آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

از جمله مسائل مهم در امر پزشکی و سلامت جامعه ایران در نیمه دوم عصر قاجار، روابط میان بیمار و پزشک بود. نوع این روابط در آن روزگار از مهم ترین اموری بود که می توانست بر چگونگی معاینه، درمان و سلامتی فردی و عمومی مردم اثرگذاری زیادی داشته باشد. در خصوص روابط میان بیمار-پزشک، تعدادی از جامعه شناسان دنیا به ارائه الگوی نظری پرداخته اند که یکی از آنان تالکوت پارسونز جامعه شناس آمریکایی است. در این مقاله با روش پژوهش توصیفی تحلیلی و با بهره وری از منابع دست اول، همچون خاطرات و سفرنامه ها به بررسی روابط میان بیماران طبقات فرادست با پزشکان اروپایی بر اساس مدل نقش محور پارسونز پرداخته می شود. سؤالات پژوهش عبارت اند از اینکه آیا بیماران طبقات فرادست در نیمه دوم عصر قاجار شرایط ایفای نقش اجتماعی بیمار را داشته اند، آیا پزشکان اروپایی در این عصر شرایط ایفای نقش اجتماعی پزشک را داشته اند. مبنای این پژوهش بر این فرضیه استوار است که در نیمه دوم عصر قاجار هم بیمار و هم پزشک می توانستند به ایفای نقش اجتماعی خود در فرایند روابط بیمار-پزشک آن گونه که پارسونز مطرح می کند، بپردازند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در نیمه دوم عصر قاجار هم بیمار طبقه فرادست و هم پزشک اروپایی می توانستند به ایفای نقش اجتماعی خود در چرخه روابط بیمار-پزشک بپردازند. اگرچه مسائلی همچون تمارض گرایی بیماران از جمله عوامل اثرگذاری بودند که می توانستند روند طبیعی روابط بیمار- پزشک در این دوره را با اختلال مواجه کنند.

تبلیغات