چکیده

چکیده : رفتار و نگرش خانواده ها بر جنبه های مختلف زندگی کودکان از جمله حوزه آموزش آنان اثرگذار است ،بسیاری از مشکلات تحصیلی کودکان کار و خیابان هم با رفتارها و باورهای خانواده هایشان گره خورده و از آن متاثر شده است.از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه مطلعین کلیدی در مورد رفتار و نگرش خانواده های کودکان کار نسبت به آموزش آنها در شهر گرگان و با روش کیفی انجام گرفت. مشارکت کنندگان از طریق نمونه گیری هدفمند از میان مطلعین کلیدی ، اساتید دانشگاهی ، متخصصین دولتی و غیر دولتی انتخاب شدند. داده ها از طریق 2 مصاحبه گروهی و14 مصاحبه عمیق با این افراد گردآوری و با روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شدند.از یافته های پژوهش 5 مضمون اصلی: عدم اعتقاد به تحصیل ، تفکر سنتی به تحصیل ، نا امیدی به کارایی و اثر بخشی تحصیل ،تاثیر پذیری و تقلید از اطرافیان و فقر فرهنگی از نظر مطلعین به عنوان رفتارها و نگرش های اصلی خانواده ها نسبت به آموزش کودکان کار استخراج شدند.این نگرش ها در یک رابطه تاثیر و تاثری منجر به اتخاذ راهبردهای متفاوتی شده و پیامدهای مختلفی را برای تحصیل کودکان کار و خیابان در پی دارند.در نتیجه از نظر مطلعین مداخله مبتنی بر نگرش های فرهنگی برای حل چالش های این حوزه ضروری می باشد.تا زمانی که نگرش خانواده ها به مساله آموزش و تحصیل از طریق برنامه های آموزشی متناسب که برگرفته از رویکرد ها و روش های مطالعاتی مناسب است تغییر نکند ، مشکلات آموزشی این کودکان ادامه خواهد داشت و همچنان شاهد تحصیل بی کیفیت و ترک تحصیل های فراوان بخصوص از مقطع ابتدائی به بعد خواهیم بود و به تبع آن افزایش مسائل و آسیب های اجتماعی در این گروه اجتناب ناپذیر خواهد شد.

تبلیغات