میزان اثرپذیری کلام فلسفی خواجه از حکمت سینوی در مباحثِ «واجب تعالی» و «هستی شناسی» (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
در سراسر اندیشه های کلامی خواجه نصیر الدین طوسی، فیلسوف و متکلم امامیه، تأثیر حکمت سینوی مشهود است. او روش فلسفی را با تأسی از همان حکمت در کلام امامیه معمول و متداول کرد. این روش امروزه همچنان مورد استفاده متکلمان شیعی بعد از او قرار گرفته است. در این مقاله میزان اثرپذیری محقق طوسی از ابن سینا در دو مسأله «براهین اثبات وجود خداوند و یگانگی او» و «هستی شناسی» بررسی و تحلیل شده است. این مقاله دو بخش عمده دارد؛ بخش نخست به موارد اثرپذیری کلام خواجه از حکمت سینوی و بخش دوم، به موارد استقلال دیدگاه او از شیخ الرئیس در دو مسأله یاد شده، با استفاده از مهم ترین آثار کلامی و فلسفی ایشان، اختصاص یافته است. این پژوهش مؤید آن است که محقق طوسی، ضمن پایبندی به عقلانیت محض در ارائه عقاید امامیه، در تدوین و ساختار آثار کلامی خود نیز روش فلسفی ابن سینا را به کار گرفته و از برخی براهین او در مبحث «اثبات وجود خداوند و یگانگی او» و بخشی از «مبانی هستی شناختی» دیدگاه وی سود برده است. این در حالی است که از به کارگیری دیگر دیدگاه های شیخ الرئیس در این موضوعات، که استدلال آن از استحکام لازم برخوردار نیست، پرهیز کرده است.The Effectiveness of Khwadjah Nasir's Philosophical Theology from Avicenna's Wisdom in “The Exalted Self- Existence” and “Ontology”
Throughout the theological thoughts of Kh w adjah Nasir al-Din al-Tusi, the influence of Avicenna’s wisdom is evident. Adapting the philosophical method he made it common in Imamiyyah theology. In this article, Avicenna'sinfluence on Kh w adjahTusi in two issues of "ontology" and "proofs of the existence of God and His oneness" has been studied and analyzed. The article is divided into two main sections. The first part is devoted to the cases of the influence of Avicenna's wisdom on Kh w adjah’s theology and the second part is devoted to the cases of the independence of his view from Avicennain the two mentioned issues, using their most important theological and philosophical works. This research confirms that Kh w adjah, while adhering to pure rationality in presenting Imami beliefs, has also used Ibn Avicenna's philosophical method in compiling and structuring his theological worksand some of his arguments on the subject of "proving the existence of God and His oneness" And part of the "ontological foundations" of his view has benefited.However, he has avoided using other views of Avicennaon these issues, whose argument is not strong enough.