تحلیل و نقد استدلال بر اساس جهت مطابقت به سود نظریه هیومی انگیزش (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
«نظریه هیومی انگیزش»، به سبب قوّت آن در تبیین اعمال قصدی، جذابیتی قابل توجه دارد . این نظریه، اعمال قصدیِ فاعل را بر اساس یک میل سابق او و یک باور درباره چگونگی برآورده کردن آن میل تبیین می کند و می توان محتوای آن را در قالب این جمله بیان کرد: «فاعل A برانگیخته می شود که عمل Φ را انجام دهد، تنها اگر و تنها چون ، A یک میل پیشین به Ψ و یک باور داشته باشد (دارد) که با انجام Φ میل پیشین او به Ψ برآورده می شود» . این جمله بیان می کند که نه تنها شرط ضروری برانگیخته شدن ، بلکه همچنین منشأ ایجاد انگیزش، داشتن یک جفت میل و باور با اوصاف پیش گفته است . «استدلال بر اساس جهت مطابقت» از مهم ترین استدلال هایی است که به سود «نظریه هیومی انگیزش» ارائه شده و بر پایه آن، ویژگی بنیادین متمایز کننده باور و میل جهت مطابقت آنها با جهان است؛ اگر عدم تطابقی میان جهان و باور واقع شد، باور است که باید تغییر کند و مطابق جهان شود و اگر عدم تطابقی میان جهان و میل واقع شد ، جهان است که باید مطابق میل تغییر کند . در این مقاله، در صدد بوده ایم تا ضمن طرح و تبیین تقریر مایکل اسمیت از استدلال بر اساس جهت مطابقت به سود «نظریه هیومی انگیزش»، نگرانی ها و انتقادات ناظر به آن را - به شیوه تحلیلی - تبیین کنیم.An Analysis and Critique of the Argument from Direction of Fit for the Humean Theory of Motivation
The Humean theory of motivation is remarkably attractive in virtue of its ability to explain intentional actions. The theory accounts for an agent’s intentional actions in terms of a previous desire of hers and a belief concerning how to fulfil the desire. The Humean theory of motivation can be formulated as follows: an agent, A, is motivated to do an action Φ only if, and only because, A has a previous desire for Ψ and a belief that by doing Φ the previous desire for Ψ will be satisfied. According to this formulation, having a desire-belief pair as characterized above is not only a necessary condition, but also a cause, of being motivated. The argument from direction of fit is an important argument for the Humean theory of motivation. On this argument, the fundamental distinguishing feature of beliefs and desires is their directions of fit; that is, if there is a mismatch between the world and a belief, then the belief should change in order to match the world, while if there is a mismatch between the world and a desire, then it is the world that should change in order to match the desire. The paper seeks to provide Michael Smith’s version of the argument from direction of fit in favor of the Humean theory, explicating the worries and objections to it.