ادراک رهبران ترکیه و عربستان از مقوله محور مقاومت (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
برداشت های درست و نادرست بر مناسبات دولت ها و درنتیجه، بر مناسبات منطقه ای تأثیرگذار است. وضعیت امروز منطقه خاورمیانه، مصداق روشنی برای بحث درباره برداشت های درست و نادرست بازیگران مؤثر است. در این شرایط، رهبران دو کشور ترکیه و عربستان، با توجه به شخصیت و ذهنیت متفاوتشان، نوع نگاه، تفسیر، برداشت، تصمیم، و سیاست خارجی متفاوتی را در مورد موضوع های گوناگون در منطقه خاورمیانه و ازجمله در حوزه اهداف و اولویت های سیاست خارجی ایران پیگیری می کنند؛ ازاین رو، تحلیل زمینه های شکل گیری ذهنیت متفاوت این رهبران درباره موضوع های گوناگون در سطح منطقه و بین الملل، بسیار ضروری است. براین اساس، پژوهش حاضر با تکیه بر این تأثیرگذاری، در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که: «ذهنیت متفاوت رهبران ترکیه و عربستان درباره ماهیت و اهداف محور مقاومت، به عنوان یکی از متغیرهای کلیدی نظم و نظام سیاسی و امنیتی این منطقه، چگونه قابل تبیین است؟» برپایه فرضیه پژوهش، «مبانی و زمینه های شکل گیری ذهنیت و دیدگاه این رهبران درباره محور مقاومت را در زنجیره ای از سه گزاره تفاوت در منافع و اهداف، تفاوت در ماهیت سیاست خارجی، و سیاست ها و اقدامات انجام شده براساس این ماهیت، می توان توضیح داد»؛ زنجیره ای که نشان می دهد، ذهنیت متفاوت این رهبران برپایه ارتباط میان این سه گزاره بر شکل سیاست ها و اقدامات در مورد مسائلی مانند محور مقاومت، نظم امنیتی منطقه ای، مشارکت یا تعامل با غرب، حل و فصل مسئله اسرائیل فلسطین، و... تأثیرگذار بوده است.The Perception of Middle Eastern Leaders Regarding the Axis of Resistance Focused on Iran: A Case Study of Turkish and Saudi Arabian Perceptions
Perceptions and misperceptions frequently affect government relations, subsequently impeding regional relationships. The present state of affairs in the Middle East is a perfect instance of how influential actors' perceptions and misperceptions affect the area, which remains a debated topic. Since the leaders of Turkey and Saudi Arabia have distinct personalities and mentalities, they take different approaches in terms of perspectives, analyses, judgments, and foreign policies on a variety of topics in the Middle East, particularly in relation to Iranian foreign policy goals and priorities. Therefore, it is crucial to examine how these varying mentalities have impacted their approaches to different regional and international issues. The article examines the differing perspectives of Turkish and Saudi Arabian leaders regarding the nature and goals of the Axis of Resistance, a crucial element of the regional political and security structure. The authors present a three-part series of propositions to clarify the reasoning behind these leaders' views on the Axis of Resistance. The differences in policies and actions among these leaders show that their varying mentalities, influenced by the three aforementioned propositions, have affected strategies and actions related to important matters like regional security, interactions with Western nations, the Axis of Resistance, and resolving the Palestinian-Israeli conflict.