هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه ی زیسته ی کولبران و بازسازی معنایی این تجربه است. بدین منظور از نظریه ی زمینه ای و تکنیک مصاحبه ی نیمه ساختاریافته استفاده شده است. نمونه ی مورد مطالعه کولبران غیررسمی شهرستان سقز است و نمونه گیریِ هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انجام و 21 نفر انتخاب شده اند. متن مصاحبه ها در قالب بیش از 125 مفهوم، 17مقوله عمده و یک مقوله هسته ای کدگذاری شده است. مقوله های عمده شامل: «تعلق و تعهد گروهی»، «مناسک خاص گروه»، «خطرات جسمی»، «آسیب های روحی روانی»، «انزوا و طرد اجتماعی»، «عکس العمل به برچسب ها»، «خطرات طبیعی»، «خطرات غیر طبیعی»، «فقر و فشار اقتصادی»، «بی اعتمادی اجتماعی»، «پذیرش و دسترسی آسان»، «توجیه و مشروعیت دادن به کار خود»، «مهارت و توانایی کنترل مخاطرات»، «تمایل به ترک»،«تضعیف تولید سنتی»، «تعاملات قومی و فامیلی برون مرزی» و« مشخصات خاص» می باشد. مقولات در قالب مدل پارادایمی بر اساس شرایط علی، استراتژی ها و پیامدها دسته بندی شد و در نهایت، مقوله ی هسته ایِ این پژوهش، «کولبری، حرفه ای پرمخاطره در تنگنای توسعه نیافتگی مرزها» است. به عبارت دیگر از دید و خوانش آنان، کولبری واکنشی به وضع معیشتی و محیطی نامناسب منطقه است.