آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

در نگرشی کلی دو نظام سیاسی ترسیم پذیر است: نظام سیاسی الحادی که حکومت را برای دستیابی به اهداف مادی می خواهد و انسان موحد نباید با آن همکاری کند و نظام سیاسی توحیدی که مطابق با دستورهای الهی است و برنامه ها و قوانین آن، درجهت سامان بخشی به امور مادی و معنوی است و برای دستیابی به اهدافش، باید با آن همکاری کرد. اما مهم رصد الگوی قرآن کریم برای ترسیم تعاملات با نظام سیاسی غیرالهی است. در موارد متعددی از قرآن کریم اصول تعاملات سیاسی، برای موحدان ترسیم شده است، ازجمله آن ها، تعامل حضرت یوسف (ع) با حکومت غیرالهی مصر باستان است. این نوشتار در پی این پرسش است که اصول تعاملات سیاسی حضرت یوسف (ع) با آن حکومت چیست و در فرضیه تأکید شده است که با وجود شرایط احقاق حق یا مصلحتی اهم، حضرت یوسف (ع) تعامل همکاری جویانه با حکومت غیرالهی مصر را در پیش گرفت که مبتنی بر اصولی بنیادین چون خدامحوری و هدایتگری به توحید، راست گویی و درستکاری، عدالت محوری، حاکمیت شایستگان، حکمت گرایی و مدیریت سیاسی آینده نگر بود؛ اموری که بسترهای رشد فرهنگ توحیدی را فراهم ساخت. این مهم با تحلیل اسنادی و تفسیر استنطاقی به انجام رسیده است.

Principles of political interactions of Prophet Yusuf (peace be upon her) with non-divine government

In a general view, two political systems can be drawn: the atheistic political system that wants the government to achieve material goals and the monotheistic human being should not cooperate with it, and the monotheistic political system that is in accordance with divine orders and its programs and laws It is a part of material and spiritual affairs, and to achieve its goals, it is necessary to cooperate with it. But it is important to observe the model of the Holy Quran to draw interactions with the non-divine political system. In several cases of the Holy Quran, the principles of political interactions have been outlined for the monotheists, among them is the interaction of Prophet Yusuf (pbuh) with the non-divine government of ancient Egypt. This article follows the question of what are the principles of the political interactions of Hazrat Yusuf (pbuh) with that government and it is emphasized in the hypothesis that despite the conditions of right or expediency, Hazrat Yusuf (pbuh) cooperated with the godless government of Egypt. He assumed that it was based on fundamental principles such as God-centeredness and guidance to monotheism, honesty and integrity, justice-centeredness, rule by the worthy, wisdom and forward-looking political management; Things that provided the foundations for the growth of monotheistic culture. This task has been done with documentary analysis and inferential interpretation.

تبلیغات