مسأله تجسم اعمال به معنای به صورت درآمدن عقاید، اخلاق و اعمال انسان پیشینه ای به قدمت ظهور اسلام داشته و بحث از آن بر پایه چگونگی رابطه ی بین عمل و جزای اخروی بنا شده است. اعتقاد به این موضوع که نفس انسان متناسب با ملکات خوب و بدی که در دنیا کسب کرده در قیامت محشور و متنعم یا معذب می شود در بینش او نسبت به اعمال و اخلاق وعقایدش تاثیرگزار خواهد بود. علاوه براین، وجود شبهاتی در زمینه فلسفه وجود جهنم و عدم تناسب عذابهای اخروی با گناهان و ناسازگاری کیفر الهی با عدالت و حکمت خدا بر اهمیت این بحث می افزاید. مفسران متقدم غالبا تجسم اعمال را انکار نموده و هر یک به نحوی آیاتی که بر این امر دلالت دارد را توجیه نموده اند. در بین مفسران متأخر نیز آیه الله جوادی آملی از معدود مفسرانی است که علاوه بر آنکه در آثار خود، پیوسته از طریق نقلی به اثبات مسأله «تجسم اعمال» می پردازد، معتقد است که از طریق براهین عقلی نیز می توان در اثبات این مسأله استفاده کرد و از آنجا که اثری در مورد بررسی دیدگاه ایشان در این مسأله یافت نشد، در این مقاله به تحلیل برهان های ایشان در مسأله «تجسم اعمال» به روش تحلیلی توصیفی پرداخته و بیان می شود. حاصل اینکه ایشان علاوه بر تبیین «تجسم اعمال» با توجه به آیات و روایات، از طریق بررسی حقیقت عمل، ترتب عوالم وجود و اصل علیت نیز به ارائه برهان های عقلی در این مسأله می پردازد.