چکیده

خشونت در رابطه های درون خانوادگی یا «خشونت خانگی» (به مثابه نوعی از خشونتِ خاموش که با اغماض نگریسته شده و کمتر به مرحله گزارش و شکایت رسمی می رسد)، پدیده ای منفی در ساخت اخلاقی و فرهنگی جامعه است که البته ، بنیان های فلسفی و متافیزیکی دارد. خانواده، نخستین شبکه نسبت های میان فردی را برمی سازد و در ذات خودْ حامل سلسله مراتبی از رابطه ها و ارزش های رابطه ای است که سامان مندی خانواده را تضمین می کند. وجه همبستگی اعضای خانواده رفتارها و کنش های رابطه ای است که متناسب با نقش های خانوادگی دریافت کرده اند. بنابراین ، بروز خشونت که در تحلیل نهایی، می تواند با غایت إعمال قدرت و گسترش سطح نفوذ و تأثیرگذاری بر دیگر اعضای خانواده همراه باشد نیز از طریق رفتارهای مختلف خشونت آمیز - به نحو مثبت یا منفی - توجیه می گردد. در این مقاله، تلاش خواهم کرد در ابتدا و تا حد امکان، به پدیدارشناسی سازیِ فلسفی زوایا و جنبه های مختلف خشونت - به مثابه کنشی رابطه ای - بپردازم. سپس تلاش خود را به پدیدارشناسی خشونت در رابطه های درون خانوادگی، از منظری فلسفی، معطوف می کنم تا بافت تجربی۔احساسی تحقّق آن در نخستین واحد اجتماعی آشکار شود و  در پایان نیز با پیشنهاد نظریه «رابطه گروی اخلاقی» راه حلی نظری برای تعدیل بنیادین این نوع خشونت فراپیش نهم.

A Phenomenological Inquiry into Domestic Violence: A Moral Prospect

Violence in relationships within family or “domestic violence” (as a kind of silent violence which tends to be ignored and rarely is it officially reported) is a negative phenomenon at moral and cultural aspects of the society, which of course has its philosophical and metaphysical foundations. A family establishes the first network of inter-individual relationships, and in its essence, it carries a hierarchy of relationships and relational values which secure the organization of the family. What unifies the members of a family are behaviors and relational actions they have encounter in proportion to their family roles. In this way, the outburst of violence, which in final analysis might involve the end of exerting and expanding one’s influence over other family members, might be positively or negatively justified through a variety of violent acts. In this paper, I begin by a phenomenologicalization of violence within family from a philosophical perspective to disclose the experiential-emotional context of its occurrence in the first social unit, and in the end, I propose the theory of “moral relationalism” as a theoretical solution to fundamentally moderate this kind of violence..

تبلیغات