راهبردهای سیاست خارجی در وضعیت انطباق سیستمی: منطقه خلیج فارس (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
یکی از راهبردهای بازیگران بویژه بازیگران کوچک سلسله مراتب قدرت در وضعیت آشوب گونه سیستم بین الملل انطباق رفتاری و سیستمی آن ها با محیط پیرامونی خود می باشد. به عبارتی از آنجایی که در محیط آنارشک گونه سیستم بین الملل رقابت بسیاری برای دستیابی به منابع محدود بین بازیگران سیستم جریان دارد که این رقابت نهایتاً منجر به کشمکش و وضعیت هایی در سیستم می شود که در آن بازیگر ضعیف توان تغییر و تحولات محیطی نداشته و یا محذورات بازیگر بسیار بیشتر از مقدورات آن می باشد و در این شرایط بازیگر با هدف جلوگیری از هدر رفتن توان خود در سلسله مراتب قدرت، متمایل به انطباق الگوهای رفتاری خود با شرایط موجود می گردد. بنابراین پژوهش با تمرکز بر مکانیسم انطباق در سیاست خارجی و با روش توصیفی- تحلیلی سعی در تبیین راهبردهای سیاست خارجی بازیگران منطقه خلیج فارس دارد. ماحصل پژوهش اشاره به این دارد که محدودیت های محیطی، بازیگران را به سمت راهبردهای انطباقی سوق می دهد و بازیگران منطقه خلیج فارس نیز در مواجه با محدودیت های پیرامونی با توجه به مقدورات و آرمان های خود سه نوع انطباق خلاق (بازیگران میانی عمل گرا)، فعال (قطب های قدرت) و منفعل (بازیگران ضعیف) را اتخاذ می کنند.Foreign Policy Strategies in the Status of Systematic Adaptation: Persian Gulf Region
One of the strategies of actors, especially small actors in the hierarchy of power in the turbulent situation of the international system, is their behavioral and systemic adaptation to their environment. In other words since in the anarchic environment of the international system, there is a lot of competition for obtain limited resources between the actors of the system, and this competition ultimately leads to conflict and situations in the system in which the weak actor unable to change environmental , or the actor's limitations more than its capabilities, and in this situation, the actor tends to adapt his behavioral patterns to the existing conditions in order to avoid wasting his power in the hierarchy of power. Therefore, the research, by focusing on the adaptation mechanism in foreign policy and using a descriptive-analytical method, tries to explain the foreign policy strategies of the actors of the Persian Gulf region. The result of the present study indicates that environmental constraints lead actors to adaptive strategies and actors in the Persian Gulf region in the face of environmental constraints according to their capabilities and ideals, adopted three types of creative (Pragmatic middle actors), active (Poles of power) and passive (Weak actors) adaptation.