چکیده

دوران شانزده ساله سلطنت رضاشاه بر ایران (1304- 1320)، متضمن اقدامات فرهنگی متعددی بود که عموماً با ترک سنت های قدیمی و رو آوردن به مظاهر تمدن غربی صورت گرفت. کشف حجاب از اساسی ترین اقدامات رضاشاه برای غربی کردن ظواهر کشور بود که آن را با هدف تجددخواهی انجام داد. سیاست کشف حجاب در مناطق مختلف کشور از جمله شهرستان لارستان بدون در نظر گرفتن ویژگی های خاص فرهنگی، اجتماعی و قومی به مرحله اجرا درآمد و پیامدهای سیاسی اجتماعی مهمی برجای گذاشت. این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال است که برنامه های حکومت پهلوی برای اجرای سیاست کشف حجاب چه بود و مردم لارستان در تقابل با این سیاست چه واکنشی نشان دادند؟ فرضیه پژوهش بر این اساس استوار است که قشرهای مختلف اجتماعی همچون روحانیون، کارکنان دولت و بانوان به مقابله با سیاست فوق برخاستند و به همین دلیل حکومت توفیق چندانی در پیشبرد برنامه موردنظر خویش در لارستان نداشت. هدف این پژوهش بررسی زمینه، واکنش و پیامدهای کشف حجاب در لارستان است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع آرشیوی و کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به واسطه بافت سنتی و مذهبیِ حیات سیاسی و اجتماعی لارستان سیاست کشف حجاب در آن خطّه به شکست انجامید.

Backgrounds and consequences of the discovery of hijab in Larestan

In the sixteen-year period of Reza Shah's reign over Iran (1925-1941), numerous cultural measures were generally carried out by abandoning the old traditions and turning to the manifestations of Western civilization. The hijab banning was one of Reza Shah's most basic measures to westernize the appearance of the people, which he did with the aim of modernism. The policy of removing the hijab was implemented in different regions of the country, including Larestan city, without considering specific cultural, social and ethnic characteristics, and it left important social political consequences. This research seeks to answer the question of what were the plans of the Pahlavi government to implement the policy of uncovering the hijab and how did the people of Larestan react to this policy? The hypothesis of the research is based on the fact that different social strata such as clerics, government employees and women rose up against the above policy and because of this the government was not very successful in advancing its desired program. The purpose of this research is to investigate the background, reaction and consequences of hijab banning in Larestan. The present research has been carried out with descriptive-analytical method and using archival and library documents and sources. The findings of the research show that due to the traditional and religious context of the political and social life of Larestan, the policy of hijab banning failed in that region.

تبلیغات