هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کمال گرایی و اضطراب اجتماعی با میانجی گری بینش شناختی در کارکنان سازمان بهزیستی استان کردستان انجام شد. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی است. جامعه ی آماریِ این پژوهش شامل تمامی کارکنان سازمان بهزیستی استان کردستان بود، که ٢٢٠ نفر به روش نمونه گیریِ تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه های مقیاس چند بعدی کمال گرایی تهران (TMBS)(1386)، اضطراب اجتماعی جرابک (1996) و مقیاس بینش شناختی بک (BCIS)(2004) را تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار ایموس استفاده گردید. نتایج: نتایج نشان داد که کمال گرایی با اضطراب اجتماعی رابطه مثبت و معناداری دارد و با بینش شناختی رابطه منفی و معناداری دارد. همچنین هنگامی که بینش شناختی به عنوان متغیر میانجی وارد معادلات شد اثر غیرمستقیم کمال گرایی به واسطه بینش شناختی بر اضطراب اجتماعی به طور معناداری منفی بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که کمال گرایی و بینش شناختی از عوامل تعیین کننده در تبیین و پیش بینی اضطراب اجتماعی محسوب می گردند که انجام مطالعات آتی جهت تأیید نتایج پژوهش حاضر ضروری می باشد.