پیش از انجام اصلاحات ارضی سال 1341ش/1962م، در مدیریت روستایی، کدخدا پس از مالک نقش محوری داشت. هر چند نهاد کدخدایی یک ساختار کهن در جامعه روستایی داشت، اما از دوره پهلوی و تشکیل دولت مدرن در ایران، همزمان با تلاش روزافزون دولت با هدف نفوذ در جامعه روستایی، تغییراتی در وظایف، ساختار و کارکرد منصب کدخدا ایجاد شد. هدف این مقاله، تبیین کارکرد منصب کدخدا با رویکرد مدیریت بحران های طبیعی در روستاهای استان اصفهان دوره پهلوی است. سوال اصلی تحقیق، این است که کنش کدخدا در رویارویی با بحران های طبیعی در روستاهای استان اصفهان دوره پهلوی چگونه بود؟ مطالعه به روش توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر گردآوری اطلاعات منابع کتابخانه ای و اسنادی است. یافته های تحقیق، نشان می دهد، کدخداها در سراسر دوره پهلوی، عملکرد فعال، مؤثر و مثبتی در جهت مدیریت بحران های طبیعی نداشتند. ضمن اینکه عواملی چون، نداشتن آگاهی علمی، تخصص، تسلیم پذیری در برابر بحران های طبیعی، نداشتن قدرت تصمیم گیری و ابتکار عمل به دلیل نظام اداری متمرکز، چالش های موثر بر عملکرد کدخداها بود.