بررسی تمرکزگرایی مذهبی مبتنی بر نیکو اعتقادی و بازخورد آن در مدارس نظامیه (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مدارس نظامیه در روند تحولات فکری و دینی عصر سلجوقی نقش بسزایی ایفا کردند و ضرورت دارد برخی کارکردهای مغفول این نهاد مورد بررسی قرار گیرد؛ سیاست دینی خواجه نظام الملک، بانی مدارس، بر تمرکززایی مذهبی اهل سنت استوار بود. او به منظور مشروعیت بخشی به سلاجقه و تحکیم وحدت دینی اهل سنت در برابر جریانات رقیب، منش مذهبی خاصی را بر اساس آموزه های شافعی-اشعری در پیش گرفت و تحت الگوی “نیکو اعتقاد“ به تبیین معیارهای آن پرداخت و به صورت منسجم در قالب فعالیت آموزشی- تبلیغی آن را در نظامیهها اجرا کرد. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی با بررسی شرایط دوره وزارت خواجه به بیان مولفه های این الگو و اهداف آن که به ترسیم خط مشی سیاسی مبتنی بر دیانت و در عرصه دینی به ایجاد توازن میان نحله های سنی و تفکیک اندیشه های دینی در قالب سنت گرا و بدعت گذار انجامید، میپردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد خواجه با این الگو در زمینه دینی، تقویت اصول و وحدت اهل سنت در برابر تبلیغات دینی جریانات مخالف را فراهم آورد و در زمینه سیاسی عملکرد و بقای سلجوقیان را با معیارهای نیکو اعتقادی مشروعیت بخشید و برای نهادینه کردن سازمان یافته الگوی نیکواعتقادی آن را در مدارس نظامیه پیاده سازی کرد.Investigating the Religious Centralism Based on Good-creed and Its Feedback in Nizamiya schools
Nizamiya schools significantly influenced the Seljuq era's intellectual and religious development. It's required to analyze some of this institution's underappreciated functions. The founder of the schools, Khawaja Nizam al-Mulk, had a religious policy focused on Sunni religious centralization. To legitimize Seljuq and establish Sunni religious unity against rival currents, he followed a unique religious disposition based on Shafi'i-Ash'ari's teachings. He defined its criteria using the "Good-creed" concept. In the Nizamiyas, he continuously used this disposition in educational and propaganda proceedings. This study investigates the components of this model in a descriptive-analytical manner by examining the conditions under Khawaja's ministry and the aims that led to developing a religion-based political strategy. This technique resulted in a balance between Sunni sects (Nahle) as well as the separation of religious beliefs in the type of traditionalists and heretics in a religious arena. According to the findings, Khawaja enhanced the Sunni principles and unity versus the religious propaganda from opposing currents by using this model in the religious sector. He legitimized the Seljuqs' performance and survival in the political realm by Good-creed standards and implemented it in Nizamiya schools for organized institutionalizing the Good-creed model.