مصرف و فرهنگ معطوف به آن، رکنی مهم در جوامع امروزی به شمار می آید که در افقی از معرفت و هویت هر جامعه ای سامان می یابد. فقر نیز پدیده ای اجتماعی است که ریشه در مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد و می توان از زوایای گوناگونی به آن نگریست. تحقیق حاضر به منظور دستیابی به چارچوبی نظری در تحلیل سبک مصرف در جوامع انسانی به طور عام و مسئله «حرص» به طور خاص از منظر آموزه های اسلامی صورت گرفته است. سؤال اصلی این است که تمایل به زیاده روی در مصرف از سوی برخی افراد در جامعه اسلامی، به گونه ای که مصداق اسراف است و ریشه در حرص دارد، در چه زمینه ای شکل گرفته و چه آسیب هایی برای جامعه به بار می آورد؟ فرضیه اصلی تحقیق این است که خروج از اعتدال در مصرف سبب دوری از الگوی صحیح مصرف مبتنی بر نگرش وحیانی در جامعه خواهد شد و این ریشه در سنخی از فقر به معنای فرهنگی آن دارد و نتایجی همچون دگرگونی ارزش ها، افزایش فساد، انحرافات اجتماعی و نزاع در مصرف هرچه بیشتر به دنبال دارد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده اند. پس از مقدمه، چارچوب مفهومی پژوهش ترسیم گردیده، سپس الگوی مصرف حریصانه در جامعه اسلامی آسیب شناسی شده است. در ادامه، مطابق ادله قرآنی و روایی و مستندات عقلی، زمینه های شکل گیری حرص بررسی شده و در ادامه، راهکارهایی در زمینه اصلاح الگوی مصرف ارائه گردیده است.