گرچه اهمیت و حجیت عقل بر کسی پوشیده نیست، اما در چیستی عقل و دامنه کاربرد آن در مقام تفسیر، دیدگاه هاى متفاوتى وجود دارد. هدف این مقاله، بررسی جایگاه عقل در تفسیر قرآن کریم از نظر علامه معرفت بر پایه تفسیر اثری جامع و بیان کاستی های احتمالی در آن است. سؤال اصلی این است که آیا عقل می تواند منبع مستقلی در فهم معانی قرآن باشد یا خیر؟ این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و انتقادی تهیه شده است. نتایج بررسی نشان می دهد که استاد معرفت عقل را دو قسم دانسته: عقل رشید، حکیم و ... که در حوزه معارف بشری تواناست و دوم «عقل بشری» که به لحاظ محدودیتش از درک غیب ناتوان است. ایشان در تفسیر نقلی خود توجه ویژه ای به عقل و اجتهاد داشته و در کنار محکمات قرآن و سنت، عقل را سند دانسته و آن را حاکم بر اخبار و نظریات تفسیری می داند. به همین دلیل واژه «الکتاب» در روایات «عرضه حدیث بر کتاب» را در مفهومی وسیع تر از ظاهرش دانسته و آن را کنایه از محکمات دین و بدیهیات عقلی که شامل سنت و برهان آشکار عقلی می شوند، می داند که لازمه دلالت روایات عرضه حدیث بر کتاب، اعتبار عقل در تفسیراست. نکته قابل تأمل در «تفسیر اثری جامع» ابهام مقصود استاد از عقل است.