خوانش ساختارگرایانه از واژه «عربی» در سوره نحل (با رویکرد جامعیت معنایی سوره و بهره گیری از روابط همنشینی) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
خداوند در قرآن یازده مرتبه این کتاب و دو امر متعلق به آن، یعنی: «حکم» و «لسان» را با وصف «عربی» یاد کرده است. تأکید خداوند بر این ویژگی، امری قابل تأمل و شایسته تحقیق است. اکثر مفسران این واژه را «اسم منسوب به نژاد عرب» دانسته و از آن، مفهوم «زبان عربی» را تلقی کرده اند؛ حال آنکه این برداشت از واژه «عربی»، با مفاهیم واژگان همنشین آن و بافت زبانی سوره ها همخوانی ندارد. از تحقیق حاضر با استفاده از معناشناسی ساختگرا و رویکرد جامعیت معنایی یک سوره چنین بدست آمده است: در سوره نحل، «عربیت زبان قرآن» با «جامعیت امر خداوند»، «مطابقت قرآن با آن»، «فعال سازی ابزارهای شناختی انسان (تفکر، تعقل، سمع، ذکر) و «روشنگری با توجه به عاقبت انسان» تعریف می شود. «لسان عربی» قابلیتی دارد که می تواند با ارائه امر خدا، توجه انسان را به اموری معطوف سازد که در کنار فعال شدن ابزارهای شناختی و شکوفایی هرکدام از آن ها، انسان را به عاقبتی که خدا خواسته، برساند و امر خدا در اعمال و رفتارش، تجلی پیدا کند.Structural Reading of the Word “Arabī” in Surah al-Nahl (regarding semantic comprehensiveness of surah and using paradigmatic relation)
The Holy Qur’an mentions itself and two matters belonging to it eleven times, namely: “ hukm (ruling)” and “ lisān (language)” with the description of “ Arabī (Arabic)”. God’s emphasis on this feature is something worth pondering and researching. Commentators have mostly considered this word “a name attributed to the Arab race” and referred to the meaning of “Arabic language”. However, this interpretation does not correspond to the meanings of its paradigmatic words, the linguistic context and the content of the surahs in which this word is used. Based on the structural semantics and the approach of semantic comprehensiveness of a surah, this research semantically examines the word “ arabī ” in the verse Nahl: 103[1]. As a result, it is proved that in Surah al-Nahl, “Arabic of the language of the Qur’an” is described with “comprehensiveness of God’s command”, “conformity of the Qur’an with it”, “activation of human cognitive tools (i.e.: thinking, reasoning, listening, mentioning) and “enlightenment according to the end of man”. “ Lisān Arabī ” has the ability that by presenting the command of God man can turn his attention to matters that along with the activation of cognitive tools and the flourishing of each of them, will enable man to reach the final desired by God, and God’s command will manifest in man’s action and behavior.