هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر درماندگی روانشناختی و ارتقای سرمایه روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت استان گیلان در سال 1400 بود. روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنی ها بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم زن دارای پرونده در درمانگاه تخصصی دیابت سیمرغ گیلان بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند تعداد 30 نفراز بیماران مبتلا به دیابت در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه آموزش مهارت های زندگی دیدند و گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه درماندگی روانشناختی (بوند، 1995) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی ( مک گی، 2011) استفاده شد. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار این ضریب برای هر دو پرسشنامه بالای 0.7 به دست آمد. هم چنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد، آموزش مهارت های زندگی باعث کاهش درماندگی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت، هم چنین براساس نتایج یافته ها، آموزش مهارت های زندگی باعث افزایش سرمایه روانشناختی و مولفه های آن در بیماران مبتلا به دیابت شد. بنابراین به نظر می رسد، آموزش مهارت های زندگی می تواند باعث کاهش درماندگی روانشناختی بیماران و تکنیک های موثری را برای افزایش سرمایه روانشناختی ارایه کند.