مصونیت قرآن از تحریف از مهم ترین مبانی تفسیری اغلب مفسران (از جمله علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی) است. علامه طباطبایی مبنای تفسیری عدم تحریف قرآن را، در هفت بخش به تفصیل تبیین نموده است که عبارت است از: همانندی قرآن کنونی با قرآن عصر رسول الله$، معتبر دانستن روایات عدم تحریف قرآن ، نقد دلایل معتقدان به تحریف قرآن، تحلیل جمع قرآن در عصر ابوبکر، تحلیل توحید مصاحف در دوره عثمان، تحلیل جمع قرآن بین الدفتین در زمان صحابه و نقد و بررسی روایات موهم به تحریف. در مقابل آیت الله جوادی آملی در تبیین این مبنای تفسیری، بر اموری چون دلایل عقلی، دلایل نقلی، تواتر قرآن، شهادت تاریخ، هماهنگی قرآن با عترت، شهرت محققه به گواهی علمای فریقین تاکید دارد. مقایسه مبانی دو مفسر، نشان می دهد که در اصل مصونیت قرآن کریم از تحریف هر دو با یکدیگر اشتراک نظر دارند و این از مبانی مشترک صدوری، دو مفسر در تفسیر قرآن است اما در مقابل در تبیین جزییات موضوع، با یکدیگر اختلاف نظرهایی دارند که واکاوی این اشتراکات و اختلافات، نشان دهنده ی یک نوآوری در دیدگاه های آیت الله جوادی آملی است. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی و به صورت تطبیقی به دیدگاه دو مفسر یاد شده در خصوص مبنای تحریف ناپذیری پرداخته شده است. نتیجه آن که از جمله مبانی حضرت آیت الله جوادی آملی آن است که، ایشان ترتیب آیات درون سوره ها و ترتیب سوره ها را توقیفی می داند و جمع و تدوین مصحف شریف را به زمان حیات رسول الله$ نسبت می دهد، در حالی که حضرت علامه طباطبایی جمع و تدوین قرآن به صورت کامل را در زمان حیات پیامبر$ نمی داند و معتقد به اجتهادی بودن ترتیب سوره هاست. همین موضوع، ریشه اختلاف دیدگاه دو مفسر در تبیین مصونیت قرآن از تحریف است، که به نظر می رسد، سخن آیت الله جوادی آملی صحیح تر باشد. همچنین آیت الله جوادی آملی، استدلال علامه طباطبایی را در اثبات تحریف ناپذیری قرآن، مستلزم دوری رقیق دانسته و به نقد سخن ایشان پرداخته است، که به نظر می رسد ملاحظه دقیقی است.