قرآن به عنوان کامل ترین و آخرین کتاب آسمانی، هرچند در جزیره العرب بر پیامبر(ص) نازل شد، اما آموزه های آن، به عصر نزول اختصاص ندارد و برای تمام مردم در همه زمان ها و مکان ها نازل شده است. برخی از مستشرقانی که درباره دین و کتب آسمانی شرق، مطالعاتی انجام داده اند، اشکالات و شبهاتی بر قرآن وارد کرده که یکی از آنها، جهانی و همگانی ندانستن قرآن است و به تبع آنان، نظریه پردازانی از جهان اسلام نیز بر جهانی نبودن قرآن تأکید دارند. این مقاله نخست به شیوه کتابخانه ای، آیات مورد استناد مدعیان جهانی نبودن قرآن و دیدگاه های مستشرقان نسبت به آن را استخراج کرده و سپس با روش توصیفی تحلیلی به اشکالات مدعیان جهانی نبودن قرآن پاسخ می دهد. در انتها با دلایلی قرآنی، جهانی بودن قرآن را بیان می کند. با نقد ادله شبهه افکنان، نارسابودن برخی آیات نسبت به ادعای مورد نظرشان، آشکار می شود و با دلایل قرآنی که بر یادآوربودن قرآن برای همه جهانیان، انذاری برای عموم (در حال و آینده)، عمومی بودن خطاب های آن، تحدّی قرآن و تحریف ناپذیری آن دلالت می کند، جهانی بودن قرآن اثبات می شود.