حادثه 11 سپتامبر 2001، منجر به شکل گیری توازن قدرت جدید منطقه ای در غرب آسیا شد، به گونه ای که اهدف منطقه ای بازیگران آن طیفی از توازن قوای سنتی تا توازن تهدید را رقم زد. در این پژوهش تحلیلی– توصیفی، به منظور تبیین کارکرد رویکرد موازنه قوا؛ با بررسی هدف های منطقه ای بازیگران و وارد نمودن ملاحظه های ناشی از روندها و محرک های منجر به شکل گیری موازنه قوا از نظر جامعه نظریه پردازان حوزه غرب آسیا، به کالبدشکافی موازنه قوا در دهه آتی پرداخته، سپس براساس یافته های پژوهش با ارائه نمودار مفهومی، سه سناریوی (موازنه قدرت سنتی، موازنه تهدید و تعامل)، پیش بینی می شود. در نتیجه یافته ها چشم انداز آینده، احتمال همگرایی ایران با عربستان و آمریکا ضعیف (میانگین شدت همگرایی منطقه ای 8/41 %) بوده و در منطقه همچنان توازن قوای سنتی محتمل ترین گزینه است. میزان تنش آفرینی هدف های بازیگران به ترتیب متعلق به عربستان، ایران و آمریکاست. میزان اثرپذیری عربستان از آمریکا بسیار بالا بوده و نقش کنشگر یاریگر در سیاست های منطقه ای آمریکا داشته و ایران نقش بازدارنده دارد. این مطالعه به لحاظ نظری و کاربردی دارای اهمیت می باشد. داده ها به روش کتابخانه ای (ابزار فیش برداری) گردآوری، سپس روابط متقابل بین هدف ها و بازیگران به وسیله ابزار آینده پژوهی «مک تور»، نرم افزار طراحی هندسی «گرافر»، نظریه بازی ها و الگوی «ماتریس های قطری» مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند.