آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

یکی از نظریه های شایعِ معطوف به سیاست، جامعه و دولت در ایران، «نظریه استبداد» است. درباره چرایی و چگونگی پیدایش، صورت بندی و تداوم «استبداد» در ایران، بسیاری از اندیشمندان ایرانی و غیرایرانی به اظهارنظر و حتی نظریه پردازی پرداخته اند. از جمله پژوهشگران ایرانی که دیدگاه «استبداد» را درباره تاریخ ایران مطرح کرده، محمدعلی (همایون) کاتوزیان است. در دیدگاه کاتوزیان، جامعه و دولت ایرانی در طول تاریخ خود در چرخه «استبداد، آشوب، هرج ومرج و استبداد» قرار داشته است. در این دیدگاه، جامعه ایرانی همیشه یا گرفتار «استبداد» بوده یا «هرج و مرج، آشوب، درگیری و نزاع». دیدگاه کاتوزیان برتأثیرگذاری همه جانبه «قدرت سیاسی» -که استبدادی است-بر دیگر ابعاد جامعه تأکید دارد. سؤال این است که آیا دیدگاه «استبداد ایرانی» کاتوزیان، برآیندی از تمامیت واقعیت تاریخ ایران هست یا خیر. یافته ها حکایت از این دارد که این دیدگاه، تناسبی با کل و جوهره تاریخ ایران ندارد و در این مقاله بر اساس محورهایی به بررسی این عدم تناسب از منظر تاریخی پرداخته می شود. روش مقاله، توصیفی- تحلیلی است؛ یعنی توصیف تاریخ و احتمالاً تحلیل نظری بر اساس توصیف ها و تبیین های انجام گرفته درباره تاریخ، در انطباق با دیدگاه استبداد ایرانی، روش این تحقیق است.

تبلیغات