نقد مکتب تحققی در مبنای حقوق ازمنظر قرآن کریم (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
از بحث های مهم فلسفه حقوق، بحث از مبنای حقوق است. مبنای حقوق، پاسخ به چرایی الزام آور بودن برخی از قواعد اجتماعی است که مجموعه چنین قواعدی، نظام حقوقی را تشکیل می دهد. عقل گرایان منشأ الزام را در خود قواعد جست وجو کرده، ولی در مقابل، مکتب تحققی و پوزیتیویسم حقوقی با ردِّ عقل به عنوان منبع حقوق، امر عقل به الزام را نیز خطا می داند. طرفداران مکتب پوزیتویسم باتوجه به دیدگاه های تجربی در حقوق نیز به این نکته رسیده اند که قواعد حقوقی چیزی نیست مگر آنچه در جامعه معین به عنوان حقوق جریان دارد. این حقوق مفادی است که توسط حاکمان شناسایی و مورد حمایت و الزام قرار می گیرد. نتیجه آنکه مبنای الزام به اراده حاکمان بر می گردد. این نوعِ نگاه به مقوله حقوق در قرآن کریم نیز مورد توجه بوده است. در قرآن کریم می توان به آیاتی دست یافت که در آن آیات، مبنای حقوق و الزام ِتوسطِ حاکم تبیین و به نقد کشیده شده است. مقاله حاضر تلاش می کند با دسته بندی این آیات، آموزه های پوزیتویسم حقوقی را استخراج و به شیوه تفسیر موضوعی استنطاقی به نقد آنها بپردازد. قرآن کریم، گاه با تکیه بر خالقیت و ربوبیت خداوند و پیوند ربوبیت تکوینی با تشریعی، همچنین با تکیه بر رشد نایافتگی و عدم تأمین سعادت دنیا و آخرت در این دیدگاه، از این نظریه انتقاد می کند و گاه به سبب مخالفت این نظریه با فطرت انسانی و سرشت طبیعی نهفته در انسان به ابطال این نظریه می پردازد.Criticism of the Positivist School of Law from the View of Qur’an
The basis of Law is its obligatory source, for discovering which, scholars were have been searching within the topics of philosophy of law. From the past until today “Natural School of Law” and “Positivist School Law”, had been the two dominant streams of law that always been trying to prove oneself and reject the other. Islamic Law scholars who had an independent basis and unique school of law, used to criticize these prevailing schools. They believed that wise will of the divine legislator is the basis of law. Though Islamic scholars have sometimes used Qur’anic teachings in order to prove their fundamentals, nevertheless, criticizing the above mentioned law schools on the basis of Qur’an has been done for less. Natural School of Law can also be criticized by Qur’nic basis, however the author of the article tries here to criticize Positivist School of Law that is relied on the will of government or Public conscience. Therefore the author uses Qur’nic teachings on the basis of “Nemone” exegesis, besides applying an analytic method.