آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

هدف پژوهش حاضر کندوکاو لایه های ذهنی مخاطبان زیست نامه های شهدا بوده است و این امر با توجه به اهمیت الگوپذیری از شهدا، زنده نگاه داشتن نام و یاد آن ها و نقش خاص آن بزرگ مردان در پیشبرد اهداف تربیتی، ضرورتی آشکار است. در این پژوهش کاربردی، زیست نامه سه شهید انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و مدافع حرم، با روش نمونه گیریِ کیفی«با حداکثر تنوع»، در بین دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد توزیع گردید و پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته، در خصوص کتاب مطالعه شده، تجزیه وتحلیل داده ها به روش کدگذاری استراوس و کوربین، طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی، انجام شد. در طی این پژوهش که با روش پدیدارشناسی صورت پذیرفت، 486 مفهوم کشف گردید که بر اساس معنا، ماهیت، ارتباط و تناسب مفهومی، در قالب 32 مقوله جای گرفت. نتایج نهایی نیز، تحت عنوان هشت مضمون بینشی نگرشی، اعتقادی اخلاقی، فرهنگی اجتماعی و فنی ساختاری، در دو محور ربایشی و رانشی، طبقه بندی شد. این عوامل ربایشی و رانشی، عمدتاً ناظر به محتوای زیست نامه ها و کیفیت عملکرد و پردازش نویسندگان، راویان و سایر دست اندرکاران بوده است. همچنین تحلیلی از رویش های (آموزه های تربیتی) این زیست نامه ها نیز، در سه بُعد شناختی، عاطفی و عملی، ارائه گردید. نتایج پژوهش صورت گرفته، حاکی از آن است که مطالعه زیست نامه های یادشده، درمجموع، در اکثر مخاطبان، نوعی ربایش نسبت به این زیست نامه ها و نیز آرمان های شهدا ایجاد نموده و در برخی از آنان نیز، موجب تصمیم گیری قاطع و انجام کنش های متناسب با آرمان های تربیتی یادشده، گردیده است؛ اما در لایه های ذهنیِ درصد کمتری از مخاطبان، نوعی رانش نسبت به مطالعه زیست نامه ها، ایجاد شده است و این امر به ویژه در مورد زیست نامه هایی که، ازلحاظ فنون ساختاری و نگارشی داستان نویسی و خاطره نویسی قوی نبودند؛ حساسیت لازم را در کیفیت و کمیت محتواها نداشتند و یا سعی غیرمنطقی در قهرمان سازی داشتند، مشهود است.

متن

تبلیغات