تبارشناسی «گفتمان مبارزه با تروریسم» در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
«تروریسم» امروزه چالشی عمده پیش روی جهان و جهانیان قرار داده؛ به نحوی که مبارزه با آن برای نسل حاضر و نظام بین المللی؛ امری «طبیعی» جلوه گر شده است که همواره باید با آن در هر سطح و سویه ای برخورد کرد، این تفکر البته از سوی محافل فکری و سیاسی «آمریکا» رواج یافته و به عنوان «حقیقتی» غیر قابل انکار به همگان القا شده است. آمریکا از تمامی امکانات تئوریک و پراتیک خود از جمله سازوکارهای گفتمانی، اندیشه ای، اقتصادی، رسانه ای، نظامی و... بهره برده است تا جهانیان را مجاب کند که در مبارزه با تروریسم، دست برتر را دارد و حتی می شود در مبارزه با این پدیده، اصول اساسی حقوق بین الملل را زیرپا گذاشت. از این رو، با توسل به امکانات در دسترسش توانسته است سلطه و انقیاد و به تعبیر فوکو جامعه ای انضباطی را شکل دهد. پژوهش حاضر درپی آن است تا گفتمان «هژمونیک» تروریسم را با توجه به تاریخمندی حوادث با روش تبارشناسی فوکو مورد واکاوی و نقد قرار دهد. با توجه به مراحل تبارشناسی فوکو، نوشتار حاضر به این نتیجه می رسد که گفتمان «مبارزه با تروریسم» آن گونه که آمریکا مدعی است، چندان خیرخواهانه نبوده است و صلح را هدف نگرفته است بلکه همچنان می توان رد پای تأمین منافع آمریکا و هژمونی طلبی وی را در این رویکرد مشاهده کرد.گسست ها، تحلیل تبار و تحلیل قدرت سیاست خارجی آمریکا در بررسی مبارزه تروریسم نشان می دهد که آمریکا برای ساخت ماهیت جدید خویش «دیگری» تروریست را «برسازی» کرده است.Genealogy of "Counterterrorism Discourse" in US Foreign Policy
way that fighting it for the current generation and the international system; It has become a "natural" thing that should always be dealt with at any level and direction, this thinking has of course been popularized by the intellectual and political circles of "America" and has been instilled as an undeniable "truth" to everyone. U.S.A has taken advantage of all its theoretical and practical possibilities, including discoursive, conceptual, economic, media, military… mechanisms.to convince the world that it has the upper hand in the fight against terrorism and that it is even possible to fight the basic principles of international law in the fight against this phenomenon. Therefore, by resorting to the facilities available to him, he has been able to form domination and subjugation and, in Foucault's terms, a disciplinary society. The current research seeks to analyze this domination and control with regard to the historicity of the events with Foucault's genealogical method. According to the stages of Foucault's genealogy, the present article comes to the conclusion that the "fight against terrorism" as claimed by the United States, was not so benevolent and did not aim at peace, but it is still possible to trace the interests of the United States and its hegemony in this policy. Found. Discontinuities and analysis of the origin and strength of the American foreign policy in the study of the fight against terrorism show that the United States has created the terrorist as "otherness" to build its new nature.