ایرانیان، از گذشته های کهن، باورهایی را به عنوان اعتقادات خود در جامعه و خانواده در ذهن داشته اند.این باورها، قطعاً سرچشمه هایی نیز داشته و علّتی برای تشکیل مطالبی در باب آن ها و شاخ و برگ دادن یا ندادن بدین مطالب، وجود داشته است. مثلاً می توان به موجودی موهوم همچون «سیمرغ» یا «اژدها» اشاره کرد که از روزگار پیش از هخامنشیان در ایران و حتّی سایر ملل رواج داشته و هم اکنون نیز متداول است. همانگونه که همگان نیز به خوبی بدین مسأله واقفند، غیر ممکن است که بتوان اثری از آثار ادبا را یافت که کاملاً خالی از این مطالب باشد اما یقیناً هرچه به گذشته های دورتر برویم، به دلیل کمبود وسایل پیشرفته- که امروزه بشر از آن برخوردار است- بیشتر و بیشتر، شاهد اشاعه ی باورهای عامیانه و گاه مطلقاً خرافی در باب برخی امور یا موجودات خواهیم بود. یکی از متونی که در آن می توان بدین باورها دست پیدا کرد، نفثه المصدور است. این اثر با تمام تصنّع و ثقالتی که در عبارات خود دارد، فاکتورها و عناصر و مواردی را درخود گنجانده است که یک یه یک، حاکی از وجود چنین باورهایی در باب موجودات موهوم و یا باورهایی اسطوره ای و عامیانه در باب موجوداتی حقیقی و واقعی است. لذا بر آن شدیم تا در این جستار به استخراج این فاکتورها از متن کتاب مذکور و بررسی و تحلیل و گاه تبیین ریشه ی آن ها بپردازیم.