جایگاه اصل شفافیت در حقوق بین الملل اقتصادی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
شفافیت در حقوق بین الملل اقتصادی به معنی قابلیت دسترسی به اطلاعات و آگاهی از تصمیمات بازیگرانی است که در مناسبات اقتصادی بین المللی مشارکت دارند. هرچند در حوزه های مختلف حقوق بین الملل اقتصادی می توان موضوع شفافیت را ملاحظه کرد، همواره در خصوص ماهیت آن تردید وجود داشته است. اینکه چه میزان از خصوصیات یک اصل حقوقی الزام آور در مورد شفافیت صدق می کند، جای سؤال است. این مقاله طی بررسی توصیفی و تحلیلی نشان می دهد که شفافیت به عنوان یک اصل، از اصول بنیادین حقوق بین الملل اقتصادی است که توانسته است در رویه های دولت ها و مراجع بین المللی نیز رسوخ کند. همچنین از تمامی خصوصیاتی که برای یک اصل حقوقی برشمرده می شود، برخوردار است. ازاین رو به نظر می رسد این اصل را می توان در موضوعات مختلف حقوق بین الملل اقتصادی شامل حقوق سرمایه گذاری، حقوق تجارت بین الملل و حقوق بین الملل پولی و مالی به عنوان یک اصل موجد تعهد شناسایی کرد. البته باید توجه داشت که نگاه پوزیتیویستی به حقوق بین الملل، اعمال و اجرای اصل مزبور را در همه زیرمجموعه های جزئی حوزه های مذکور، با مشکل مواجه می کند.The Position of Principle of Transparency in International Economic Law
Transparency in international law refers to the accessibility of information about decisions and actions of the parties involved in international economic relations. In spite of existence of principle in various aspects of international economic law, its nature and content remains ambiguous. So, the question is whether transparency can be regarded as a binding legal principle. The present article through a descriptive-analytic study shows that transparency as a legal principle is a fundamental principles of international economic law that can be seen in state practices and international case laws. It also has all features listed for a legal principle. Thus, this concept can be recognized as an obligatory principle in various areas of international economic law, such as international investment law, international trade law, international monetary and financial law, and International commercial law. But, it should be considered that positivist approach to international law appears as an obstacle to implement and exercise of the principle in all detailed sub-division of above-mentioned areas.