مکتوبات سقراطی کسنوفون حاوی آن وجهی از فلسفه ی سیاسی سقراطی است که به فراسوی شیوه ی زندگی سیاسی اشاره کرده و تربیت سیاسی را در معنای سلبی آن مدّ نظر قرار می دهد. کسنوفون از این منظر، به تبعِ استادش سقراط، می کوشد تا با موضوع قراردادن بحث در باب طبیعت انسان به جای بحث در باب طبیعت به معنای کلی کلمه، بر این بینش سقراطی مهر تایید بزند که فلسفه ی سیاسی، در حکم فلسفه ی اولی است. موضوع فیلسوف در مقام مربّی، طبیعت انسان و بحث در باب زندگی انسانی و چیزهای خیر و شرّ است، و انسان به مثابه ی یگانه موجود لوگوسیک، در ضمن یگانه موجودِ گشوده به سوی کل است. بدین ترتیب فیلسوف سیاسی در مقام مربّی، با آغازکردن از زندگی سیاسی به صورت زنده و بلاواسطه ی آن، می کوشد مترّبی را از یک سو با محدودیت ها مندرج در تحت این شیوه از زندگی، و از سوی دیگر محدودیت ها عقل برای چیر ه کردن تامّ و تمام اصول عقلانی بر زندگی سیاسی آشنا سازد. ما در این مقاله می کوشیم تا با طرح بحث از غایتِ تربیتی مکتوبات سقراطی کسنوفون، به ویژه ممورابیلیای او، زمینه را برای فهم کلیت فکر فلسفی کسنوفون در مقام یک فیلسوف سیاسی سقراطی فراهم گردانیم.