آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

در پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزشی ارزش آفرین صورت گرفته و بدین منظور، داده های موردنیاز در دو بخش کیفی (براساس تحلیل مضمون) و کمّی (برپایه روش پیمایشی) گردآوری شده است. جامعه آماری در بخش کیفی، شامل متون و پژوهش های مرتبط و در بخش مصاحبه، مشتمل بر هجده نفر از معلمان متخصص با تحصیلات عالی بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شدند. در بخش کمّی نیز جامعه آماری، تمام معلمان مدارس ابتدایی شهرستان صحنه به تعداد 250 نفر را شامل می شده است که ازمیان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفیِ طبقه ای، 150 نفر به منظور تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بسته پاسخ با 66 گویه مستخرج از مصاحبه بوده است. برای تجزیه و تحلیل و طبقه بندی داده ها در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است؛ سپس در بخش کمّی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار AMOS داده ها تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد الگوی آموزش ارزش آفرین، هفت بُعد (اهداف، مربّی، متربی، محتوا، برنامه درسی، یاددهی- یادگیری و ارزشیابی) و 26 مؤلفه دارد و از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه کلی به دست آمده از پژوهش، آن است که تحول در نظام آموزش وپرورش ضرورتی اجتناب ناپذیر دارد و در این حوزه باید بر آموزش دهی ارزش ها تأکید شود؛ لذا بهتر است این مدل یاددهی- یادگیری در مدارس اجرا شود تا شکاف ایجادشده بین درک دانش آموزان و معلمان از ارزش های اسلامی کاهش یابد.

Design and Validation of Value-creating Educational Model

The aim of the current research was to design and validate a value-creating educational model. The required data were collected in two parts: qualitative (based on thematic analysis) and quantitative (based on the survey method). In the qualitative part of the statistical society, including related texts and researches, and in the interview part, there were 18 expert teachers with higher education who were selected by purposeful sampling (snowball). In the quantitative part, the statistical population included all the primary school teachers of Sahne city in the number of 250 people, of which 150 people were selected by stratified random sampling in order to complete the questionnaires. The data collection tool in the qualitative part was a semi-structured interview and in the quantitative part, the researcher made a questionnaire with 66 items extracted from the interview. Thematic analysis method was used to analyze and classify the data in the qualitative section. Then, in the quantitative part, the data was analyzed using confirmatory factor analysis in AMOS software. The findings showed that the model of value-creating education has 7 dimensions (goals, instructor, instructor, content, curriculum, teaching-learning, evaluation), 26 components, and this model has a good fit. The general conclusion is that transformation in the education system is an inevitable necessity and values education should be emphasized; Therefore, it is better to implement this teaching and learning model in schools to reduce the gap created between students' and teachers' understanding of Islamic values.

تبلیغات