سیر تحول نقوش سردر بناهای شهر اصفهان از دوره صفوی تا پهلوی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
نقوش سردر بناهای تاریخی اصفهان در حکم دیدن معنایی فراتر از زیبایی ظاهری و تمثیلی از فضایی بهشت گونه در نمای بناها است که با اساطیر، نمادها، باورها و عقاید مردم روزگارشان درآمیخته اند و از اجزای لاینفک تزیینات معماری هستند. هدف این پژوهش آن است تا بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی -تحلیلی، سیر تحول نقوش بناهای اصفهان را نشان دهد که در طی چند سده با رویارویی سنت های صفوی در کنار مدرنیته پهلوی به شکلی هماهنگ موجب گسترش و غنی تر شدن نقش مایه ها شده است. این مقاله رهیافتی جهت مطالعه نقوش سردر بناهای مذهبی و غیرمذهبی شهر اصفهان و سیر تحول آن از دوره صفوی تا پهلوی و در پی پاسخ به این سؤالات اساسی است که کدام نقش ما یه ها در سردر بناها بیش تر به کاررفته و از دوره صفوی تا پهلوی، چه تغییر و تحولی یافته اند و هرکدام چه مفاهیمی دارند؟ یافته های مقاله نشان می دهد که نقوش گیاهی و هندسی بیش ترین نگاره ها بر تن سردر بناهای اصفهان (200 مورد مطالعاتی) هستند و از اواخر دوره قاجار و پهلوی نقوش جانوری و انسانی نیز به میزان چشمگیری نمای بناها را زینت بخشیده اند. سردر بناهای اصفهان، برگرفته از مکتب اصفهان، تصویری زمینی از عالم مثال و تعادل با عالم زمینی پدید می آورد و به پیروی از جهان بینی حاکم، به وحدت بیان دست می یابد و مدخلی از بهشت گمشده می شود.Tracing the Evolution of Entrance Façade Designs in Iṣfahān’s Monuments from the Șafavīd Era Through the Pahlavī Era
The designs featured on the entrance façades of historical monuments in Iṣfahān convey a meaning beyond external beauty. They are allegorical of a heavenly atmosphere in the building’s entrance, incorporating the myths, symbols, beliefs, and ideologies of their contemporary people, and are inseparable components of architectural ornamentation. The present study aims at tracing the evolution of these designs using library research and the descriptive-analytical method. With this aim in mind, the paper presents how centuries of encounter between Șafavīd tradition and Pahlavī modernity has concordantly expanded and enriched the designs and their motifs. The study tries to investigate the designs featured on the entrance façades of religious and non-religious buildings in Iṣfahān in an attempt to answer these key questions: Which motifs are most frequently used on the entrances? How have the motifs transformed from the Șafavīd era into the Pahlavī era? And what concepts do these motifs incorporate? Results demonstrate that floral and geometric patterns most frequently feature on the entrances of Iṣfahān’s monuments (among 200 case studies). Human and animal figures have also increasingly featured on the entrances since late Qājār and Pahlavī periods. The entrances of Iṣfahān’s monuments, originating from the Iṣfahān School, create an earthly image of the world of the Forms in balance with the terrestrial world and reach unity of expression as an entry into the lost paradise following the dominant worldview.