جهانی سازی فرایندی پیچیده و چند وجهی است که فشردگی فزاینده زمان و مکان و سرعت بخشیِ تعاملات بین فرهنگی را سبب شده، همسانی و همگونی را تداعی می کند. منطقه گرایی دیدگاهی تحلیلی و انتقادی است که بر حفظ ویژگی های خاص مکان و برجسته نمودن تفاوتها، تأکید دارد. مقاله می کوشد تا از رهگذر مطالعه و تدقیق دو فرآیند جهانی سازی و رویکردهای نوین منطقه گرایی، نوع رابطه میان آنها در اثرگذاری بر معماری معاصر را مورد کنکاش قرار دهد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و متکی بر تکنیک تحلیل محتوا می باشد. نتایج مطالعات حاکی از آن است که درونمایه چند وجهیِ جهانی سازی نشان از وجود نوعی همزمانی روندهای همگون ساز و ناهمگون ساز در ماهیت این فرایند دارد و رویکردهای نوین منطقه گرایی نیز، در پی ایجاد تنوع در حین سود بردن از مزایای جهانی اند. بنابراین مابین پدیده های مذکور، تعاملی دوسویه در جریان است که حاصل آن، شکل گیری نوعی معماری پیوندی و تعامل جهانی–منطقه ای در معماری معاصر است.