Impact of Cognitive Intervention Instruction on the Phonological Awareness of Dyslexic Students at Primary Schools
آرشیو
چکیده
This experimental research centered on considering the effect of cognitive intervention instruction on the phonological awareness of Iranian dyslexic students at primary schools. For this purpose, 32 male and female students between 8 to 11 years of age with 90 to 110 IQs average, were purposefully selected from primary schools and randomly assigned to a control group and an experimental group. Wechsler Intelligence test (WIT), Karami and Noori (KNT) test, and a cognitive intervention package were used as tools in this research. Then, to check the participants’ phonological awareness, (KNT) measurement was applied to the students. The covariance analysis of the resultant data showed that this package was effective on the phonological awareness of the experimental group after receiving the cognitive intervention package in contrast to the control group. The independent sample t-test also showed that there was no statistically meaningful difference between dyslexic male and female students in the experimental group regarding phonological awareness. The findings recommend that instructors at primary schools should teach the students to use cognitive intervention programs in phonological awareness to accelerate and do their more effective homework and develop productive insights into their phonological awareness.تأثیر آموزش مداخله شناختی بر آگاهی واج شناختی دانش آموزان نارساخوان مدارس ابتدایی
این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با هدف بررسی تأثیر آموزش مداخله شناختی بر آگاهی واج شناختی دانش آموزان نارساخوان ایرانی در پایه سوم ابتدایی انجام شد. 32 دانش آموز دختر و پسر 8 تا 11 سال، با میانگین ضریب هوشی 90 تا 110، در یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمون هوش کودکان وکسلر (WIT)، آزمون کرمی و نوری (KNT) و بسته مداخله شناختی به عنوان ابزار در این پژوهش مورداستفاده قرار گرفتند. سپس، برای سنجش آگاهی واج شناختی دانش آموزان در دو مرحله پیش و پس آزمون، از آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) در بین دانش آموزان استفاده شد. تحلیل کوواریانس نشان داد که بسته مداخله شناختی بر آگاهی واج شناختی دانش آموزان گروه آزمایش پس از دریافت بسته مداخله شناختی در مقایسه با گروه کنترل مؤثر بود p˂0.01)). آزمون تی نمونه مستقل نیز نشان داد که بین دانش آموزان دختر و پسر نارساخوان گروه آزمایش، ازنظر مشکل آگاهی واج شناختی و آموزش مداخله شناختی، تفاوت معنی دار وجود نداشت. این نتایج به مربیان مدارس ابتدایی پیشنهاد می کند تا به دانش آموزان بیاموزند که چگونه از برنامه مداخله شناختی در تسریع آگاهی واج شناختی خود استفاده کنند و تکالیف مؤثرتر خود را انجام دهند و بینش های سازنده ای را در آگاهی واج شناختی خود ایجاد کنند.