شاهنامه تبلور نیاز اجتماعی و سیاسی عصر سامانیان (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (دانشگاه آزاد)
آرشیو
چکیده
شاهنامه میراث فاخر شعر و تاریخ نگاری ایرانی است که می توان آن را،بازنویسی منظوم تاریخِ پیشینیان دانست. این اثر سترگ بیش از هر چیز، مشتمل بر روایات ملی تاریخ ایران و مبتنی بر روایات اساطیری است که از زمان های باستان گردآوری و در دوران سامانیان تنظیم یافته است. در این پژوهش، تلاش بر بررسیِ تحلیلی تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عصر فردوسی بر آفرینش شاهنامه، برمبنایِ جریان فکری شاهنامه نویسی منثور از عصر ساسانی تا شاهنامه سرائی منظوم در دوره سامانی است. هدف فردوسی تعالی بخشیدن به هویت ایرانی در پیوند با گذشته ی ایران باستان است. او با زبانی روان و گویا، شور و شعور اجتماعی را مشتاقانه در جهت خردورزی و پاسداشت هویت سیاسی و اخلاقی بر می انگیزاند تا این روایات راستین تاریخی، در منظر عام باور شده و با حرارت حماسی محفوظ بماند. علل بروز و تداوم این جریان تاریخی به ویژه پرداختن فردوسی به میراث فرهنگی ایران باستان در قالب نظم شاهنامه، بیان مسئله در پژوهش حاضر می باشد. همانگونه که این تحقیق مترصد پاسخگوئی به این سوال اساسی است که شاهنامه را ثمره کدام بستر فکری میتوان دانست و چه شرایط اجتماعی و سیاسی موجب سرایش آن شد ؟ روش تحقیق در این مقاله، تحلیلی_ توصیفی و مبتنی بر روایات تاریخی است.Shahnameh of social and political needs of the Samanid’s era
Shahnameh is the glorious heritage of Iranian poetry and historiography, which can be considered as a rewriting of the poetry of the history of the ancients. This great work, more than anything else, contains the national narratives of Iranian history and is based on the mythological which have been collected since ancient times and arranged during the Samanid’s era. In this research, an attempt to analyze the social, cultural and political effects of Ferdowsi era on the creation of Shahnameh is based on the intellectual current of Shahnameh prose writing from the Sassanid era to Shahnameh poetry in the Samanid period. Ferdowsi's goal is to elevate Iranian identity in relation to the past of ancient Iran. With eloquent language, he eagerly awakens social enthusiasm in the direction of rationality and protection of political and moral identity, so that these true historical narratives are believed in the general view and preserved with epic heat. The reasons for the emergence and continuation of this historical trend, especially Ferdowsi's treatment of the cultural heritage of ancient Iran in the form of the Shahnameh, is the expression of the problem in the present study. As this research aims to answer the basic question that Shahnameh can be considered the fruit of which intellectual context and what social and political conditions led to its composition? The research method in this article is analytical-descriptive and based on historical narrations. Key words : Xodāynāma ، Composition of Shāhnāma , Samanid’s Era, Ferdowsi.