آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷

چکیده

لوئیس کرول در مقاله "لاکپشت به آشیل چه گفت؟" نشان داد اضافه کردن قواعد منطق به صورت گزاره سبب ایجاد تسلسلی در استنتاج قیاسی می شود که حصول نتیجه را غیرممکن می سازد. یکی از راه حلهایی که برای این معما پیشنهاد شده استعدادی دانستن دانش منطق است؛ استعدادهای منطقی، توانایی هایی هستند که در صورت بروز شرایط مناسب، عمل مشخصی را در پی دارند. در این دیدگاه، فردی که منطق می داند، در هنگام مواجه با یک استدلال، دست به عمل می زند و استعداد خود را ظاهر می سازد و نتیجه گیری می کند. برای دفاع از این دیدگاه، گاهی منطق به مثابه بخشی از زبان جهانی، یا به مانند زبان اندیشه معرفی می شود و همانطور که زبان مجموعه ای از توانایی ها و استعدادها برای صحبت کردن است، منطق نیز توانایی برای استنتاج معرفی می شود. اما در این مقاله نشان می دهیم منطق بخشی از زبان جهانی نیست، زیرا منطق های متعدد و بیشماری وجود دارند، در حالیکه گرامر جهانی یکتا است. بعلاوه دیدگاه استعدادی به منطق، اگرچه می تواند از تسلسل کرول جلوگیری کند، اما از توضیح برخی از ویژگی های ابتدایی منطق، مانند پیشینی بودن، ناتوان است. استعدادهای ذهنی نه پیشینی هستند و نه پسینی؛ در حالیکه منطق نمونه اعلی برای دانش پیشینی است. همچنین می توانیم عمل به منطق را نه به کمک استعدادها، بلکه به واسطه دلیل و انگیزه ای که منطق برای عمل در اختیار ما قرار می دهد توجیه کنیم. بنابراین به دلیل نقصهای برطرف نشده و مهم دیدگاه استعدادی، بعلاوه وجود راه حلهای بهتر برای معمای کرول، دیدگاه استعدادی ناکافی به نظر می رسد.

تبلیغات