تأثیر فوت متعهد بر بقای تعهد (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
در نظام حقوقی رومی ژرمنی، نظر به تحلیل تعهد به رابطه میان متعهد و متعهدٌله، برای مدت ها با فوت متعهد رابطه حقوقی تعهد ازمیان می رفت. به تدریج برای اطمینان از بقاء تعهد، بر بنیاد عقل گرایی غیرفلسفی و به مدد اعتبار نظریه قائم مقامی بود که مشکل مزبور برطرف شد. این نتیجه مورد متابعت قانون مدنی و تأیید حقوقدانان داخلی نیز قرار گرفته است. نوشتار حاضر به دنبال پاسخ انتقادی به این پرسش است که آیا ازنظر فقهی با فوت متعهد، تعهد ازمیان می رود؟ آیا بر بنیاد فقه امامیه می توان با ابتناء بر نظریه قائم مقامی، حکم به بقا تعهد پس از فوت نمود؟ به باور نگارندگان، شناسایی پاسخ، فرع بر تحلیل ماهیت تعهد و همچنین امکان سنجی بقای عهده پس از فوت است. تعهد نه رابطه اعتباری میان متعهدٌله و مال، بلکه رابطه اعتباری میان دو شخص است. در این میان معیار تشخیص این دو از اهمیت برخوردار است. درنتیجه تعهد، بر عهده متعهد «تکلیف» و برای متعهدٌله «حق مطالبه» ایجاد می شود. حسب قواعد، با فوت مخاطب، تکلیف و همچنین عهده او که محل استقرار تکلیف است، ساقط می شود و امکان انتقال آن به ورثه و قائم مقامی آنها وجود ندارد. شایان ذکر است نظر به تملیکی بودن غالب موجبات حقوقی در فقه، فقها نیاز چندانی به نظریه قائم مقامی احساس ننموده اند.The effect of obligor’s death on continuance of obligation
In The Romano-Germanic Legal System, according to consideration of the obligation between two people, it was believed that the obligor’s death extinguishes the obligation. After a time, depending on non-philosophical rationalism and with the help of subrogation theory, the problem was solved. This result was followed by Civil Cod. This article answers this question that if obligation extinguishes after the obligor’s death in jurisprudence view? On the Shia jurisprudence foundation, considering subrogation theory, can we say that obligation continues after the obligor’s death? It depends on considering the nature of obligation and also feasibility of the container of duty continuance after death. Obligation is not the constructional relationship between obligee and goods, but it is the constructional relationship between two people. The distinguishing standard is important. As the result of obligation, duty is for obligor and the right of demanding is for the obligee. According to the rules, by obligor’s death, the duty and also the container of the duty extinguish and it is impossible to transfer it to the heirs or take them as subrogates. The most of the legal relationships are possessory in jurisprudence and Shia jurisprudents did not use the theory of subrogation.