بررسی قانون داوری تجاری بین المللی ایران از دیدگاه قواعد فقهی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت توجه به اصول دادرسی و لزوم رعایت آن ها ایجاب می کند تا قوانین و مقررات داوری در عین تبیین این اصول، ضمانت اجرای عدم رعایت آن ها را نیز پیش بینی نماید. هدف مقاله حاضر بررسی ضمانت اجرای عدم رعایت اصول دادرسی در داوری در فقه و حقوق ایران و حقوق انگلیس است. مواد و روش ها: روش مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: در نظام داوری ایران به ویژه قانون داوری تجاری بین المللی به اصول دادرسی توجه شده است. با این حال به دلیل کلی گویی، خلاءها و ابهامی در خصوص جایگاه و ضمانت اجرای عدم رعایت اصول داوری وجود دارد. هرچند رویه قضایی محاکم ایران تلاش داشته تا این خلاء را مرتفع نماید دستاوردهای آن محدود بوده است. در مقابل نظام داوری انگلستان هم در تبیین جایگاه این اصول و در ضمانت اجرا چه نسبت به فرآیند داوری و چه رأی داوری و شخص داور رویکردی دقیقی را اتخاذ کرده است و نظام داوری این کشور با توجه به جزئی ترین مسائل، عدم رعایت اصول دادرسی را با ضمانت اجرای مؤثر و کارآمدی مواجه ساخته است. نتیجه : قانون داوری تجاری ای ران اول ین تجرب ه از ی ک ق انون م درن و هماهنگ با معیارهای پذیرفته شده بین الملل ی اس ت. ب ا ت صویب ق انون، آزادی و اختی ار طرفین و داوران به نسبت قابل ملاحظ ه ای اف زایش یافت ه و در مقاب ل م داخله قضایی کاهش یافته است.Examining Iran's international commercial arbitration law from the point of view of jurisprudence
Background and Aim: referring to non-Muslim arbitration faces limitations from a jurisprudential point of view. Based on this, the purpose of this article is to examine Iran's international commercial arbitration law from the point of view of jurisprudence.
Materials and Methods: This article is descriptive and analytical and library Tool is used.
Ethical Considerations: In this article, the originality of the texts, honesty and trustworthiness are respected.
Results: The existence of some rules in jurisprudence, such as the rule of negation of mustaches and hadiths that forbid the referral of arbitration to non-Muslims, creates the impression that it is not permissible to refer to international arbitration, which the law of international commercial arbitration was created in line with.. However, by resorting to other jurisprudential rules such as the harmless rule, the emergency rule, and the distinction between important and important, referring to international arbitration in order to defend the rights of Muslims is permissible and desirable.
Conclusion: All relations with non-Muslims, including referrals to arbitration in non-Muslim arbitration authorities, should not be considered as subject to the rule of negation of mustache or prohibition of interference with al-Taghut and should be completely cut off from them, but should be limited only to those relations that lead to The supremacy and domination of the infidels over the Muslims.