آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

فصل و وصل یکی از مباحث بنیادین و کلیدی دانش بلاغی قلمداد می شود که از دیرباز زبان شناسان و مفسران قرآنی بدان پرداختند. اهمیت و ارزش این امر هم از آنجایی ناشی می شود که موضوع فصل و وصل چون رشته ی تسبیحی را می ماند که دانه های معنایی متن را در کنار هم قرار داده و از گسیختگی و پراکندگی آنها جلوگیری می کند و بدین شیوه شالوده ی انسجام و پیوستگی متن را قوام و استحکام می بخشد. کنکاش و پژوهش در این زمینه این امکان را برای خواننده فراهم می کند که وی نگاهی جامع و کامل به فضا و افق های معنایی متن و ماتن آن داشته باشد. محمد شمش الدین الفناری نیز از جمله مفسران قرآنی است که در باره ی فصل و وصل اظهار نظر کرده است. ایشان در این حوزه برخی از قواعد و اصول را مورد نقد و ارزیابی قرارداده و بر خلاف جمهور، این موارد را اصل و قاعده ندانسته، بلکه به عنوان استثناء پذیرفته است. همچنین الفناری بر خلاف دانشمندان بلاغی، موضوع فصل و وصل را تنها در جمله محرز می داند. در جستار پیش رو، نگارندگان با روش توصیفی تحلیلی موضوع فصل و وصل را در سوره ابراهیم از منظر الفناری مورد بحث و بررسی قرار داده اند. نتایج بحث حاکی از آن است که بلاغت فصل و وصل از دیدگاه الفناری مبتنی بر دو اصل است: نخست جامع مشترک معنایی میان دو جمله و دوم سازگاری و هماهنگی در خبری یا طلبی بودن آن دو. نیز توجه به کل ساختار متن و بافت،  بدین معنا که جملات بدون اینکه با حرف عطف به یکدیگر متصل شوند، از نظر بافت معنایی با یکدیگر انسجام و اتحاد دارند.

A Case Study of Rhetorical Techniques of Separation and Connection in Surah Ibrahim based on al-Fanari's Perspective

Separation and connection, as one of the fundamental and important topics of rhetorical knowledge has for a long time been discussed by linguists and Qurʾānic exegetes. This significance arises from the fact that separation and connection act as a string of rosary that binds the text's semantic beads together, keeping them from splitting and dispersing, and strengthening the basis for the text's coherence and continuity. Research in this field provides readers with a thorough view on the text and author's space and semantic horizons. Mohammad Shamsh al-Din al-Fanari is among the Qurʾānic exegetes who have discussed separation and connection. He holds that some rules should be treated as exceptions in this regard. Additionally, in contrast to rhetorical researchers, he considers separation and connection definite only at sentence level. The current article concerns examining ad analyzing separation and connection in Surah Ibrahim from the perspective of Al-Fanari. The results indicate that the rhetoric of separation and connection is based on two principles from Al-Fanari's point of view: firstly, the common meaning between the two sentences and secondly, compatibility and harmony of the two sentences in terms of being indicative or imperative. Furthermore, it is important to pay attention to the whole structure of the text and context, which means that if the sentences, without being connected to each other using coordinators, are coherent and united with each other as regards the semantic context. 

تبلیغات