یکی از مهم ترین و موردبحث ترین دوره های فرهنگی در پیش ازتاریخ، دوره آغاز ایلامی است که می توان از آن به عنوان انقلابی در توسعه، رشد و پیشرفت ارتباطات و تعاملات مردمان آن دوره، در بازه زمانی 3300 تا 3000 پ.م.، یاد کرد. در این دوره، جوامع دامپرور به وجود آمدند؛ که از یک نظام نگارش یکسان با دیگر نقاط فلات ایران، استفاده می کردند. اقتصاد معیشتی جوامع مزبور برپایه دامپروری بوده و زندگی آن ها به نوعی وابسته به جوامع یکجانشین و کشاورز می گردید؛ از این رو، کشاورزان و دامداران، وابستگی اقتصادی مستقیم به یکدیگر داشته اند. کشاورزان بخشی از غلات دامپروران را تأمین می کردند، ولی کماکان دامداران به کشاورزی نیز می پرداختند. آن ها معمولاً کشاورزی دیم داشتند؛ اما در کل مهم ترین اقتصاد دامپروران، گله داری است و دامداران برای یافتن علوفه، نیازمند ترک محل اولیه و حرکت به مکان جدید بودند و ازطرفی تحمل هوای بسیار گرم در محوطه شوش برای دام ها قابل تحمل نبوده و نیست و دامداران ناچار به رفتن به مناطق سردتر بوده اند. گل نبشته ها در این دوره فرهنگی دارای اهمیت به سزایی هستند. گل نبشته ها از نظام شمارشی به گل نبشته هایی جهت مدیریت اسناد اداری و دامی که به صورت اندیشه نگار بودند، تغییر وضعیت دادند که عمدتاً از شوش به دست آمده است. در این پژوهش نگارندگان سعی دارند با تحلیل نوع و تعداد گل نبشته های دامی، به وجود جوامع دامپرور و متعاقباً به دوقطبی بودن جامعه شوش در دوره آغاز ایلامی بپردازند. پرسش های این پژوهش عبارتنداز: ویژگی های جوامع دامپرور دوره آغاز ایلامی چیست؟ آیا شوش در دوره آغاز ایلامی یک جامعه کشاورز و دامپرور بوده است؟ چه پیوستگی های فرهنگی میان جوامع دامپرور و یکجانشین برقرار بوده است؟ با توجه به ساختار یکسان نگارشی متون آغاز ایلامی در گستره فلات ایران، می توان دریافت که ارتباطی میان این نواحی بر قرار بوده و از آنجایی که متون دامی در اکثر محوطه های آغاز ایلامی مانند: شوش، تپه یحیی، سیلک، ملیان و ازبکی اهمیت ویژه ای دارد و ازطرفی بیشترین شباهت و یکسانی در نشانه های نگارشی مربوط به متون دامی است، و می توان دریافت که احتمالاً در این نواحی جوامع دامدار ساکن بودند.