حقی که از زکات در اموال مردمان است و ولایت آل محمد که خداوند بدان فرمان داده است. به راستی پیامبر فرمود: هر کس که بمیرد و امام خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.([4]) خداوند فرموده است: )اطیعوا الله واطیعوا الرسول واولی الامر منکم ...( زمین جز با وجود امام به صلاح نمیرسد.
سلام بر غدیر که هویتبخش ماست و سپاس خدای بزرگ را که در چنین روزی دین خویش را کامل و نعمتش را بر ما تمام نمود. الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین والائمة:.
در یک جمعبندی به طور خلاصه میتوان از آنچه گفته آمد؛ موارد زیر را فهرست نمود:
1. ارکان اسلام عبارتند از نماز، زکات، حج، روزه و ولایت.
2. چهار رکن اول از فروع دین، ولی «ولایت» از اصول دین است.
3. ولایت از آن جهت که اصلی از اصول دین است، بر فراز ارکان دیگر ایستاده است.
4. اسلام بی ولایت همچون جسم بیجان و کالبد بیروح است، اسلام ناب محمدی، اسلام با ولایت است.
5. غدیر ظرف اعلام و تحقق ولایت است.
پس سلام بر غدیر و سلام بر ولایت .
پینوشت:
[1] . بُنی الاسلام علی خمس: الصلوة والزکاة والصوم والحج والولایة ولم یُناد بشیﺀ کما نُودیَ بالولایة یوم الغدیر.
[2] . قلت و ایّ شیء من ذلک افضل؟ فقال: الولایة افضل، لأنها مفتاحهنّ والوالی هو الدلیل علیهنّ.
[3] . ذُروة الامر وسنامه و مفتاحه و باب الاشیاء و رضا الرحمن، الطاعة للامام بعد معرفته امّا لو انّ رجلا قام لیله و صام نهاره و تصدق بجمیع ماله و حجّ جمیع دهره ولم یعرف ولایة ولی الله فیوالیه ویکون جمیع اعماله بدلالته الیه ما کان له علی الله جلَّ و عزّ حقّ ٌ فی ثوابه و لاکان من اهل الایمان.
[4] . من مات و لایعرف امامه مات میتةً جاهلیةً.