بررسی تطبیقی تکون خلقت و عقلانی یا وحیانی بودن خلق از عدم از منظر آکویناس و ملاصدرا (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مسئله آفرینش و به تبع آن، خلق ازعدم، یکی از چالش های فلاسفه و متکلمان در همه اعصار بوده است. هدف این پژوهش که، به شیوه توصیفی تحلیلی تنظیم شده است، تحلیل، تطبیق و بررسی دیدگاه آکویناس و ملاصدرا درباره نحوه تکون خلقت و عقلانی یا وحیانی بودن خلق ازعدم است. در این مقاله، روشن می شود که آکویناس ضمن این که دلایل فلاسفه و متکلمین بر قدم یا حدوث زمانی عالم را نمی پذیرد، دلایل عقل را نیز مبنی بر اثبات حدوث ذاتی عالم ناتوان و نارسا می داند. وی اذعان دارد که تنها بر اساس وحی و آموزه های دینی است که می توان حکم به مسبوق به عدم بودن و حدوث ذاتی عالم نمود. از سویی دیگر، ملاصدرا با التفات به آموزه های دینی و بر اساس مبانی عقلی خویش، همچون اصالت وجود و حرکت جوهری، ضمن پذیرش خلق ازعدم، به اثبات عقلانی حدوث زمانی عالم(به معنای خاص) می پردازد. در مقام تطبیق آراء این دو اندیشمند، می توان به اصالت وجودی دانستن هر دو اشاره کرد. این که در نظام صدرایی و آکوئینی، ضمن آن که خداوند قدیم دانسته شده است، عالم امکان نیز بدون هیچ تصوری از زمان، مسبوق به عدم تعریف می شود. وجه اختلاف بارز این دو متفکر را می توان در تغییر پذیر بودن یا نبودن ماده نخستین عالم هستی دانست. ملاصدرا با استناد به آیه «کل یوم هو فی شأن» فیض الهی را چنان مستمر و غیر منفک از خداوند می داند که تصور آغازی برای خلقت در زمان حقیقی یا زمان موهوم رفع می گردد.A Rational Comparative Study of Fulfillment of Creation or Revelationist Approach Concerning the Creation ex Nihilio from the Absence in the View of Aquinas and Mulla Sadra
The question of creation and consequently, the Creation ex nihilo, One of the challenges philosophers and theologians has faced throughout history. The purpose of this study that conduct a descriptive-analytical study, is analyzing, adapting, and examining Aquinas and Mulla Sadra's views on how creation and rationality or revelation of creation ex nihilo. In this article, it becomes clear that Aquinas, while not accepting the reasons of philosophers and theologians on pretermits and temporal emergence universe, He also considers the intellect of reason to prove the inherent existence of the worldly and infirm. He acknowledges that it is only on the basis of revelation and religious doctrine that one can be judged to have inherited a lack of substance. On the other hand, Mulla Sadra is concerned with religious teachings and according to its rational basis, such as the essence of existence and the essence of substance, provides the rational proof of the temporal existence of the universe (in a specific sense). Upon comparing theories of these two thinkers, one can refer to existential authenticity and the fact that in the Sadrian and Aquinas system, while God is known as Pre eternal, the existence of the world of possibility is also defined without any idea of time, leading to a nihilo The obvious difference between these two thinkers can be attributed to the changeability or non-changeability of substance of the first universe. Mulla Sadra, citing the verse" Every day is in a state" (All Yom Hova Fe Shan) considers divine grace so continuous and inseparable from God that the idea of beginning to be created in real or imaginary time is eliminated