Dominance of the Natural: A Comparative Reading of Thomas Hardy's Tess of the d’Urbervilles and Sadeq Chubak’s Puppetry (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
The present article seeks to read Thomas Hardy’s Tess of the d’Urbervilles and Sadeq Chubak’s Puppetry (Kheymeh-Shab-Bazi in Persian) in order to demonstrate their similar treatment of both ‘the natural’ and the fate of human beings when positioned in contrast with the natural. Hardy and Chubak, despite belonging to distinctive contexts, were both under the influence of the premises of Naturalism. The present paper aims to explore these two works of fiction in order to compare the way both authors employed the Naturalist literary trend in their style of writing, characterization, and perspective. Both authors employed an objective viewpoint, pretty similar to how scientists approach their object of study; they kept their distance from their narrations, with no particular effort to interfere in or to comment on the occurrences of such narrations. This research focuses on how, through utilizing Naturalistic principles, they endeavored to expose the quivering position of human beings when exposed to the powerful impacts of the natural. The study focuses on their similar approaches towards apparently dissimilar issues which, despite the considerable discrepancy concerning the socio-cultural contexts of their works, lurked below the surface of the fiction they produced.سیطره امر طبیعی: خوانش مقایسه ای تس از خانواده دوربرویل توماس هاردی و خیمه شب بازی صادق چوبک
مقاله حاضر بر آن است که خوانشی تطبیقی از رمان تس از خانواده دوربرویل اثر توماس هاردی و مجموعه داستان خیمه شب بازی اثر صادق چونک ارائه دهد و مواجهه هر دو اثر را با امر طبیعی و سرنوشت انسان ها در هنگام رویارویی با آن نشان دهد. هاردی و چوبک علی رغم بافتار متفاوت آثار خود، تحت تاثیر مبانی طبیعت گرایی بودند. طبیعیت گرایی به مثابه جنبش ادبی بسیار تاثیرگذار، به طور مستقیم تحت تاثیر یافته های داروین بود که جهان علمی آن دوره را دستخوش تغییرات بنیادین کرده بود. مقاله حاضر تلاش می کند میزان و سطح به کارگیری اصول طبیعت گرایی را در هر دو اثر واکاوی نماید و سبک نوشتاری و شخصیت پردازی را در آنها مورد بررسی قرار دهد. بررسی پیش رو نشان می دهد هر دو نویسنده با استفاده از زاویه دید عینی نظیر روش دانشمندان حوزه های مربوط به زیست شناسی به کالبدشکافی موضوع تحت بررسی می پردازند. آنها همواره فاصله خود را با روایت حفظ می نمایند و هیچ گونه تلاشی جهت مداخله در وقایع بیرونی و رخدادها و یا احوال ذهنی شخصیت ها انجام نمی دهند. پژوهش حاضر به این مسئله می پردازد که این آثار، علی رغم تفاوت های آشکار بسترهای اجتماعی-فرهنگی ، هر یک به شیوه خاص خود موقعیت شکننده انسان ها را در حین رویارویی با قدرت سهمگین امر طبیعی بازنمایی می کند.