چکیده

زمینه و هدف: تحقق توسعه در همه ابعاد آن به شکل عام و دستیابی به رفاه اجتماعی به طور خاص، منوط به همراهی و مشارکت گسترده کنشگران اجتماعی است. تحقق امر مشارکت، منوط به ایجاد زیرساخت های ضروری و فضاسازی های لازم است. هدف از انجام این پژوهش توصیف و تحلیل سوژگی دانش آموزان مدارس در زمینه مشارکت اجتماعی است. حصول چنین شناختی از ملزومات اساسی سیاست گذاری معطوف به توسعه و رفاه اجتماعی و در نهایت مشارکت اجتماعی است. روش و داده ها: محققان برای دستیابی به هدف مذکور، با استفاده از دو تکنیک تحلیل محتوای انتقادی و انجام انواع تکنیک های مصاحبه های عمیق به مطالعه ی میدانی مدارس متوسطه شهر اصفهان دست زده اند. رویکرد انتقادی به سیاست آموزشی، به مباحثی همچون بازتولید اجتماعی در فرایند سیاست گذاری آموزشی تمرکز دارند. برای جمع آوری اطلاعات از میدان پژوهش از  تکنیک های مصاحبه عمیق، یعنی مصاحبه مسأله محور، روایی و اپیزودیک و مشاهده مشارکتی استفاده شده است. یافته ها: مدرسه، ادامه و استمرار نظم حاکم است و گفتمان انقلابی که مبتنی بر مشارکت اجتماعی در قدرت بوده، در مدارس ایرانی به آرامی جای خود را به گفتمان موفقیت داده است که در آن اساساً جایگاهی برای مشارکت وجود ندارد. نتیجه گیری: بخش نامه ها، قوانین، وضعیت معیشتی معلّمان و خصوصی شدن مدارس، مدیریت مدارس، آموزگاران، معلّمان، فضای کالبدی، زمان مدرسه، و حتی فضای رسانه ای در ذیل مفهوم فضای مدرسه، دانش آموزان را به سوی فردیت بیشتر سوق داده و سبب زدایش هرگونه شاخص های مشارکتی از قبیل همدلی، ایثار و اعتماد از فضای مدارس شده است. پیام اصلی: فضای نظام آموزشی کشور، در حال مشارکت زدایی شدن است و عناصر مشارکتی و همدلانه جای خود را به عناصر و گفتمان موفقیت داده است. در این مقاله نشان داده می شود که چگونه فضای نظام آموزشی، از جهات گوناگون در ذیل گفتمان موفقیت تعریف شده است.

School and Reconstructing Students' Subjectivity in Social Participation (Qualitative Study of Isfahan Schools)

Background and Aim: The realization of development in all its dimensions in general and the achievement of social welfare in particular, depend on the extensive support and participation of social actors. The realization of participation depends on the creation of the necessary infrastructure and the necessary spaces. The purpose of this study is to describe and analyze the subjectivity of school students in the field of social participation. Gaining such an understanding of the basic requirements of policy-making focuses on development and social welfare and ultimately social participation. Methods and Data: To achieve the desired goal, researchers have conducted a field study of high schools in Isfahan using two techniques of critical content analysis and a variety of in-depth interviewing techniques. The critical approach to educational policy focuses on issues such as social reproduction in the educational policy process. In-depth interview techniques such as problem-oriented, narrative and episodic interviews and participatory observation have also been used to collect information from the research field. Findings: School is the continuation of the ruling order and the revolutionary discourse based on social participation in the power in Iranian schools has slowly given way to the discourse of success in which there is basically no place for participation. Conclusion: Letters, rules, teachers' living conditions and school privatization, school management, teachers, teachers, physical space, school time, and even media space are subsumed under the concept of school space, students towards individuality This study has further removed any participatory indicators such as empathy, self-sacrifice and trust from the school environment. Key Message: The education system space is becoming de-participative and the participatory and empathic elements have been replaced with discourse of success. In this article, it has shown that how the educational system is defined under the discourse of success.

تبلیغات